جدیدترین مطالب
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
أحدث المقالات
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
مخالفت کشورهای هستهای با خلع سلاح هستهای
جرج پرکویچ در مطلبی که بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی آن را منتشر ساخت، نوشت: دههها در میان کشورهای دارنده سلاح هستهای و متحدان آنها این سؤالها مطرح بوده است که چه میزان، چه اندازه، چه نوع زرادخانهای و چه دکترینی برای ایجاد بازدارندگی مؤثر در مقابل دشمن کافی است؟ چه اندازه، چه نوع زرادخانهای و چه دکترینی احتمال دارد فاجعه انسانی و زیستمحیطی ایجاد کند که از حیث راهبردی و حقوقی غیرقابلدفاع خواهد بود؟
دو ابتکار بینالمللی میتواند به سؤالهای یادشده پاسخ دهد. یک ابتکار مربوط به کشورهای دارنده سلاح هستهای و شاید دیگر کشورها است که کارشناسان علمی مناسبی را باید برای انجام مطالعات در زمینه پیامدهای زیستمحیطی و اقلیمی جنگ هستهای مأمور کنند. این قبیل مطالعات از پیشرفتهای اخیر در زمینه مدلسازی، دادهها و قدرت محاسبه بهرهمند خواهد شد. این کارشناسان باید بررسی کنند که چه تغییراتی در تعداد، بازده و اهداف تسلیحات هستهای اساساً احتمال وقوع زمستان هستهای را کاهش خواهد داد.
ابتکار دوم مربوط به پرسش از تمامی کشورهای دارنده سلاح هستهای است که آیا آنها برنامهای برای پایبندی به حقوق بینالملل بشردوستانه به هنگام استفاده از تسلیحات هستهای دارند؟ اگر چنین قصدی دارند، چگونه زرادخانهها و طرحهای عملیاتی آنها چنین قصدی را نشان میدهد.
قدرتهای متوسط و جامعه مدنی مسائل جدیدی را در دستور کار جهانی قرار داده و فشار سیاسی بر قدرتهای عمده جهت تغییر سیاستهای هستهایشان وارد ساختهاند. همکاری جدی قدرتهای برخوردار از سلاح هستهای برای دستیابی به تغییرات در وضعیت و سیاستهای بازدارندگی هستهای را ضروری ساخته است. در شرایط امروز، قدرتهایی مثل چین کنشگر محوری هستند. چین میتواند خویشتنداری سنتی در وضعیت و دکترین نیروهای هستهای خود را به رهیافت کنترل و خلع سلاح هستهای با آمریکا و روسیه بسط و توسعه دهد که این امر میتواند حمایت قدرتهای متوسط و جامعه مدنی بینالمللی را جلب کند.
پوتین در یک مصاحبه تلویزیونی در سال 2018، گفت: «اگر سامانههای هشدار روسیه حمله دشمن با موشکهای هستهای را شناسایی کند، وی دستور حملات متقابل را خواهد داد. اگر تصمیمی برای نابودی روسیه وجود داشته باشد، ما حق داریم که پاسخ متقابل بدهیم. وی پذیرفت که چنین حملاتی فاجعهای جهانی برای بشریت خواهد بود».
سؤال مهم امروز این است که چه میزانی از سلاح هستهای، بسیار زیاد است؟ بسیاری از دولتها و سازمانهای جامعه مدنی تأکید دارند هر عددی بیشتر از صفر، خیلی زیاد است. حذف سلاح هستهای باید نظم امروز جهان باشد. نیروهای تأثیرگذار در روسیه و آمریکا میخواهند ظرفیتهای خود را برای تسلط بر رقابتهای فزاینده بالقوه افزایش دهند یا هریک میخواهد مانع از توسعه ظرفیتهای دیگری شود. پویاییهای مشابه در مقیاس کوچکتر در چین، هند و پاکستان وجود دارد.
هم طرفداران حذف سلاح هستهای و هم حامیان تسلط بر تشدید بالقوه، مباحث را از مبرمترین و ضروریترین مسئله یعنی کاهش خطر جنگ هستهای منحرف میسازند. در کنفرانس بازنگری معاهده منع اشاعه هستهای در سال 2010 چنین خواستی مطرح شد.
دولتها باید ملزم به الف) از حیث فیزیکی احتمال استفاده از تسلیحات هستهای را کاهش دهند، چراکه به فاجعه انسانی و زیستمحیطی منجر خواهد شد. این فاجعه نهتنها در کشورهای متخاصم، بلکه به کشورهای خارج از درگیری نیز سرایت خواهد کرد. ب) خطرهای حملهای را افزایش ندهند که بهکارگیری تسلیحات هستهای برای شکست دشمن را محتمل سازد.
کشورهای و سازمانهای جامعه مدنی در درجه اول باید متمرکز بر اجتناب از درگیریهایی باشند که مستعد تشدید به سمت جنگ هستهای است و در وهله دوم باید ظرفیت تخریب زرادخانههای هستهای محدود شود.
پنج کشور دارنده سلاح هستهای در اولین کنفرانس بازنگری ان.پی.تی بهطور قاطع متعهد به حذف کامل زرادخانههای خود شدهاند؛ اما این کشورها تاکنون قصد جدی خود را برای انجام تعهد یادشده نشان ندادهاند.
خطر جنگ هستهای چیزی است که دنبالکنندگان خلع سلاح در پی تحقق آن هستند. کشورهای هستهای بر این باورند که بازدارندگی هستهای مؤثر است؛ اما اثبات کارآمدی بازدارندگی هستهای غیرممکن است. مادامیکه کشورهای یادشده به کارآمدی بازدارندگی هستهای باور داشته باشند، بعید است دست از سلاح هستهای بکشند. بعلاوه، برخی کشورهای هستهای برخورداری از این نوع سلاح را نوعی اعتبار و پرستیژ و قدرت ملی قلمداد میکنند.
مشکل اصلی در بحث سلاح هستهای، موضوع تشدید درگیری است و هیچکس نمیداند که آیا پس از ضربه اول توسط کشور مهاجم، جنگ هستهای محدود نگه داشته میشود یا خیر؟ طرفداران خلع سلاح بر این باورند که نمیتوان تشدید درگیری را کنترل کرد.
کشورهای دارنده سلاح هستهای در تفکرات، برنامهریزی و شعار خود در ارتباط با ضربه اول و موفقیت در محدود ساختن جنگ هستهای اتفاقنظر ندارند. چین و هند اعلام داشتهاند که جزو کشورهایی نخواهند بود که در یک درگیری ضربه اول هستهای را وارد سازند. انگلیس و فرانسه در این زمینه موضع مشخصی اعلام نکردهاند.
خلع سلاح هستهای کامل محقق نخواهد شد. این کشورها مطالعات صورت گرفته توسط کشورهای غیرهستهای در زمینه خلع سلاح هستهای و همچنین پیامدهای فاجعهبار جنگ هستهای و تأثیر آن بر محیطزیست جهان را زیرسوال میبرند. کشورهای دارنده تسلیحات هستهای تا به امروز سیاستها و زرادخانههای خود را عمدتاً بر این امر استوار ساختهاند که چه مقدار تسلیحات هستهای برای بازدارندگی کافی است. ازاینرو، خلع سلاح هستهای جایگاهی در سیاست هستهای آنها ندارد.
نروژ و مکزیک در مارس 2013 و فوریه 2014، کنفرانس بینالمللی در زمینه پیامدهای انسانی کاربرد تسلیحات هستهای را برگزار کردند. البته اغلب کشورهای دارنده سلاح هستهای در آن شرکت نکردند. فقط هند و پاکستان ناظرانی به این کنفرانس اعزام نمودند. سومین کنفرانس در دسامبر 2014 در وین برگزار شد که این بار همه کشورهای هستهای در آن شرکت کردند و به این نکته اشاره کردند که به حقوق جنگ و حقوق بینالملل در یک درگیری پایبند هستند. تجارب تاریخی و واقعیات میدانی خلاف این را نشان میدهد.
بدون تردید حفظ پایبندی کشورهای دارنده تسلیحات هستهای به اجرای هنجارها و حقوق بینالملل همواره چالشانگیز بوده است. پاسخگو بودن طرف پیروز در جنگ نسبت به نقض هنجارها و مقررات بینالمللی بهطور خاص دشوار است.
0 Comments