شورای راهبردی آنلاین – رصد: چند سال پیش، ولادیمیر پوتین به روسها هشدار داد که کشور پیشتاز در فنآوریهای هوش مصنوعی برجهان حاکم خواهد بود. نگرانی وی کاملاً درست بود. در حال حاضر روسیه بازیگری کوچک محسوب میشود و ظاهراً رقابت عمده بین آمریکا و چین است. اما نباید اتحادیه اروپا را از قلم انداخت. اتحادیه اروپا اکنون یکپنجم اقتصاد جهان بشمار میرود و نقاط قوت آن نادیده گرفته شده است.
ایندرمیت گیل در یادداشتی که وبسایت اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد؛ نوشت: پیشتازی در فنآوری، مستلزم سرمایهگذاری کلان در فنآوری دیجیتال، نوآوری در فرایند تجارت سریع و سامانههای انتقال و مالیات کارآمد است. ظاهراً چین در آستانه پیشتازی، آمریکا در رتبه دوم و اروپای غرب در جایگاه سوم قرار دارند. هر کشوری که این سه مورد را به بهترین شکل انجام دهد، بر سایر کشورها حکمرانی خواهد کرد.
دنیا در آستانه تحولاتی عظیم قرار دارد. برای درک علت اهمیت این دوره ویژه، ما باید تفاوت و تشابه این موج فنآوری را با موجهای قبلی تشخیص دهیم. باید تأثیر این فنآوریها برای مردم و کسبوکار را درک کنیم. ما باید بدانیم که چهکاری از دولتها ساخته است و آنها چهکاری انجام دادهاند.
چهار موج، سه حقیقت
تحولات فنّاورانه از دهه 1800 با چهار موج همراه بوده است که بهواسطه یک سلسله از «فنآوریهای چندمنظوره» (جی پی تی) اتفاق افتاده است. اقتصاددانان جی پی تی ها را بهدرستی بهعنوان «عامل تحول در زندگی مردم و شیوههای تجاری شرکتها»، تعریف کردهاند. مهمترین جی پی تی های دو قرن اخیر عبارتاند از: موتور بخار، نیروی الکتریکی، فنآوری اطلاعات (آی تی) و هوش مصنوعی. این جی پی تی ها موجب نوآوریها و تحولات در فرایندهای تجاری شدهاند.
پول هنگفت: چین ممتاز
پوتین اولین رهبر روسیه نیست که به اهمیت پیشرفت در فنآوریهای چندمنظوره (جی پی تی) پی برده است. چند صدسال پیش، حزب کمونیست ولادیمیر لنین به ارائه یک برنامه پنجساله برای بهرهبرداری از نیروی الکتریسیته پرداخت. امروز حزب کمونیست چین جدیترین متخصص برنامهریزی به سبک شوروی محسوب میشود.
جهان دو دهه اخیر شاهد ظهور چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی بوده است و در ده سال بعدی مشخص خواهد شد که آیا چین به یک ابرقدرت تبدیل میشود یا خیر. در حال حاضر، رویکرد رئیس جمهور شی جین پینگ را میتوان چکیده راهبرد لنین در سال 1920 دانست: کاپیتالیسم دولتی عبارت است از حزب خلق بهاضافه هوش مصنوعی. در سال 2015، چین از برنامه 1.68 تریلیون دلاری خود موسوم به «چین 2025» خبر داد که زیربنای آن هوش مصنوعی بوده و هدف آن تبدیل چین به اقتصاد اول جهان تا سال 2030 است.
شیوههای کسبوکار: برتری آمریکا
برتری واقعی آمریکا این است که دولت آمریکا در مقایسه با دولت چین و اروپا دخالت کمتری در کسبوکار دارد که باعث کاهش موانع مسیر اختراع تا بازار و تسریع تعدیل و سازگاری کسبوکار شده است، بهطوریکه افزایش بهرهوری بسیار سریعتر از کشورهای رقیب تحقق مییابد.
شرایط قانونی، زیرساختی و فرهنگی که منجر به فرایند سریع نوآوری تجاری میشود، نیازمند پیوند صنعت و دانشگاه، محیط باز به روی مهاجران حرفهای، مقررات درست بازار- محصول و قوانین معقول استخدام و اخراج است. نهادینهسازی این امور برای چین و اروپا ساده نیست و آمریکا در این امور برای مدتی پیشتاز خواهد بود.
تمهیدات دوستانه: برتری اروپا
اگرچه آمریکا در نوآوری سریعتر است، اما کشورهای اروپای غربی ذاتاً برابر هستند. از آنجائی که تحولات فنّاورانه، نابرابری در فرصتها و درآمد را تشدید میکند، سیستم باز- توزیع کارآمد در دهه آینده نسبت به گذشته اهمیت بیشتری خواهد داشت. ازاینرو، اروپا از امتیاز بزرگی برخوردار خواهد بود، چراکه نابرابری درآمد بازار در اروپا (بهاستثنای پنج کشور) از آمریکا کمتر است.
چه باید کرد؟
افرادی که پیشبینیهای اقتصادی بلندمدت انجام میدهند، به تمرکز بر نقطه قوتها گرایش دارند ازجمله: چین میتواند پول بیشتری فراهم کند پس به ابرقدرت تبدیل خواهد شد یا اینکه فضای کسبوکار در آمریکا خوب است پس سلطه آن بر اقتصاد جهان ادامه خواهد داشت؛ اما بهجای این پیشبینیها ما باید به اراده اقتصادها برای ترمیم نقصهای خود توجه کنیم. چین باید راهی برای تشویق کارآفرینی پیداکرده و نابرابریها در آموزش و بهداشت را برطرف کند. اروپا باید زمینه را برای سرمایهگذاران و جذب نوآوریها هموار سازد تا پول بیشتری به دست آورد. آمریکا باید برای برقراری رقابت در فنآوری، بهداشت و آموزش عمومی چارهای بیندیشد تا سیستم باز- توزیع خود را بهبود بخشد.
0 Comments