بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
از زمان ورود به عرصه انتخابات در آوریل سال گذشته، کندی عمدتا توانسته ۱۰ تا ۲۰ درصد آرا را در نظرسنجیها به خود اختصاص دهد. نظرسنجی انجام شده در هفته اخیر در ایالتهای سرنوشت ساز نشان داد که حضور وی سبب شده تا فاصله ترامپ با بایدن یک درصد بیشتر شود. ترامپ در شبکه اجتماعی خود در واکنش به حضور کندی نوشت: «او رقیب سیاسی جو بایدن قلابی است نه من. خیلی دوست دارم که او هم در انتخابات حضور دارد.»
آندرئا فرنتسل و نادینه گودهاردت در تحلیلی که بنیاد علم و سیاست آلمان منتشر کرد، نوشتند: سند چشمانداز راهبردی کمیسیون اروپایی به تاریخ 12 مارس 2019 دیگر چین را کشوری درحالتوسعه در نظر نمیگیرد، بلکه این کشور را بازیگر کلیدی جهانی و قدرت پیشرو در حوزه فناوری معرفی میکند. کمیسیون اروپایی تأکید دارد که گرچه چین شریکی برای همکاری و مذاکرات است، اما رقیبی اقتصادی و هماوردی سیستمی بهویژه از منظر مدل حکمرانیاش محسوب میشود.
در دوره همهگیری کووید-19 این رویکرد انتقادی به چین به میزان قابلتوجهی در عرصه سیاسی، مطبوعاتی و جامعه اندیشکدهها افزایشیافته است. در غیاب توسعه اساسی شناخت از چین در سطح اروپا و در میان همه بخشها بعید است بتوان بین روابط میان چین بهعنوان شریک، رقیب و هماورد در آلمان و بالاتر از آن در سطح اروپا در بلندمدت تفاوتی قائل شد.
توسعه شناخت چین باید با تحصیلات دوران مدرسه آغاز شود. آموزش در سطح دبیرستان میتواند برای این مقصود کمککننده باشد. شناخت بینافرهنگی هدف کلیدی دروس مربوط به چین در مدارس خواهد بود. یکی از مهارتهای آموزشی در این خصوص، آموزش زبان و همینطور افزایش دانش جامعهشناسی فرهنگی درباره چین است. گرچه، شمار دانشآموزان حاضر در دورههای چینی در مدارس در سالهای اخیر بهشدت پایین و حدود 5000 نفر بوده است. این در حالی است که در آلمان هفت میلیون دانشآموز انگلیسی، 1.4 میلیون نفر فرانسوی و 464 هزار نفر اسپانیایی یاد میگیرند.
نکته مهم در خصوص شناخت چین در آموزش مدارس البته این است که این آموزشها باید از منظر مالی و ایدئولوژیکی مستقل از دولت چین باشد. پیشنهادهای آموزش زبان و فرهنگی از طرف چینی در قالب سیاست خارجی باید بهعنوان مکمل، مورد استقبال قرار بگیرد.
چین مدتهاست به اروپا آمده و به شکل فزاینده خود را تحمیل کرده و اعتمادبهنفس بالایی هم دارد. به همین خاطر است که اروپا در پی موضع مشترکی است و «راهبرد اروپایی قویتری» را همانطور که جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی این اتحادیه اعلام داشته، نیاز دارد. ازاینرو، شناخت چین چالشی نهتنها برای آلمان بلکه برای اروپا محسوب میشود. حتی در آمریکا، فقدان شناخت از چین در حال حاضر محل بحث است.
بدون استقرار نظام پایدار شناخت چین در سراسر اروپا و ارتقای فشرده آن، در آینده نزدیک با کمبود تخصص درزمینهٔ چین مواجه خواهیم شد.
0 Comments