جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
فرصتها، محدودیتها و روندهای محتمل
مناسبات روسیه – اتحادیه اروپا در سال 2020
آندری کورتونف در مطلبی که شورای روابط بینالملل روسیه آن را منتشر ساخت، نوشت: هرگونه پیشبینی تحولات در مناسبات روسیه – اتحادیه اروپا در سالهای پیشرو باید با نظر داشت این حقیقت باشد که مناسبات طرفین از سال 2014، باثبات بوده است و عدم پویایی فعلی احتمالاً تداوم خواهد داشت.
سال 2019، شاهد برگزاری انتخابات مجلس اروپا، خانهتکانی در کمیسیون اروپا و دیگر نهادهای اتحادیه اروپا و شکلگیری موازنه قوای سیاسی در سطح قاره بود. 2020، سال آرام و کمدغدغه برای اتحادیه اروپا خواهد بود، اما برخی کشورها همچون ایتالیا و لهستان ممکن است مسائل غافلگیرکننده در آستین خود داشته باشند.
نظام سیاسی روسیه دارای حاشیه امن خوبی برای عبور از سال 2020 است بدون اینکه در معرض هرگونه خطر بیثباتسازی قابلتوجهی قرار بگیرد. بعلاوه، انسجام مالی به رهبری این کشور اجازه خواهد داد ثبات اجتماعی – اقتصادی را صرفنظر از نوسانات در اقتصاد جهانی یا قیمتهای جهانی انرژی یا هرگونه تغییر در رژیمهای تحریمی علیه مسکو تضمین کند.
مؤلفههای نامعلوم
اصلیترین مؤلفه نامعلوم برای اتحادیه اروپا به سطح وحدت سیاسی و توانایی یا عدم توانایی کمیسیون اروپا برای ایستادگی در برابر روندهای گریز از مرکز در اتحادیه اروپا و نیز فشار از ناحیه پوپولیستها در هر یک از کشورهای عضو برمیگردد.
اتحادیه اروپای ضعیف و متشتت و با نگرانیهای موجود در ارتباط با تضعیف بیشتر وحدت شکننده در سیاست خارجی کشورهای عضو آن جرأت راهاندازی بحث جدی برای بررسی راهبردش در قبال روسیه را فراتر از پنج اصل موگرینی ندارد که چهار سال پیش تنظیم شد.
مؤلفههای خارجی زیر مناسبات اتحادیه اروپا و روسیه را در سال 2020 متأثر خواهد ساخت:
الف) نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2020. با پیروزی دمکراتها همبستگی دو سوی آتلانتیک احیا خواهد شد و طرفین مواضع هماهنگی در قبال روسیه اتخاذ خواهند کرد؛ اما با پیروزی ترامپ تناقض و تضاد میان دو سوی آتلانتیک بیشتر خواهد شد و این امر به روسیه اجازه خواهد داد تا از مزیت تاکتیکی فعلی در روابط با غربِ متشتت بهره بگیرد.
ب) وضعیت مناسبات آمریکا – چین. تشدید تقابل تجاری، اقتصادی، سیاسی بین چین و آمریکا و حرکت نظام بینالمللی به سمت دوقطبی متصلب، محدودیت دیگری در تعامل بین روسیه و اروپا، ازجمله اجرای پروژههای چندجانبه اوراسیایی ایجاد خواهد کرد.
ج) وضعیت خاورمیانه. پویایی منفی قابلتوجه در خاورمیانه ازجمله بحران در عربستان سعودی، مصر یا موج جدیدی از آوارگان از این منطقه میتواند به تعمیق همکاری بین اتحادیه اروپا و روسیه منجر شود.
د) وضعیت اقتصاد جهانی. اقتصاد جهانی ممکن است وارد مرحله بحران دورهای در سال 2020 یا قربانی بحران مالی جهانی سیستمیک مشابه بحران مالی 2009-2008 شود. بحران سیستمیک سال آینده احتمالاً قابلتوجهتر از بحران قبلی خواهد بود. بحران مالی احتمالی بنیانهای اقتصادی روسیه – اتحادیه اروپا را تضعیف خواهد ساخت.
ریسکهای احتمالی
روندهای فعلی در مناسبات اتحادیه اروپا – روسیه دارای خطرهایی است که وقتی سناریوی مناسبات فیمابین پیشبینی میشود باید به آنها اشاره کرد:
الف) وخامت کلی امنیت اروپا بهواسطه منقضی شدن پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد.
ب) رقابت مستمر برای کسب نفوذ در فضای پساشوروی، ازجمله در اروپای شرقی، قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی.
ج) تشدید رقابت منطقهای بین روسیه و اتحادیه اروپا و خطرناک بودن این رقابت در بالکان غربی.
د) تشدید جنگ اطلاعات در اروپا. امکان در فهرست سیاه قرار دادن برخی رسانه روسی توسط اتحادیه اروپا و اقدام متقابل روسیه در این زمینه.
ه) تقابل شدید بین روسیه و برخی اعضای اتحادیه اروپا در سازمانهای پاناروپایی. 2020، سال چالشانگیز برای این سازمانها خواهد بود.
و) سیاسی ساختن بیشتر همکاری انرژی بین اتحادیه اروپا و روسیه، ازجمله بروز مسائل جدید در اجرای پروژه نورد استریم 2.
ز) تضاد منافع روسیه و اتحادیه اروپا در برخی مناطق جهان، ازجمله در آفریقا، آمریکای لاتین و رقابت بین طرفین بر سر مناسبات ترجیحی با ترکیه.
رویدادهایی مثل حادثه تنگه کرچ در نوامبر 2018 و سالیزبوری در مارس همان سال نمونههایی از تأثیر منفی این قبیل رویدادها بر مناسبات طرفین است. ازاینرو، ویژگی مشخص مناسبات امروز روسیه – اتحادیه اروپا این است که پیشرفت قابلتوجه باید در تعامل بین طرفین باشد، چراکه تنها یک حادثه منفی در مسائل یادشده برای ایجاد بحران در مناسبات فیمابین کافی است.
فرصتهای بالقوه
برخی حوزههای امیدبخش در همکاری بین روسیه و اتحادیه اروپا به شرح زیر وجود دارد که نتایج عملی ممکن است در سال 2020 حاصل شود:
1- پیشرفت در حلوفصل درگیری در شرق اکراین. رسوایی اخیر در آمریکا در ارتباط با اکراین مانعی بر سر واشنگتن برای ایفای نقش در بحران اکراین است. بعلاوه، بحران اکراین برای آمریکا اهمیت کمتری دارد؛ اما شرق اکراین برای روسیه و اتحادیه اروپا دارای اهمیت است و حل این بحران تأثیر مثبت بر مناسبات فیمابین خواهد داشت.
2- رهبری جدید در کیف متمرکزتر از دولت قبلی برای حصول راهحل مسالمتآمیز برای قضیه دونباس است. روسیه نیز آماده نمایش انعطاف بیشتر از گذشته برای اجرای توافق مینسک است. چنانچه نشست آتی سران نرماندی برای اجرای فرمول اشتاینمایر موفقیتآمیز باشد در آن صورت فرصتهایی در چند ماه اول سال 2020 با حضور اتحادیه اروپا در روند سیاسی و برنامه بازسازی در دونباس وجود خواهد داشت.
2- گسترش تعامل در همسایگی مشترک. هیچیک از طرفین علاقهمند به تشدید درگیری بیشتری در همسایگی مشترک نیستند. موازنه نفوذ بین روسیه و اتحادیه اروپا در منطقه یادشده الزاماً نباید بازی با حاصل جمع صفر باشد.
3- آغاز دیالوگ تمامعیار بین اتحادیه اروپا و اتحادیه اقتصادی اوراسیا. این دیالوگ در سال 2020، از سطح فنی فعلی به سطح سیاسی منتقل شود.
4- تدوین طرح انرژی و زیستمحیطی جدید برای اروپا و امیدواری به حل مسائل مرتبط با انتقال گاز روسیه به اروپا از طریق اکراین.
5- تدوین نقشه راه جدید برای توسعه سازمان امنیت و همکاری اروپا.
0 Comments