جدیدترین مطالب
داعش خراسان؛ چالش مشترک مسکو و واشنگتن
أحدث المقالات
ببینید | گاف عجیب بایدن درباره حمله اسرائیل به حیفا!
رئیسجمهور ۸۱ ساله آمریکا با اشتباه گرفتن رفح در نوار غزه جایی که آوارگان فلسطینی به آنجا پناه بردهاند با حیفا شهری در فلسطین اشغالی، عنوان کرد «من به اسرائیلیها گفتهام که به حیفا حمله نکنید.» کاربران شبکههای اجتماعی با بازنشر این فیلم در حال تمسخر بایدن رئیسجمهور آمریکا هستند. منبع: آخرین خبر
مهندسی سازوکار جانشینی جمعی بعد از پوتین
آندره کولسنیکوف و دنیس ولکوف در یادداشتی که وبسایت اندیشکده کارنگی آن را منتشر کرد؛ نوشت: پوتین و حلقه درونی وی در مدیریت این گذار چند گزینه متفاوت را مدنظر قرار دادهاند. این گزینهها شامل سناریوهایی است که در آنها پوتین خودش رسماً از قدرت کنارهگیری میکند اما با نقش جدید خود بهعنوان «پدر ملت» موقعیت ممتاز خود را حفظ میکند – چیزی که در مورد نورسلطان نظربایف، رئیس جمهور سابق کشور همسایه روسیه، قزاقستان اتفاق افتاد.
اگرچه هنوز وقت این تصمیمات نرسیده است، اما اکنون یک تلاش جمعی در جریان است تا سختی این سال گذار را تا جای ممکن کاهش داده و حمایت مردم از تغییر در رهبری را تضمین کند. در این فرایند برای اطمینان از یک گذار آرام در سال 2024، نقشی کلیدی برای گروهی اختصاص داده شده است که در جامعه چندان معروف نیستند اما پستهای مدیریتی مهمی در اختیار دارند. این گروه را میتوان «نخبگان تکنوکرات» نامید که یک مجموعه متنوع از مقامات روسیه بوده و در یکچیز مشترک هستند: آنها بهصورت حرفهای آموزش دیدهاند، به پوتین وفادارند و برخلاف سیلویکیها (مردان قدرتمند پستهای ارشد سازمانهای امنیتی و نظامی) تصمیمات سیاسی مهمی اتخاذ نکرده و برای پستهای سیاسی ردهبالا واجد شرایط تلقی نمیشوند.
این فرایند به دنبال اجرای «پوتینیسم» در غیاب پوتین است. پوتین دوره گذار آینده را انتقال قدرت از نسل خود به «نسل پوتین» قلمداد میکند، نسلی که در دوره حکمرانی پوتین بزرگ شده و شکل یافتهاند؛ بنابراین، کرملین به دنبال مهندسی یک مکانیسم جانشینی جمعی است.
در اصطلاح سیاسی، در انتخابات سال 2024، نسل «فرزندان پوتین» در حفظ داراییهای آموخته خود با چالشی جدی مواجه خواهند بود. بسیاری از اینها فرزندان نخبگان فعلی و مقامات ارشد دولتی و تجاری روسیه هستند.
دوره گذار
کرملین امیدوار است که با پایان دوره ریاست جمهوری پوتین، علیرغم فشار تغییرات، همهچیز اساساً یکسان بماند. طبق قانون اساسی فعلی، پوتین دیگر رئیسجمهور نخواهد بود. نظرسنجیهای مرکز لوادا حاکی از آن است که اکثر روسها با ماندن پوتین در قدرت مخالف نیستند؛ اما در معرفی نامزدهای واقعی برای جانشینی پوتین، شرکتکنندگان در نظرسنجی غالباً از دیمیتری مدودف، نخستوزیر و رئیسجمهور سابق، نام بردهاند. آنها همچنین از سرگئی شویگو، وزیر دفاع و تا حدودی کمی از سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه، سرگئی سوبیانین، شهردار مسکو و پاول گروودینین، نامزد حزب کمونیست در انتخابات 2018، نام بردهاند. بااینحال، بسیاری با ذکر تجربه تاریخی اخیر روسیه، اظهار کردهاند که جانشین احتمالی پوتین کسی خواهد بود که فعلاً چندان در دید عموم نیست.
تکنوکراتها
ایده نخبگان تکنوکرات جدید زائیده افکار دو استراتژیست پشت پرده کرملین یعنی آنتون وینو، رئیس ستاد و سرگئی کرینکو، معاون اول (و نخستوزیر پیشین در سال 1998) رئیسجمهور است. آنها امیدوار هستند که این تکنوکراتهای جدید منصوب آنها در سطوح میانه هرم دولت بهمرور ارتقا یافته و به شیوه منطقی و لیبرال سیاست دولت در سطوح بالا را بهتدریج تحت تأثیر قرار دهند.
قدرت گروه سیاسی سیلویکی نفوذ تکنوکراتها را محدود میسازد و انتصاب آنها باید با صلاحدید سیلویکی باشد. عمدتاً تکنوکراتها، نمایندگان مجریان امور در مناطق هستند. آنها بیش از آنکه در خدمت مردم منطقه خود باشند، پاسخگوی مقامات فدرال هستند. کار اصلی آنها نه خدمت به مردم، بلکه ارائه گزارش خوب (گاهی با تحریف نتایج و تغییر ارقام) است.
محدودیتهای فنسالاری
نخبگان روسیه برای سال 2024 بهعنوان سال گذار آماده میشوند. آنها میدانند که باید با تصمیم حلقه پوتین کنار بیایند. ارائه یک راهبرد بقا برای آنها بسیار مهمتر از چگونگی تصمیم این حلقه است. این بازی انتظار تأثیر مخربی بر مدیریت روسیه داشته است. برخلاف نظر بسیاری از خارجیها، همه امور روسیه تحت کنترل کرملین نیست بلکه احکام با هدف آموزشی از بالا صادر شده و رفتار مقامات را پیشنهاد میکند. بروکراتها و مدیران، فرصت نگرش زیادی در اختیار دارند بهطوریکه تعداد متوسطی از نخبگان روسی را میتوان یک پوتین کوچک نامید. این مدیران رفتار سیاسی و تصمیمات دولتی را بر اساس این پرسش اتخاذ میکنند که «اگر پوتین جای من بود چکار میکرد؟»؛ بنابراین، «پوتینهای کوچک» بیشماری تلاش میکنند تا رفتار «پوتین بزرگ» در موقعیت آنها را حدس زده و دستور کار شخصی خود را به آن بیفزایند.
واقعیت این است که نظام حاکم روسیه علیرغم حمایت لفظی از تکنوکراتهای متخصص، بیشتر به بروکراتهایی متکی است که غالباً عضو سرویسهای امنیتی بوده و وفاداری آنها بر کاردانیشان میچربد. تکنوکراتها و کارآفرینان روسیه در گذار سیاسی پیش روی این کشور حرفی برای گفتن نداشته و ظاهراً فعالان جامعه مدنی با جلب توجهات به مسائل داخلی مورد دغدغه مردم، احتمال نفوذ بیشتری خواهند داشت. اکنون پرسش اصلی این است که اگر نخبگان رژیم حاکم روسیه، حل مشکلات روسیه را به یک برنامه نوسازی اصیل منوط سازند، ترکیب نخبگان در این برنامه چگونه خواهد بود؟ نخبگان روسیه مشتاقانه به این برنامه خواهند پیوست اما میدان سیاسی برای دیگر فعالان نیز باز خواهد بود.
0 Comments