شورای راهبردی آنلاین – رصد: با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان در مورد اعطای جایگاه ویژه به انگلیس بهعنوان عضو ناتو نه عضو اتحادیه اروپا، در سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا محتاط خواهند بود.
استوارت ام. پاتریک در مطلبی که شورای روابط خارجی آن را منتشر ساخت، نوشت: خروج انگلیس از اتحادیه اروپا در 31 ژانویه 2020 صرفاً یک پایان نیست. همانطور که وینستون چرچیل گفت: پایانی بر آغاز کار است. بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس برگزیت را بهعنوان لحظهای نوید خواهد داد که کشورش استقلال خود را احیا میکند. البته حقیقت بسیار آشفتهتر از این است. شرایط و هزینههای جدایی از اتحادیه اروپا هنوز برآورد نشدهاند. البته باید منتظر ماند و دید که ماهیت روابط آتی انگلیس با قاره سبز و نقش جهانی این کشور در جدایی باشکوه چگونه خواهد بود.
انگلیس با توجه به دوگانگیاش نسبت به قاره اروپا، حس استثناگرایی و آمال جهانیاش همیشه یک شریک بیدستوپا در اتحادیه اروپا بود. همانطوری که وینستون چرچیل در سال 1930 گفت: انگلیس در جمع اروپا بود، اما با آنها نبود. بعد از جنگ جهانی دوم انگلیس از یکپارچگی اروپاییها حمایت کرد، اما از پیوستن به جامعه اقتصادی اروپا تا سال 1973 خودداری کرد. حتی بعدازآن، رهبران انگلیس نسبت به امتیازات ویژه ملی و دسترسی بیشازحد بروکسل حساس بوده و حسادت میکردند و همهپرسی برگزیت در ژوئن 2016، اوج این امر بود، وقتیکه اکثریت حداقلی از انگلیسیها رأی به خروج از اتحادیه اروپا دادند.
بعد از سه سال و نیم عذابآور، انگلیسِ دو دسته آماده است تا تصمیم سرنوشتساز را بهواسطه پیروزی قاطع محافظهکاران در انتخابات عمومی ماه گذشته اجرایی کند. در چند هفته گذشته، لایحه موافقتنامه خروج که در کنار اعلامیه سیاسی مذاکره شد و رئوس مناسبات آتی انگلیس و اتحادیه اروپا را مشخص میکند، مسیرش را در مجلس طی کرده است.
حتی در نبود تائید مجلس انگلیس و مجلس اروپایی، انگلیس در پایان ماه جاری اتحادیه اروپا را ترک خواهد کرد. با فرض اینکه موافقتنامهها تائید میشوند، انگلیس وارد دوره پسابرگزیت خواهد شد و این دوره تا 31 دسامبر 2020 خواهد بود. در این دوره تجارت، بودجه و مناسباتش با اتحادیه اروپا بلاتغییر خواهد بود. انگلیس و اتحادیه اروپا در طول این 11 ماه، موافقتنامه تجاری جدیدی را مذاکره خواهند کرد. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا نسبت به حصول موافقتنامه تجاری با این سرعت بدبین است.
بوریس جانسون به دنبال تجارت عاری از سهمیه و تعرفه است، ضمن اینکه اصرار دارد انگلیس قادر است از مقررات و استانداردهای اتحادیه اروپا فاصله بگیرد، امری که شرکایش مایل به پذیرش آن نیستند. بوریس جانسون در داخل تحتفشار زیادی از سوی بخش خدمات قرار دارد که 80 درصد صادرات انگلیس را تشکیل میدهد و دشوار خواهد بود که این بخش را در موافقتنامه تجاری جدید در طول 11 ماه مذاکره کرد و در آن گنجاند.
دولت جانسون تمدید دوره انتقالی را تحت هیچ شرایطی نمیپذیرد و آن را رد کرده است. بااینحال، چشمانداز جدایی از اتحادیه اروپا بدون یک توافق تجاری، مخرب و هزینهدار خواهد بود و انگلیس ناچار خواهد شد با اتحادیه یادشده با شرایط کمتر سخاوتمندانه سازمان تجارت جهانی مراوده تجاری انجام دهد.
برگزیت همچنین با تقویت استدلالهای سیاسی برای استقلال اسکاتلند و پیچیده ساختن وضعیت ایرلند شمالی، وحدت انگلیس را خواهد آزمود. در سال 2014، همهپرسی که در اسکاتلند برگزار شد، 55 درصد از رأیدهندگان به استقلال کشورشان نه گفتند. البته شرکتکنندگان در همهپرسی یادشده هرگز تصور نمیکردند که کشورشان بهزودی با اکثریت آرا در انگلیس و ولز از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد. لازم به ذکر است بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس با برگزاری همهپرسی دوم برای استقلال اسکاتلند مخالف است.
برگزیت همچنین به مناسبات بین ایرلند شمالی و بقیه پادشاهی انگلیس آسیب خواهد زد. از زمان همهپرسی سال 2016، سیاستمداران انگلیسی تلاش کردهاند تا روند خروج از اتحادیه را بدون تضعیف پیمان جمعه نیک یا پیمان بلفاست نهایی سازند، چراکه پیمان بلفاست سال 1998 به پایان دههها خشونت فرقهای در ایرلند شمالی کمک کرد.
نکته دیگر به آینده نقش جهانی انگلیس برمیگردد. در سراسر داستان طولانی برگزیت، بوریس جانسون و طرفداران برگزیت ادعا کردهاند که چشمانداز انگلیس جهانی احیا میشود. آنها کشوری بروننگر و فارغ از محدودیتهای اتحادیه اروپا را ترسیم میکنند که بار دیگر قادر به نشان دادن استقلال خود در عرصه جهانی خواهد بود؛ اما این آمال باشکوه با واقعیاتی مواجه است. اول اینکه وضعیت قدرت بزرگ انگلیس روبهزوال رفته است، اگرچه این کشور در تلاش است تا با بهکارگیری منابع از سیاست خارجی و دفاعی بلندپروازانهاش پشتیبانی کند. دوم اینکه برگزیت با جدا ساختن انگلیس از همسایگان بلافصلش، از جذابیت این کشور برای شرکا کاسته است. سوم اینکه، انگلیس با جدایی از اتحادیه اروپا، خود را در موقعیت دشواری برای مطرح ساختن بهعنوان کانون هرگونه ائتلاف خواهد یافت. این وضعیت دشوار شامل موقعیت این کشور در جامعه کشورهای مشترکالمنافع نیز میشود. چهارم اینکه بعید است انگلیس در مناسبات یکسویه خود با آمریکا روی آرامش را ببیند. نکته آخر اینکه انگلیس با برگزیت به کشور بیرونی و بازیگر درجهدو تبدیل خواهد شد، همانطوری که دونالد توسک، رئیس شورای اروپا گفت: انگلیس پس از خروج از اتحادیه اروپا به کشوری بیرونی و بازیگر درجه دو تبدیل خواهد شد.
با توجه به این واقعیات، بهترین شرطبندی برای انگلیس این است که خود را از حیث استراتژیک، با اتحادیه اروپا همسو نماید و همکاری سیاسی، دفاعی، امنیتی و انتظامی خود را با اتحادیه اروپا تقویت کند.
همچنین معلوم نیست که چگونه انگلیس در ابتکارات به رهبری اتحادیه اروپا همچون صندوق دفاع اروپایی، آژانس دفاع اروپایی و همکاری ساختاری دائمی مشارکت خواهد داشت.
0 Comments