جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بیم و امید توافق صلح افغانستان
مایکل اوهانلون در یادداشتی که وبسایت اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد؛ نوشت: بروس ریدل برای بیان چرایی انتقاد خود از این توافق، مثالهایی نیز عنوان کرده است، ازجمله اینکه؛ این فرایند بهطور غیرعاقلانه دولت افغانستان (و بهطورکلی جامعه افغان) را در برنگرفته است؛ در این توافق، طالبان از حملات 11 سپتامبر القاعده یا سایر خشونتهای گروههای جهادی و سلفی دهههای اخیر اظهار پشیمانی یا با آنها مخالفت نکرده است؛ و طبق متن این توافق، بدون توجه به بودونبود یک توافق کلی برای تقسیم قدرت بین طالبان و دیگر فعالان افغانستان ازجمله دولت این کشور، آمریکا (و سپس ناتو) نیروهای خود را از افغانستان خارج خواهند کرد؛ بنابراین تذکر ریدل در مورد اهمیت اجتناب از توافقی شرمآور نظیر پیمان صلح پاریس که به نقش آمریکا در جنگ ویتنام پایان داد، حائز اهمیت است.
با توجه به دلایلی که بروس بیان کرده است، هیجان و خوشحالی از این توافق اشتباهی بزرگ است. خوشبختانه هیچکس این توافق را یک دستاورد مهم سیاست خارجی دولت ترامپ نمیداند. از سوی دیگر، مرحله دوم توافق یعنی توافقهای بعدی بین طالبان و طیف وسیع فعالان افغان ازجمله دولت افغانستان، دارای چالشهای اساسی عظیمی است. هر دو طرف (طالبان و دیگر فعالان افغانستان) معتقدند که آنها عملاً حاکمان قانونی کشور هستند و ازاینرو، هر یک میخواهند نیروهای امنیتی خود را حفظ کنند و ناظر برچیدن نیروهای امنیتی طرف دیگر باشند. همانطور که تاریخ نشان میدهد، حلوفصل این نوع جنگ داخلی، دشواری ویژهای دارد.
بااینحال، هنوز دلایلی برای امیدواری هست. شاید بتوان مرحله اول توافق را گامی کوچک و روبهجلو تلقی کرد. همه ما میدانیم که کارهای دشوار هنوز آغاز نشده است. مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا، (و همچنین مایک پمپئو وزیر امور خارجه) علناً این توافق را چنین تفسیر کردهاند که خروج آمریکا از افغانستان خودکار نبوده بلکه مشروط است. از این منظر، مسلماً این توافق مبهم است؛ اما شاید بتوان از این ابهام بهطور سازنده بهرهبرداری کرد و دولت غنی را به تقسیم قدرت سوق داد. همچنین، عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان، در مذاکرات آینده با طالبان میتواند مذاکرهکنندگان و در کل جامعه سیاسی و مدنی افغان را رهبری کند.
طرفین این میز چانهزنی ازنظر اخلاقی یکسان نیستند. در یکطرف طالبان دارای سابقه خشونت، زنستیزی، بربریت و خودخواهی است و در طرف دیگر، تعدادی فعال فاسد و البته مردمی، شجاع و خوب قرار دارد؛ بنابراین، شکست یا بنبست این گفتگوها در دستیابی به صلح واقعی، دور از انتظار نیست.
احتمالاً آمریکا تلاش میکند تا با نادیده گرفتن نقطهضعف مرحله اول توافق، از ابهامات موجود در مورد تعهدات بلندمدت آمریکا به افغانستان، برای ترغیب طرفین به صلح استفاده کند. با توجه به عدم تمایل رئیسجمهور ترامپ به تعهدات بلندمدت آمریکا در مأموریت افغانستان، فعلاً میتوان به ابهام در توافق آمریکا – طالبان امید بست. اگر گامهای کوچکی در جهتبخش دشوار یعنی مرحله دوم توافق برداشته شود و دولت افغانستان و گروه وی به همراه طالبان به اقدامات زیر بپردازند، توافق 29 فوریه میتواند مفید واقع شود.
- طالبان باید مشروعیت طرف دیگر یعنی دولت افغانستان را بپذیرد و رئیسجمهور اشرف غنی هم گروه مذاکرهکننده فراگیری تدارک ببیند.
- تا حصول یک توافق صلح و اجرای آن طی حداقل یک بازه دوساله، بسیاری از نیروهای خارجی نباید افغانستان را ترک کنند، بلکه باید نقش نظارتی راهبردی خود را حفظ کنند.
- اگر قرار باشد کمکهای بینالمللی ادامه یابد، خروج ناتو میتواند با نیروی حافظ صلح سازمان ملل جایگزین شود و به نظارت بر این کمکهای دریافتی کمک کند. همچنین، دسترسی متخصصان خارجی فعال در حوزههای توسعه اقتصادی به افغانستان نیز باید ادامه یابد.
- نهتنها حقوق بشر، حقوق زنان و اقلیتهای دینی، بلکه انتخابات فراگیر و آزادی بیان نیز باید در سیستم سیاسی آینده افغانستان لحاظ شود. نباید به طالبان اجازه داد تا کشور را از طریق زور اداره کند و عناصر اصلی دموکراسی افغانستان جدید را کنار بزند.
- بهجای برچیدن پلیس و ارتش فعلی افغانستان یا نیروی جنگی طرف دیگر، توافق صلح باید آنها را دستنخورده حفظ کرده و ادغام کند. البته بهجای ادغام فوری یا انحلال یکی از آنها، میتوان آنها را بهمرورزمان تحت فرماندهی محلی هماهنگ درآورد و تناقض بین نقشهای آنها را از بین برد.
اگرچه این موارد با افق زمانی 14 ماهه برای خروج کامل نیروهای خارجی ناسازگار است، اما نیروی سازمان ملل میتواند به رعایت آنها پس از خروج نیروهای خارجی کمک کرده، رفتار طرفین مختلف را تحت نظارت قرار داده و تداوم کمکهای خارجی جاری را به رعایت مفاد توافق توسط طالبان منوط سازد.
اگر مذاکرات با موانع مواجه شود (که بهطور اجتنابناپذیری چنین خواهد شد)، در حالت ایدئال میتوان این افق زمانی را تمدید کرد. درهرحال، یکچیز مسلم است: فرایند صلح افغانستان حتی اگر تا حدی موفقیتآمیز باشد (هرچند شواهد خلاف این را نشان میدهد) بازهم در آغاز راه است و مراحل دشوار آن هنوز آغاز نشده است.
0 Comments