جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چشم انداز مذاکرات صلح آمریکا با طالبان
پیرمحمد ملازهی – کارشناس مسائل شبهقاره
پنجمین دور مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان 6 اسفند ماه با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون رهبر طالبان در دوحه پایتخت قطر برگزار شد. در دور جدید مذاکرات آمریکا و طالبان، برای نخستین بار زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا برای صلح افغانستان با معاون رهبر طالبان در دوحه قطر دیدار کرد.
به نظر میرسد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، همکاری طالبان در موضوع مبارزه با القاعده و داعش، آتشبس و آغاز مذاکرات رو در رو با حکومت افغانستان از محورهای مهم مذاکرات قطر بود.
طبق آنچه به صورت رسمی از این مذاکرات اعلام شده است، طرفین بر سر پایان حضور نظامی آمریکا با یکدیگر مذاکره کردهاند و ظاهرا بحث بر سر این بوده است که بین 3 تا 5 سال آینده تمام نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شوند؛ اما حقیقت امر این است که جزئیاتی از این مذاکرات منتشر نشده تا دریابیم آیا توافقی واقعی حاصل شده یا خیر و آیا آمریکا پیشنهاداتی را روی میز مذاکره گذاشته تا طالبان را تشویق به پذیرش راه حل سیاسی کند یا نه.
در مذاکرات دوحه آنچه اهمیت دارد این است که سطح مذاکرات نسبت به مذاکرات پیشین بسیار بالاتر است؛ همچنانکه حضور ملاعبدالغنی برادر، نفر دوم طالبان در این مذاکرات بیانگر اهمیت مذاکرات دوحه است.
اگرچه عباس استانکزی، رئیس هیئت طالبان، رهبری مذاکرات را برعهده دارد، اما حضور ملاغنی برادر به این مفهوم است که طالبان تصمیم گرفته راهحلی سیاسی را بپذیرد.
البته مشکلی که در سر راه موفقیت مذاکرت دوحه وجود دارد، این است که طالبان همچنان بر موضع قبلی خود، یعنی عدم مذاکره با دولت کابل پافشاری میکند. این موضعگیری طالبان تاحدودی کار را برای زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه وزارتخارجه آمریکا برای صلح افغانستان دشوار کرده است؛ چرا که خلیلزاد در نهایت به دنبال این هدف است که زمینه را برای دیدار و گفتگوی دولت مرکزی و طالبان هموار کند تا در نهایت بتواند مذاکراتی بینالافغانی را سازماندهی کند. درواقع، طالبان از یک سو اعلام کرده که دولت کابل را به رسمیت نمیشناسد و از سوی دیگر گفته است، مذاکرات بینالافغانی را تنها در شرایطی میپذیرد که بین مردم افغانستان و گروههای سیاسی و اجتماعی صورت پذیرد.
بنابراین به دلیل وجود این موانع، فعلا مذاکرات متوقف شده است تا طرفین مواضع خود را با رهبران بالادستشان هماهنگ کنند و سپس مذاکرات را ادامه دهند. به طور کلی این برداشت وجود دارد که مذاکرات دوحه نسبت به مذاکرات قبلی پیشرفتهایی داشته است، اما پیشرفت مذاکرات و اینکه طرفین تاچه حد میتوانند مواضعشان را به یکدیگر نزدیک کنند، هنوز ابهام دارد.
درواقع برای پیشرفت واقعی مذاکرات صلح، طالبان باید بپذیرد که با دولت مرکزی وارد مذاکره شود و خلیلزاد و آمریکاییها نیز باید قبول نمایند که نیروهایشان را از افغانستان خارج کنند؛ چرا که این موضوع، دلیل اصلی ایجاد بنبست در مذاکرات طالبان و آمریکا است. در این میان، اگر گروههای سیاسی، حزبی و جهادی بتوانند بر سر فردی مانند حامد کرزی به تفاهم برسند تا ریاست هیئت نمایندگی و دولت را بپذیرد، شاید راهمیانهای باشد تا طالبان نیز آنها را به عنوان یک هیئت غیردولتی قبول کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد و مذاکرات با چنین روندی ادامه پیدا کند، شاید دستاوردی در این دوره از مذاکرات حاصل شود.
درنهایت مجموعه شرایط در حال رسیدن به این جمع بندی است که باید جنگ را در افغانستان به نوعی تحت کنترل درآورند. این مسئله که طالبان سردرمدار اصلی جنگ باشد در حال پایان یافتن است و پاکستان نیز تلاش دارد که با طالبان به مصالحهای دست یابد و بخشی از قدرت را در کابل در اختیار بگیرد.
البته جنگ در افغانستان به اشکال دیگر، توسط گروههایی غیر از طالبان و بر سر مسائل دیگر همچنان ادامه خواهد داشت؛ به عنوان مثال گروههایی مانند داعش یا به نام داعش، جنگ را در برخی مناطق آسیای مرکزی پیگیری خواهند کرد و آمریکاییها نیز برای پایان دادن به مسئله طالبان همین موضوع را دنبال میکنند.
0 Comments