جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
لوور ابوظبی به عنوان ابزار قدرتنمایی
رابرت زاریتسکی در مقالهای که فارن پالیسی منتشر کرد، نوشت: این خبر نباید خیلی شگفتآور به نظر آید. ریاست جمهوریهای نوپای دونالد ترامپ و امانوئل مکرون امکان مقایسه تضادها را ارائه کرده است. از یک طرف، صراحت کلامی و فرهنگی مکرون وجود دارد و او به تعهد خود برای تاثیرگذاری بر ملتهای دیگر از طریق جذب و ترغیب متوسل شده است. از سوی دیگر، ترامپ است که آشکارا از نرم سخن گفتن عارش میآید و این بازتاب باور او به این است که اجبار کردن، مؤثرترین شکل نفوذ است.
دیدار مکرون از امارات متحده عربی در هفته جاری برای افتتاح اولین موزه با حق امتیاز موزه لوور فرانسه، نه تنها این تفاوتها را برجسته کرد، بلکه برای کسانی که به سخنان مکرون به دقت گوش فرا دادند، این تفاوتها تار و محو شد. ظاهرا در جشن قدرت نرم فرانسه، لوور ابوظبی به عنوان نمادی قدرتمند از این قبیل ابهامات است.
هنگامی که مکرون وارد امارات متحده عربی شد کمی پس از سخنرانی ترامپ در سئول و تهدید نظامی آشکار علیه کره شمالی بود که گفته بود «ما را امتحان نکنید». مکرون پیامی بسیار متفاوت برای میزبانش داشت: «لطفا ما را امتحان کنید! نه تنها شکوه و جلال ما را، بلکه فرهنگ و ارزشهای جهانی و انسانی ما را نیز آزمایش کنید.» همانطور که در سخنرانی رسمی مکرون در افتتاح موزه لوور ابوظبی، به ابتکار معمار مشهور فرانسوی ژان نوول، مطرح گردید، این موزه توان تغییر (نرم) تاریخ آینده کشور میزبان و منطقه فراتر از آن را دارد. منظور وی به طور ضمنی این بود که با چنین تغییری، باید به فرهنگ فرانسوی بالید.
انگیزههای فرانسه در پیگیری این پروژه ممکن است در اصل سادهتر بوده است. هنگامی که پروژه موزه برای اولین بار در سالهای آخر ریاست جمهوری ژاک شیراک، در سال 2007 اعلام شد، مکرون هنوز به عنوان یک حسابرس گمنام مالی دولت کار میکرد. امارات متحده عربی در ازای استفاده از نام موزه لوور به مدت 30 سال، موافقت کرد 525 میلیون دلار بپردازد. این کشور علاوه بر بهعهده گرفتن هزینههای ساختوساز، متعهد شد که بابت قرض گرفتن آثار هنری، نمایشگاههای موقت و راهنماییهای موزهداری تقریبا 750 میلیون دلار به موزه لوور و موزههای وابسته بپردازد.
این پیشنهادی بود که موزه لوور نمیتوانست رد کند. این طرح حتی در سال 2016، یک سال پس از موجی از حملات تروریستی در پاریس و کاهش 15 درصدی تعداد بازدیدکنندگان موزه و کاهش درآمد آن به میزان تقریبا 10 میلیون یورو، بیشتر قانعکننده بود. با وجود این، بسیاری از منتقدان، ارتباط بین این مبادله و پول را مورد نکوهش قرار دادند.
بلافاصله پس از امضای قرارداد، بیش از 5000 نفر از متصدیان موزه و متخصصان فرانسوی اعلامیهای تحت عنوان «موزهها برای فروش نیست» به چاپ رساندند که طی آن «تبدیل میراث ملی فرانسه به کالا» را محکوم کردند.
تعدادی از سازمانهای حقوق بشری با فوریت تمام به پرداخت ناچیز دستمزد (یا عدم پرداخت دستمزد) و شرایط تکاندهندهای که تحت آن کارگران خارجی، عمدتا از جنوب آسیا، برای ساخت موزه به کار گماشته شدند، اعتراض کردند.
اگر چه مدیران لوور که در پی افشای ماجرا در مطبوعات برانگیخته شدند، تلاش کردند تا دستمزد تعداد زیادی از این کارگران را بهبود بخشند، اما تاثیر چنین اقدامی نامشخص است. بنابر گزارشها، دولت با ممانعت از ورود دیدهبان حقوق بشر و سازمان عفو بینالملل به امارات متحده عربی، معدود فعالان حقوق بشر در داخل این کشور را نیز سرکوب کرده است.
با توجه به این جنبه ناخوشایند در ساختوساز موزه، مکرون در آغاز سخنرانی با لحنی تکاندهنده خود را به کری زد و بهشوخی گفت: «برای کشوری مانند فرانسه بعید است که از برخی از زیباترین آثار خود، حتی به صورت قرض دادن، جدا شود. در حقیقت این کار شکنجه است.»
به استثنای این ناکامی، مکرون با فصاحت در مورد موزه به عنوان ابزاری – در واقع به عنوان منبعی – برای قدرت نرم سخن گفت. او گفت ما با جمعآوری آثار هنری در طول قرنها و از سراسر قارهها، به خاطر میسپاریم که زیبایی یک آرمان و الهام جهانی است: «این ارتباط ویژهای را بین همه ما نشان میدهد … پلی است بین قارههایی که برخی آرزو دارند با آن تفرقه ایجاد کنند.» با این حال، این پل مورد تهدید است. مکرون به میزبان خود یادآوری کرد که آنها خود را «در قلب تنشهای جغرافیایی-سیاسی که جهان را تکان میدهند، مییابند… چالشهای پیچیدهای که نه تنها مربوط به تمدن و مذهب هستند، بلکه با مسائل اقلیمی هم در ارتباطند.”
به خوبی امکان دارد که هدف مکرون در اشاره به گرم شدن کره زمین، ترامپ بود که عمدا دعوتنامهای را که برای بیش از 100 رییس دولت برای حضور در نشست اقلیمی که در سطح سران در پاریس برگزار میشود، نپذیرفت. اشاره مکرون به جهانی بودن جنگطلبی نیز به همان اندازه کنایهآمیز بود. وی با تاکید بر اینکه «ادیان ما با روشی اساسی و ماندگار به یکدیگر گره خوردهاند، کسانی را که ادعا میکنند اسلام بر ویرانی دیگر ادیان یکتاپرست تکیه میکند»، محکوم کرد. وی اعلام کرد فرانسه «در مبارزه با انواع تاریکاندیشی» پایدار میماند. لازم نیست که انسان یک مورخ باشد تا مهارت مکرون را در مرتبط ساختن میراث فکری فرانسه با رویدادهای اخیر درک کند.
مکرون با متوسل شدن به نور بازتابیافته از کویر و دریای اطراف و نوری که از سقف وسیع و پرزرق و برق موزه به درون میتابد، در اوج سخنان خود به عصر روشنگری – و نور منطق اشاره کرد. مکرون حتی با فرود قابل تحسینی در سخنانش گامی برای تدریس زبان فرانسه در مدارس امارات برداشت و گفت زبان فرانسه «تنها برای منطق نیست، بلکه زبانی برای روشنگری است».
مضحک اینکه میتوان سخنرانی هیجانانگیز مکرون را نه تنها به عنوان انتقاد از قدرت سخت تجسمیافته در سیاست خارجی ترامپ، بلکه همچنین به عنوان بازگشت به شیوهای تفسیر کرد که قدرت نرم میتواند به قدرت سخت کمک و آن را تقویت کند.
این امر به طور کاملا روشن در بازدید وی از پایگاه نیروی دریایی فرانسه در ابوظبی در روز بعد آشکار شد. (پایگاهی که در سال 2009 افتتاح شد و اولین پایگاهی بود که در بیش از 50 سال گذشته دولت فرانسه ساخته است، در زمان ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی تاسیس شد که به پایگاههای نظامی بیشتر از ایجاد موزه علاقهمند بود.) مکرون که خود را یک رئیس جمهور خوشگذران توصیف میکند، از داشتن ارتباط نزدیک با قدرت سخت ارتش فرانسه خجالت نکشیده است. او به پرسنل نظامی حاضر در پایگاه یادآور شد که «حضور ما – در واقع، حضور شما در اینجا – نشانه آن است که فرانسه مسئولیتهای خود را از طریق دیپلماسی یا در صورت لزوم از طریق اقدام نظامی به عهده میگیرد.» مکرون با خصیصه گولیستی خود اعلام کرد: «این نشانهای است که فرانسه جای خود را در یک دنیای بیثبات حفظ میکند.»
اما رابطه بین قدرت نرم و سخت در روشهای دیگر و فریبکارانهتر عملی است. در اظهارات مکرر مکرون که نور طبیعی را به روشنفکری مرتبط میساخت – با گفتن اینکه از طریق نور معماری و زبان فرانسوی است که درخشندگی نور کویر را میتوان کاملا درک کرد – وی در معرض لغزش به سوی نوعی شرقشناسی قرار گرفت.
در حالی که پرتره مشهور ژاک لوئی دیوید از ناپلئون در حال عبور از کوههای آلپ و سوار بر اسبی سفید در میان آثار قرض داده شده به موزه است، اما غیبت آثار شرقشناس یوژین دلاکروا به طور مشهودی مشهود است، آثاری که روشهایی را نشان میدهد که هنرمندان، حمایت مردمی را از قدرت سخت در حملهها و اشغال نظامی منعکس ساخته و یا برانگیختهاند.
در نهایت، قدرت نرم یک ابزار است. بازیگران دولتی میتوانند – و کارشان هم همین است – که ایجاد جامعه مدنی را در مصارف تاکتیکی به کار بگیرند که شاید آنها را اخلاقی بدانیم. اما قدرت نرم یک مفهوم هنجاری نیست، بلکه چیزی است که بازیگران بد هم از آن بهره میگیرند. جوزف نای که این اصطلاح را بیش از یک ربع قرن پیش خلق کرد، یادآور شده است که سوءاستفاده القاعده و داعش از اسلام، نمونهای از این ابهام است.
در آخر، مکرون در سخنرانی خود از ما خواست تا به جنبههای بهتر قدرت نرم، به پافشاری آن بر مشترکات غرب و شرق، تقاضای او برای داشتن روابط فرهنگی و مذهبی که همبستگی ایجاد کند و موجب تفرقه نشود و تکرار ارزشهای انقلابی برادری و برابری بنگریم؛ گرچه حرفی از آزادی به میان نیامد. او دستکم جایگاه فرانسه را در راس 30 شاخص قدرت نرم تضمین کرد. اینکه آیا او نیز قابلیت انعطافپذیری قدرت نرم را در زمانهای که نژادپرستی در حال رشد است، تضمین کرده یا خیر، شاید قبل از فرارسیدن زمان تجدید استفاده 30 ساله لوور ابوظبی، آشکار نشود.
0 Comments