جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نتیجه برگزیت: بریتانیای فقیرتر و بیاعتبارتر در اروپا
گرم دابل در گزارشی که بر روی وبسایت موسسه سیاست راهبردی استرالیا منتشر شد، نوشت: نظام آمریکا به لحاظ داخلی شاید بتواند بعد از ترامپ دوباره بهبود یابد، اما پرسش نگرانکننده این است که آیا نظام بینالمللی که آمریکا ایجاد کرده است نیز میتواند به حالت اول بازگردد یا خیر.
در مورد بریتانیا این پیشبینی تیرهوتار است. شیوه حکومت بریتانیا به این دولت خسارتی ماندگار وارد میکند. همانطور که مارتین ولف، مفسر اقتصادی ارشد فایننشیال تایمز در ماه مارس اشاره کرد، انگلیس «به دست دیوانگانی افتاده که به خودزنی ملی عجیب دستزدهاند.»
من همیشه مهاجران بریتانیایی را دوست داشتهام. عاشق خاطرات مادربزرگم درباره دوران کودکیاش در لندن بودم بهخصوص خاطرات مربوط به بمباران این شهر توسط آلمانها در جنگ جهانی. در لندن زندگی و کارکردهام (از سال 1983 تا 1986 خبرنگار شبکه خبری ای. بی. سی در لندن بودم و پسرم آنجا به دنیا آمد) اما هیچوقت تردید نداشتم که یک خارجی بودم که زبان به آن داغ بیگانه بودن میزند. این دیدگاه تأسفبار یک خارجی در خصوص کاری است که برگزیت با بریتانیاییها خواهد کرد.
نتیجه همهپرسی سال 2016 بیشتر رأی دادن در مخالفت با رکود اقتصادی، ریاضت و استرسهای زندگی مدرن بود تا رأی دادن علیه اروپا. اما سال گذشته در دیدار از لندن برایم واضح بود که وسواس برگزیت دائمی شده است. هفته گذشته که لندن بودم، شاهد بودم که این جنون دیگر دارد از کنترل خارج میشود.
سه نتیجه را میتوان بهعنوان واقعیتهای ثابت مطرح کرد. اول، سیاستهای بریتانیا بهشدت دوقطبی شده است. برگزاری یک انتخابات دیگر اجتنابناپذیر است. شاید این انتخابات باعث اتحاد دوباره قدرت سیاسی شود یا اینکه قطبی شدن را عمیقتر کند. دوم، بریتانیا در حال ترک اروپا است. این کار ازنظر اقتصادی احمقانه و حتی دیوانگی است. بریتانیا درنتیجه برگزیت نسبتاً فقیرتر خواهد شد. سوم، بریتانیا یک قدرت بینالمللی ضعیفتر خواهد بود که از نفوذ دیپلماتیک و راهبردی کمتری برخوردار است.
در وهله اول، فکر کردن درباره این موضوع که بریتانیا دارد برخی ویژگیهای یک دولت ورشکسته را پیدا میکند خیلی اغراقآمیز نیست. همین چند روز قبل بود که دیوان عالی اسکاتلند اقدام بوریس جانسون، نخستوزیر برای تعطیلی پارلمان را غیرقانونی خواند و اعلام کرد که ممکن است جانسون ملکه را در خصوص نیت واقعی خود برای جلوگیری از پیشرفت روند دموکراتیک گمراه کرده باشد.
کریس پاتن، وزیر و رئیس پیشین حزب محافظهکار یکی از افرادی است که چهره یک دولت ورشکسته را تصویر کرد. او گفت: «درحالیکه برگزیت از همیشه نزدیکتر شده است، نهادهای بریتانیا، چشماندازهای اقتصادی، قانون اساسی و آینده آن همگی درخطر هستند. اما غوطهور شدن بیپروا در وهم و دروغ با سرعت پیش میرود.»
اندیشهها درباره دولت ورشکسته پیش از آنکه بوریس جانسون به سمت تعطیلی، تعویق یا به حاشیه کشیدن پارلمان پیش برود و بعدازآن بزرگان حزب محافظهکار را که علیه او رأی دادند اخراج کند به رشته تحریر درآمده بود.
در خصوص بریتانیای فقیرتر باید گفت که این تأثیرات همین حالا هم حس میشود. مدلسازی اقتصادی نشان میدهد که اقتصاد انگلیس در حال حاضر 2.3 درصد کوچکتر از موقعیتی است که در آن بریتانیا به ماندن در اتحادیه اروپا رأی میداد.
همانطور که دبیر اقتصادی تایمز گزارش داده است: «اعتماد به پایینترین سطح خود رسیده، شرایط خرید برای مصرفکنندگان اخیراً وخیمتر شده، اشتغال با بالاترین سرعت در طول تقریباً هفت سال گذشته سقوط کرده و سرمایهگذاری کاهشیافته است… شرکتها در پاسخ به شدیدترین افت در دریافت سفارشهای جدید از سال 2012 تاکنون، تولیدات خود را کاهش دادهاند.
برگزیت اطمینان میدهد که یک گذار دشوار راه را بهسوی آیندهای فوقالعاده میگشاید. واقعیت این است که بریتانیا موانعی دائمی را برای بزرگترین بازارش تحمیل خواهد کرد.
بریتانیا در حال گذار به فقیرتر شدن از چیزی است که میتوانست باشد. سایمون رن-لوییس، اقتصاددان دانشگاه آکسفورد میگوید: «کاری که انگلیس انجام میدهد کاملاً، کاملاً احمقانه است. این درواقع یک اقدام به خودزنی بدون هیچ فایده و نکته مثبتی است.»
برگزیت همانقدر که از جغرافیا و اقتصاد غافل است از تاریخ هم غافل است. بریتانیا ازنظر تاریخ دیپلماتیک و راهبردی بهعنوان یک برقرارکننده تعادل در دورتر از سواحل اروپا محسوب میشود. معنای این راهبرد درواقع درگیر بودن عمیق در اروپا برای حفظ تعادل و نه قهر کردن و نشستن در خارج از سواحل اروپا است.
دیوید بلاگدن، عضو موسسه راهبردی و امنیتی دانشگاه اکستر میگوید که «بعد از نزدیک به 500 سال تلاش برای جلوگیری از کنترل کل اروپای غربی توسط یک قدرت بزرگ واحد، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا دقیقاً میتواند راه را برای چنین کاری بگشاید.»
جانسون، مردی که عاشق وجهه چرچیل در جنگ جهانی دوم است قصد دارد تسلیم آلمانها شود. خروج از ابردولت اروپایی به معنای دست کشیدن از نقش تاریخی بریتانیا است. این کار به معنای دور شدن از واقعگرایی سنتی توازن قدرت و رها کردن تلاش بزرگ اروپا برای زندگی در صلح است.
مارتین ولف در ماه ژوئیه اظهار کرد: آن انگلیسی که جهان فکر میکرد آن را میشناسد –باثبات، عملگرا و محترم- شاید برای همیشه رفته باشد. اعتبار ازدسترفته بهسادگی به دست نخواهد آمد.» هرقدر هم که برگزیت در سویی برای بریتانیا نفع داشته باشد، در سوی دیگرش نقش و اعتبار بریتانیا را در اروپا کاهش خواهد داد.»
با برگزیت بریتانیا حرف چندانی برای گفتن درباره اینکه اروپا چه میکند و چطور باید اقدام کند نخواهد داشت. نفوذ کمتری خواهد داشت. قدرت کمتری خواهد داشت. «رابطه خاص» بریتانیا با آمریکا که اغلب به آن اشاره میشود کمتر خاص خواهد بود و کمتر اهمیت خواهد داشت. یک کشور فقیرتر با نفوذ کمتر در اروپا در واشنگتن هم نفوذ کمتری خواهد داشت.
بریتانیای دوقطبی، فقیرتر و باقدرت کمتر با برگزیت ناتوان خواهد شد.
0 Comments