اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم
در توسعه، بهعنوان ستون دوم سازمان ملل متحد، تجربه نژادپرستی و تبعیض بهویژه در سلامت جهانی امری نوپدید نیست. همانگونه که در ستونهای اول و سوم، یعنی امنیت و حقوق بشر نیز انواع نابرابری دیده میشود. باوجوداین، رقابت برای پشت سر گذاشتن بحران کووید-19 و دست یافتن به واکسن آن، امروز بار دیگر پرده را از روی واقعیت تلخ تبعیض پسزده است. به نظر میرسید کرونا و قرنطینه مجالی برای بروز اخلاق و فلسفه زیست باشد، اما امروز با افول چندجانبهگرایی، درهم شکستن ائتلافها برای حرکت بهسوی منافع خود و اَشکال پایدار استعمارگری، با جهانی بیشازپیش بیاخلاق مواجهیم که در آن بشر از جایگاهی نابرابر در برابر گونه خود قد علم کرده است.
نوشتار حاضر تلنگری برای اشاره به برخی از ابعاد استعمار نو در جریان دستیابی به واکسن کرونا است که پیشنهاد میکند گفتگو و دیپلماسی برای بهتر دیدن جهان از زاویه چشم «دیگری»، یعنی کشورهای غیرغربی و توسعهنیافته یا کمدرآمد گسترش یابد و شالودهشکنیِ گفتمان رایج قدرت درمورد نحوه تولید و توزیع واکسن کرونا، جهان را از تکرار مکرر تاریخ استعمار بازدارد.
لایههای پنهان احیای استعمار در تولید و توزیع واکسن کرونا و حتی در برخورد با بیماری
رویکرد کشورهای توسعهیافته در جریان پژوهشهای علمی درباره کرونا و همچنین سیاستهای آنان برای توزیع واکسن، مصداق عینی شیوههای استعمار نو بودهاند. در پژوهشهای جهانی، بهویژه درمورد وضعیت واکسن یا بیماری در کشورهای کمتر توسعهیافته، بیتوجهی جدی به حضور دانشمندان کشورهای کمدرآمد وجود دارد. بدیهی است نهفقط غایب بودن اندیشمندان کشورهای کمدرآمد در جریان پژوهش روی کشورهایشان جای سؤال دارد، بلکه این غیبت خود موجب ادامه عقبماندگی و چرخه استعمار خواهد شد.
دستورالعملهای اولیه سازمان بهداشت جهانی برای مبارزه با کرونا نیز با فرض جهانی متشکل از طبقه متوسط ارائهشده و وضعیت جوامع فقیر را از یاد برده بود: ناممکن بودن فاصلهگذاری اجتماعی در جمعیت انبوه؛ دسترسی نداشتن به صابون، مواد شوینده و حتی آب؛ و قرنطینه در کشورهایی با تعدد کارگران روزمزد. این راهحلهای ناممکن به این معناست که سازمان بهداشت «جهانی» هیچ درکی از نحوه زندگی بسیاری از مردم جهان نداشته است.
آزمایش و انحصار واکسن از سوی ائتلاف قدرتها
در ماه آوریل 2020، دانشمندی فرانسوی در تلویزیون ملی پیشنهاد کرد آزمایش نمونه اولیه واکسن در آفریقا که به نکات تجویزی سازمان بهداشت جهانی احترام گذاشته نمیشود صورت بپذیرد. اگرچه این ایده با اعتراضات بسیاری در سطح جهان اعتبار فرانسه را بار دیگر در حوزه استعمار زیر سؤال برد، اما یکی از مقامات آفریقایی در سخنان خود به واقعیتی دردناکتر اشاره کرد که «چه کسی در جهان قرار است مانع تحقق این آزمایش انسانی شود؟»
آزمایش انسانی واکسن کرونا فقط به آفریقا محدود نشد. ترامپ دو میلیون دُز از واکسنی آمریکایی را به برزیل ارسال کرد و فقط چند روز پسازآن، مجوز این واکسن در آمریکا معلق شد. نبود نگاه انسانی در دیدگاه استعماری ائتلاف واکسن فرانسه، هلند، آلمان و ایتالیا نیز دیده میشود که بر اولویت دسترسی اروپا به واکسن و انحصار غیرانسانی آن برای خود تأکید دارند. در بخشی از بیانیه دولتی آلمان «اعطای سهمی از واکسن به آفریقا» دیده میشود و این نگاه آشنای مبلغان مسیحی به آفریقا، سرزمین «رستگاری» غرب است. این وعدهها نه از روی حسن نیت، بلکه در راستای تلاش برای ممانعت از برخورد با استعمار انحصار واکسن مطرح میشود.
جنبه دوم استعماری، نحوه قانونی شدن استفاده انحصاری از منابع صندوقهای خیریه و سرمایهگذاریهای عمومی حامیِ صنعت داروسازی و دانشگاههای تحقیقاتی برای تضمین اولویت دسترسی به واکسن احتمالی کووید-19 است. بهعبارتدیگر، اگرچه منابع تولید واکسن از مردمی دریافت شده که کمکهای خود را اعانهای برای نجات بشریت میدانستند، اما با سیطره دولتهای غربی بر این منابع، ابزار قدرتی برایشان فراهم آمده است که میتوانند تعیین کنند «چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد».
فرصتی برای اندیشیدن و دیپلماسی
در بحث استعمار نو نمیتوان نتیجهگیری کرد و حسنختامی ارائه داد. باید اندیشید و راهی برای پایان دادن به تبعیض و نابرابری اندیشید. بیشک امروز تولید و توزیع واکسن کرونا به ابزار ژئوپلیتیک مهمی تبدیلشده و اهمیت جغرافیای حضور را بار دیگر پررنگ کرده است. دراینفضا، دیپلماسی و گفتگو بدیلی برای گفتمان رایج از سوی قدرت است که نهفقط بر ساختارهای نامتوازن سیطره دارد، بلکه بهصورت فزاینده این ساختارها را بازتولید میکند. رویه دیپلماتیک میتواند با بیان آرای «دیگری» و اعتراض به روند موجود، از واقعیت برساخته قدرت پرده براندازد.
گفتگوی دیپلماتیک فرایندی شالودهشکنانه برای آگاهی از ژرفای نابرابری و عدم توازن برای ملتهای در معرض نابرابری است. عادت به دیدن ناراستی و نفهمیدن وجود آن، فقط در ترویج گفتمانهای بدیل مرتفع خواهد شد، زیرا تحت سیطره جهانیِ قدرت، همه امور از انحصار واکسن و توزیع نابرابر آن بهعنوان حق کشورهای تولیدکننده تا رویکردهای پیشنهادی غیرعملی سازمان بهداشت جهانی میتوانند توجیه شود.
عریانسازی رویکرد غرب و سازمانهای بینالمللی، مجالی برای اندیشیدن مسئولانه به جایگاهمان در عرصه بینالمللی فراهم میآورد. این اندیشیدن، به معنای بهیکباره پیاده شدن از قطار جهانی نیست، عرضه تصویر از دید خود به جهان است که مهمترین فایدهاش میتواند شناخت هویت و هستی خود و محافظت از آن در برابر گفتمان حاکم باشد. بیتردید اندیشه و اعتراض نه به معنای مخالف خوانی، بلکه پرهیز از دچار شدن به ازخودبیگانگی و بازیچه شدن در جریان گفتمان قدرت است.
0 Comments