پیرمحمد ملازهی/ کارشناس مسائل شبه قاره
مسکو طی هفتهای که گذشت برای دومین بار میزبان یک نشست درباره صلح افغانستان، میان رهبران و چهرههای شناختهشده سیاسی افغانستان و هیأتی از طالبان بود.
سخنگوی هیئت طالبان در مسکو پس از پایان نشست بینالافغانی گفت که طالبان موافق است که تمامی افغانها باید در دولت آتی نماینده داشته باشند.
در رابطه با نشست مسکو باید توجه داشت که تفاوت اجلاس دوم مسکو با اجلاس نخست این است که در این اجلاس ملا برادر خود به شخصه حضور پیدا کرد و چون وی جزء افراد سطح بالای تصمیمگیر جریان طالبان است بنابراین هر تصمیمی که بگیرد توسط رهبری طالبان تایید خواهد شد. ولی در کنار این موضوع که انتظاراتی را دامن میزند یک مسئله مهمتری وجود دارد مبنی بر اینکه رقابتها در افغانستان بین روسیه و آمریکا در حال شدت گرفتن است. پیشتر نیز اخباری منتشر شده بود که روسها در حال تلاش برای نزدیک شدن به طالبان هستند و به نظر میرسد که این هدف را با نزدیک شدن به ملابرادر پیگیری میکنند. ملابرادر به عنوان یک شخص تصمیمگیر تاکید کرده که تازمانی که آمریکاییها افغانستان را به لحاظ نظامی تخلیه نکنند هیچ نوع صلحی برقرار نخواهد شد. شاید بتوان گفت که طالبان و روسیه بر سر این موضوع با یکدیگر هماهنگ هستند. چون روسها بعد از آنکه آمریکا پیمان امنیتی با افغانستان امضا کرد دریافتند این احتمال که آمریکا از افغانستان خارج نشود و آنجا را به یک پایگاه مهم عملیاتی تبدیل کنند وجود دارد؛ پایگاهی که به نوعی هم روسها را از آنجا تحت نظر بگیرند و هم چین را. بنابراین این نگاه مسکو باعث شد ابتکار عمل دست جناحی از روسها بیفتد که معتقد هستند باید بر سر افغانستان با آمریکا خیلی جدی برخورد کنند، به طالبان کمک نظامی دهند، آنها را به سلاحهای پیشرفته مسلح کنند و خلاصه آمریکاییها را در افغانستان درگیر کنند تا در نهایت شکست بخورند. این نگاه در میان جناحی از کاگب قبلی که اکنون نیروهایش بازسازی شدهاند بسیار قوی است. چون اینها معتقد هستند شکست اتحاد شوروی در افغانستان و سپس نیز فروپاشی شوروی براساس طرحهای برژینسکی بود. اکنون تیمی که از کاگب باقی مانده بودند دوباره رهبری دستگاه امنیتی را برعهده گرفتهاند و چون ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز از اعضای کاگب بوده خیلی راحتتر توانستند حرف خود را پیش ببرند. آنها ژنرالهای ارتش و رهبران سیاسی را قانع کردند که نباید بر سر افغانستان در برابر آمریکا کوتاه بیایند.
اگر بازی بزرگ بین آمریکا و روسیه مجددا در منطقه در حال شکلگیری باشد به نظر میرسد که طالبان به تدریج از منابع مالی و تسلیحاتی که پیشتر از طریق پاکستان به آنها وابسته بود جدا میشود و به سمت مسکو حرکت خواهد کرد.
اگر این اتفاق بیفتد آمریکا با مشکلات بسیار جدی در افغانستان روبرو خواهند شد و همانطور که مذاکرات دوحه نیز با مشکلاتی مواجه شده است. درواقع طالبان در حال بازگشت به همان مواضعی است که قبل از آمدن زلمای خلیلزاد و مذاکرات دوحه در پیش گرفته بودند.
البته ممکن است آمریکا نیز فشارهایی بر طالبان وارد آورد و مذاکرات دوحه را به سرانجامی برسانند اما مسئله اینجاست که خط دومی که از طریق مسکو درون طالبان وجود دارد طالبان را در نهایت به دو بخش تقسیم خواهد کرد. با این اوصاف امکان پایان جنگ در افغانستان به سادگی محقق نخواهد شد.
به نظر میرسد این خط فکری در مسکو، در حال جذب یک جناح دیگری از درون نیروهای دولتی و غیردولتی افغانستان مانند کرزی به درون خود است. بنابراین اگر این سناریو پیش برود درون حاکمیت افغانستان نیز جناحی تقویت میشود که نگاهش به مسکو نزدیکتر است و هماهنگیهایی با روسیه دارد.
از آنجایی که افرادی چون کرزی، اشرف غنی را کاملا وابسته به آمریکا تلقی میکنند و اشرف غنی نیز زیرکانه میخواهد این افراد را کنار بگذارد، آنها نگاه مثبتی به مسکو پیدا کردهاند. لذا درون حاکمیت افغانستان هم این نگاه که آمریکا باید از این کشور خارج شود در حال تقویت شدن است.
این دو مسئله اهمیت اجلاس مسکو را دوچندان کرده است و احتمالا نوعی هماهنگی بین جناحی از طالبان مانند ملابرادر و جناحی از حاکمیت یا افراد متنفذ در افغانستان با مسکو در حال شکل گرفتن است. نگاه مشترک این جریانها نیز خروج آمریکا از افغانستان است و لذا تقویت این جناح در مسکو برای واشنگتن نگران کننده است و میتواند آینده آمریکا در افغانستان را دچار چالش کند. نتیجه اینکه با در نظر گرفتن این مسائل، اجلاس مسکو یک رقیب جدی برای اجلاس دوحه خواهد بود.
0 Comments