أحدث المقالات

ببینید | این پایگاه نظامی اسرائیل مبدا حمله به ساختمان کنسولگری ایران بود

پایگاه نظامی امنیتی جاسوسی نواتیم اسرائیل یکی از چند هدف مشروع نیروهای انقلاب اسلامی در عملیات «وعده صادق» بود که با خسارات جدی مواجه شد. این پایگاه آشیانه مهم‌ترین پرنده‌های تحت مالکیت اسرائیل از جمله F35،هرکولس C130 و هواپیماهای تجاری و دولتی از جمله بویینگ 707 است. نواتیم در جنوب اسرائیل با فاصله 1100 کیلومتری از خاک ایران قرار دارد. پایگاهی است که مبدا حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود. منبع: دانشجو

Loading

نشست بین الافغانی مسکو؛ ابعاد و نتایج

۱۳۹۷/۱۱/۲۹ | سیاسی

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: در رابطه با دستاوردهای نشست مسکو به نظر می‌رسد که بیانیه مورد توافق بین طرفین بسیار اهمیت دارد، زیرا نشان می‌دهد طالبان این آمادگی را پیدا کرده‌اند که پشت میز مذاکره حاضر شوند و از سوی دیگر توزیع قدرت را بپذیرند و دست از انحصارطلبی بردارند.

پیرمحمد ملازهی/کارشناس مسائل شبه‌قاره

کنفرانس بین‌الافغانی در تاریخ پنجم و ششم ماه فوریه سال جاری به دعوت جامعه افغانان مقیم مسکو در این شهر برگزار شد که اغلب کارشناسان آن را به مثابه بزرگترین گام گفتگوهای بین‌الافغانی توصیف کرده‌اند.

اهمیت نشست مسکو به این خاطر است که برای اولین بار طالبان با رهبران جهادی و گروه‌ها و احزاب سیاسی که طی یک دوران طولانی در جنگ بسر می‌بردند وارد مذاکره شده‌اند. به ویژه زمانی که طالبان در کابل قدرت را در اختیار گرفته بود همین گروه‌هایی که امروز پشت میز مذاکره حاضر شده‌اند، جبهه شمال را تشکیل داده بودند و با طالبان می‌جنگیدند. جریان شمالی‌ها در آن زمان متشکل از ازبک‌ها، هزاره‌ها و تاجیک‌ها بودند و این جریان‌های قومی امروز با طالبان پشت یک میز برای مذاکرات بین‌الافغانی نشسته‌اند.

البته در این نشست، دولت مرکزی افغانستان حضور ندارد اما گروه‌های سیاسی و قومی و رهبرانی که در دوران جهاد فعال بودند در این مذاکرات حضور داشتند. از این نظر اهمیت نشست مسکو بسیار زیاد است و به نوعی گفته می‌شود اولین مذاکرات بین‌الافغانی است که در آن همه افغان‌ها منهای حاکمیت و دولت وحدت ملی حضور دارند.

در رابطه با دستاوردهای نشست مسکو به نظر می‌رسد که بیانیه‌ مورد توافق بین طرفین بسیار اهمیت دارد، زیرا نشان می‌دهد طالبان این آمادگی را پیدا کرده‌اند که پشت میز مذاکره حاضر شوند و از سوی دیگر توزیع قدرت را بپذیرند و دست از انحصارطلبی بردارند.

البته نمی‌توان گفت که اجلاس مسکو به راه‌حل نهایی سیاسی برای صلح در افغانستان ختم خواهد شد، بلکه این اجلاس آغاز راهی است که ممکن است در طول مسیر با دشواری‌های جدی روبرو شود. اما در هر حال به نظر می‌رسد که روسیه توانسته تا این مرحله طالبان و دیگر گروه‌ها را پشت یک میز جمع کند تا طرفین مسائل خود را مطرح کنند و روی محورهای مشخصی به تفاهم برسند.

در این بین موضع دولت کابل نسبت به این مذاکرات کاملا منفی بود، چرا که آنها دولت را دور زدند. همچنانکه این گروه‌ها در مذاکرات ابوظبی و قطر نیز دولت را دور زدند.

همچنین قرار است دور دوم مذاکرات مسکو در دوحه قطر برگزار شود و همین گروه‌ها نیز دوباره در آنجا شرکت کنند. البته مسکو امیدوار است که بتواند به تدریج طالبان را تشویق کند تا با دولت مرکزی نیز وارد مذاکره شوند.

در ارزیابی کلی نشست مسکو می‌توان گفت این نشست در مقایسه با اجلاس‌های ابوظبی و قطر نشست مثبت‌تر و پرثمرتری بود.

اما همانطور که اشاره شد در مسیر مذاکرات مسکو موانعی وجود دارد که از جمله می‌توان به سه مانع اصلی اشاره کرد. نخست اینکه این مذاکرات بین‌الافغانی ابتکار مسکو است و به نوعی تلقی می‌شود که در مقابل ابتکاری که زلمای خلیل‌زاد از سوی آمریکا دنبال می‌کند قرار دارد.

با این تفاسیر ممکن است رقابت میان مسکو و واشنگتن در افغانستان تشدید شود. از این زاویه این احتمال مطرح می‌شود که آمریکا مانع پیگیری ابتکار عمل از سوی روسیه شود مگر اینکه روس‌ها شرایطی را به وجود آورند که ابتکار مسکو به موازات ابتکار ابوظبی و قطر پیش برود.

مشکل دوم به دولت وحدت ملی در افغانستان مربوط می‌شود؛ اگر دولت وحدت ملی با طالبان وارد مذاکره نشود و طالبان مذاکره با آنها را نپذیرد عملا امکان برقراری صلح در افغانستان بوجود نمی‌آید. درواقع دولت وحدت ملی صرفنظر از اینکه اشرف غنی در قدرت باشد یا انتخابات برگزار شود و شخص دیگری روی کار بیاید، باید در روند مذاکرات صلح حضور داشته باشد و گرنه به نتیجه‌ای نایل نمی‌شوند. در کل به نظر می‌رسد که دولت، ارتش و نیروهای امنیتی به راحتی اجازه ندهند که آنها را دور بزنند.

مشکل سوم هم به کشورهای همسایه و همجوار افغانستان بازمی‌گردد؛ دیدگاه این کشورهای همسایه و کشورهایی که در افغانستان حضور دارند را نمی‌توان نادیده گرفت. لذا ابتکاری که در نهایت قرار است در افغانستان دنبال شود باید به سازمان ملل واگذار گردد و یک کنفرانس بین‌المللی به وجود آید که در آن هم جناح‌های داخلی افغانستان و هم دولت وحدت ملی حضور داشته باشند، هم کشورهای همسایه و کشورهایی که در افغانستان نقش دارند و هم قدرت‌ّهای مهم جهانی مانند آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه. در این صورت شاید بتوان ترتیباتی را بوجود آورد تا صلح در افغانستان با یک تضمین بین‌المللی از طریق سازمان ملل روبرو شود. اگر چنین شرایطی حاصل شود می‌توان امیدوار بود که افغانستان به صلح و ثبات لازم دست یابد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *