پایان دو دهه همکاری کرملین و کاخ سفید
مایکل گرینوالد در یادداشتی که اندیشکده آمریکایی بلفر منتشر کرد، نوشت: در حال حاضر، تراکنشهای مالی بین دولتهای خارجی با دلار آمریکا پردازش و تسویه میشود؛ بنابراین، در چنین شرایطی عملکرد نظام مالی بینالمللی بدون دلار ممکن نیست. احتمالا به نظر برسد که چنین شرایطی برای آمریکا سودمند است، اما نظام مبتنی بر دلار دارای پیامدهای منفی بالقوهای است. به رغم نقش بیشمار دلار در زنجیره ارزش جهانی، سیاست پولی فدرال رزو (بانک مرکزی فدرال آمریکا ) منحصرا برای شرایط اقتصادی داخلی آمریکا تنظیم میشود. بنابراین، هنگامی که اقتصاد آمریکا سالم باشد، اما اقتصادهای خارجی سالم نباشد، سیاست فدرال رزو ممکن است باعث تشدید عدم توازن شود.
اگرچه دلار مهمترین ذخیره ارزی جهانی است، اما دورههای تاریخی گذشته از وجود ارزهای جایگزین و حتی چند قطبی حکایت میکند. قبل از جنگ جهانی اول، نقش استرلینگ تا حدودی بهواسطه استفاده بینالمللی از فرانک فرانسه و مارک آلمان تکمیل میشد. در دوره بین دو جنگ جهانی، موج علاقه بینالمللی به دلار پس از ایجاد فدرال رزو، میدان را برای رقابت دلار با استرلینگ هموار ساخت. این دورهها نشان میدهد که نه تنها رقابت بین ذخایر ارزی امکانپذیر است (حتی اگر یک ارز از موقعیت برتر برخوردار باشد) بلکه تاثیر شبکههای مرتبط با یک ارز ذخیرهای ممکن است ضعیفتر از حد انتظار باشد.
این تناقض جالبی است که چنین نتایجی (همانطور که احتمالا مورد انتظار بعضیهاست) برآمده از گذشته نیست، بلکه برگرفته از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. در عین حال که ظهور پرداختهای الکترونیکی به تراکنشهای بینالمللی شتاب بخشیده است، نوآوریها در بخش مالی باعث کاهش هزینههای تغییر ارزها شده است. اگرچه این نوآوریها به لحاظ تئوری میبایست زمینه را برای رقابت با دلار هموار میساخت، اما دلار علیرغم بروز بحران گسترده بازارها در دهه 1990 و بحران مالی اواخر دهه 2000، همچنان کانون بلامنازع نظام پولی بینالمللی باقی مانده است.
در عین حال که این نوآوریها نتوانسته است جایگزینی برای دلار ارائه کند، فن آوریهای مالی جدید، ظهور رقیبی جدی برای دلار را نوید میدهد، حتی اگر این رقیب توسط یک یا چند بانک مرکزی کنترل شود. از نظر بازرگانان و فروشندگان، فن آوریهای فوق پیشرفته پرداخت مالی میتواند تاثیر شبکهای دلار را خنثی و ارز جدید و کارآمدی را تقویت کند. برخلاف ارزهای دیجیتال خصوصی مبتنی بر بلاکچین، ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)[1] نیازی به بلاکچین نخواهد داشت، بلکه برای تایید و اعتبار بخشی به تراکنش ها، دارای یک نهاد ثالث مورد اعتماد، یعنی بانک مرکزی است.
به عبارت بهتر، با توجه به اینکه ارزهای دیجیتالی زیادی حتی در آمریکا موجود هستند، ارز دیجیتال بانک مرکزی صرفا یک رمز دیجیتال مانند بیتکوین نیست. در سطح خرد، پول به صورت سپرده حساب بانکی، دیگر مستلزم حمل فیزیکی پول نقد نیست، بلکه فرایندی کاملا الکترونیکی است. در سطح کلان، فدرال رزو هنگام مدیریت عرضه پول به واسطه خرید یا فروش داراییهای مالی، پول نقد را به طور فیزیکی جابجا نمیکند. فدرال رزو نیز پول جدیدی به صورت دیجیتال خلق میکند. نقطه قوت ارز دیجیتال بانک مرکزی در دیجیتال بودن آن نیست، بلکه اثربخشی آن در ساختار مسئولیت بانک مرکزی است.
در حال حاضر، تراکنش بانکها با فدرال رزو از طریق حساب سپرده FED انجام میگیرد که شبیه تراکنش شهروندان عادی در بانک آمریکا، بانک ولزفارگو (Wells Fargo) و بانک چیس (Chase) است. پس از بحران مالی اواخر دهه 2000، فدرال رزو با خرید اوراق بهادار خزانه داری از موسسات مالی ، عرضه پول را افزایش داد. به لحاظ عملی، هنگامی که فدرال رزور اوراق بهادار خزانه داری را از یک بانک دریافت میکند، این امر باعث خلق پول جدید الکترونیکی به صورت ذخیره میشود. هدف این کار، افزایش فعالیت در بازارهای مالی نیست، بلکه افزایش تحرک در کل اقتصاد واقعی است.
در سطح اشخاص حقیقی، ارز دیجیتال بانک مرکزی میتواند با تاثیر مستقیم بر متوسط تعداد افراد دارای حساب در بانک مرکزی، انتقال سیاست پولی را افزایش دهد. به جای استفاده از بانکها به عنوان واسطه سیاست پولی، استفاده از ارز دیجیتال بانک مرکزی به بانکهای مرکزی امکان میدهد تا مستقیما بر رفتار مشتری تاثیر بگذارند. در مثالی مشخص، ارز دیجیتال بانک مرکزی میتواند اثربخشی نرخ بهره منفی را تقویت کند، چنانکه استفاده از آن، در عمل گردش نقدی را کاهش دهد و یا بر عدم رغبت بانکها به اعمال نرخ بهره منفی بر سپرده مشتریان خود برای حفظ مزایای رقابتی، غلبه کند. با این حال، این کار مستلزم هزینههایی است که بتواند تاثیر بر سیستم بانکی را به آسانی محقق سازد.
اگر سپرده ها، به ویژه سپردههای تجاری بیمه نشده، از بانکهای تجاری به بانک مرکزی سرازیر شود، تأثیر آن بر تأمین اعتبار، ممکن است برای اقتصاد واقعی مخرب باشد. به عبارت دیگر، بانکهای تجاری که پولهای سپرده گذاری شده را به صورت وام در اختیار کسب و کارها قرار میدهند (با فرض عدم تغییر سایر شرایط) پایگاه اعتباری کوچکتری در دسترس خواهند داشت. در کل احتمال دارد که [ارزهای] ورودی جدید ارز دیجیتال بانک مرکزی برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریهای فعلی، با نرخ بالای بهره سپردههای شخصی مواجه شود. اگر نرخ بالای بهره، پولهای خارج از سیستم بانکی را به افتتاح حساب بانکی تشویق کند، این امر میتواند سپرده بانکها را به طور بالقوه افزایش دهد. با این حال، رقابت بین ارز دیجیتال بانک مرکزی و بانکهای تجاری حاکی از آن است که هدف اصلی این بحثها سیاست پولی نبوده، بلکه امور احتیاطی و نظارتی است.
تا زمانی که طرحهای ارز دیجیتال بانک مرکزی ارائه شده نتواند به این پرسشها پاسخ دهد و به مشکلات سنتی مربوط به ارزهای ذخیرهای موجود بپردازد، شانس آن برای پایین کشیدن دلار از قدرت با تکیه بر مزایای فناورانه، همچنان ناچیز خواهد بود. مخصوصا، چین که بخاطر سیستمهای پرداختی پیشرفته این کشور، بهویژه علی پی ( Alipay) و وی چت پی (WeChat Pay) سر زبانهاست، اما این امر برای ارز دیجیتال بانک مرکزی پیامدهای مختلط خواهد داشت. بهویژه، سیستم مالی یوبائو علی پی (Alipay’s Yu’e Bao) و لیکایتونگ وی چت (WeChat’s Licaitong) احتمالا رقابت شدیدتری برای اتخاذ ارز دیجیتال بانک مرکزی ایجاد کرده اند. با این حال، این امر میتواند باعث ایجاد سناریویی شود که در آن، رقابت شدید بر سر سپرده، پوشش مالی را تسهیل کند و بنابراین، به هدف ارز دیجیتال بانک مرکزی دست یابد. علیرغم مزایای بالقوه، ریسکهای مربوط به این طرح همچنان حل نشده باقی مانده است و از این رو، تاثیر فن آوری در برابر تاثیر شبکهای ارز ذخیرهای مشخص نیست.
در بلند-مدت، علیرغم فن آوریهای پیشرفته پرداخت، ضروری است که چین بیش از پیش به دنبال اقتصاد آزاد باشد تا هرچه بیشتر به ارز خود جذابیت ببخشد. برخلاف اروپا که به طور گسترده از واحد پولی دویچه مارک (و بعدا از یورو) استفاده کرده و به طور منطقهای آن را تقویت کرده است، آسیای شرقی همواره از دلار استفاده کرده است. علیرغم این فعالیتها برای اقتصاد آزاد، قدرت بینالمللی ین (Yen) نمی تواند بر جذابیت دلار فائق آید، حتی اگر ژاپن به زنجیره ارزش جنوب شرق آسیا کوچ کند. به عنوان یک پیش بینی بلند-مدت، اگر مقامات چین به فعالیتهای مشابه خود برای آزادی اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر بازارهای سرمایه محلی متعهد باشند، فن آوریهای پرداخت آسان، مانند علی پی و وی چت پی، میتواند کاربرد بینالمللی ارز رنمینبی چین را شتاب بخشد.
با این وجود، برتر دانستن فن آوری پرداخت بر ماهیت ارز پرداختی، به برتری خودرو بر اسب شبیه است. ارز دیجیتال بانک مرکزی چین میتواند در کوتاه- مدت تا میان- مدت اثرات اقتصادی چشمگیری در داخل داشته باشد، اما در نبود اصلاحات بیشتر، ارز رنمینبی و به طور کلی، ارز دیجیتال بانک مرکزی مبتنی بر رنمینبی احتمالا جذابیت بینالمللی چندانی نخواهد داشت. بهویژه آنکه با کاهش تاثیر شبکهای ارزهای ذخیرهای، موقعیت فعلی بینالمللی دلار بیش از آنکه به انحصار دلار مربوط باشد، به فقدان اعتبار ارزهای جایگزین مربوط است. و در پایان اینکه دستیابی چین به این هدف و ایجاد تغییر، تنها به زمان و اصلاحات کافی نیازمند است.
[1] central bank digital currency
0 Comments