بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
در چهار دهه گذشته در چند مرحله، تلاشهایی برای احیای روابط دو کشور انجام گرفت که بهعلت «تأثیرپذیری سیاست خارجی مصر از آمریکا و عربستان»، نتیجهای در بر نداشته است.
بنا بر گزارشهای منتشره، در ماههای اخیر در پی درخواست مصریها از عراق برای میانجیگری، مقامات امنیتی مصر و ایران گفتگوهایی را در بغداد شروع کردهاند. اگرچه هنوز زود است درباره چشمانداز این گفتگوها که فعلاً بر روی «پروندههای امنیتی» متمرکز است، نظر داد.
در گفتگوهای انجام شده، طرف مصری اعلام کرده است، در هر ائتلاف نظامی و امنیتی منطقهای که علیه ایران شکل بگیرد، وارد نخواهد شد. علاوهبراین، جریان قدرتمندی در داخل نیروهای مسلح مصر و نهاد امنیت ملی این کشور نیز که وابسته به سازمان اطلاعات هستند، اخیراً ایده مشارکت مصر در ائتلاف نظامی علیه ایران را به طور کامل رد کردهاند.
اهمیت و ضرورت احیای روابط
بنابر آنچه گفته شد؛ احیای روابط ایران و مصر به چند دلیل حائز اهمیت است:
یک؛ براساس «سیاست همسایگی»، کشورهای همسایه و اسلامی از جایگاه ویژه و اولویت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار هستند. مصر با اینکه جزو کشورهای همجوار ایران محسوب نمیشود، اما یکی از کشورهای مهم عربی و اسلامی است که سالهاست از روابط طبیعی، منطقی و فرصتهای ناشی از مناسبات با ایران، «محروم» شده است؛ این موضوعی است که محافل مصری هم بر آن تأکید دارند. البته ایران نیز اهمیت مصر را به خوبی درک میکند. علاوه بر ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و راهبردی، مصر «گذرگاه مهمی» برای گسترش همکاریهای ایران با کشورهای حوزه آفریقاست.
دو؛ تمدن 6 هزار ساله، گذشته باشکوه، جمعیت زیاد، موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، ارزش استراتژیکی قابل توجه، سابقه مبارزات ضداستعماری و …، از ویژگیهای برجسته مصر است. برای کشوری به عظمت مصر مناسب نیست که سیاست خارجی و منطقهای خود را با مواضع و دیدگاههای شیخنشینهای خلیج فارس، هماهنگ کند و از کشوری مانند ایران که در طراز تاریخی آن قرار دارد، جدا باشد.
سه؛ مهمترین عاملی که در طول 43 سال گذشته دو کشور را از هم دور کرده و البته باعث تضعیف جایگاه سنتی و راهبردی مصر در بین کشورهای عربی و اسلامی شده است، تأثیرپذیری قاهره از سیاستهای منطقهای آمریکاست. به جز این مسأله، موضوع مهم دیگری اعم از ایدئولوژیکی و سیاسی وجود ندارد که قطع رابطه دو کشور را توجیه کند.
چهار؛ مصر امروز وضعیت خوبی ندارد. اقتصاد این کشور بهرغم جمیعت زیادی که دارد تنها به گردشگری، اخذ مالیات از کانال سوئز و کشاورزی محدود شده است. این امر باعث شده که شاخصهای اقتصادی در این کشور همواره در سطح پایینی قرار داشته باشد. کمکهای مالی آمریکا نیز به جای اینکه اقتصاد این کشور را توسعه داده و از تنگناها نجات دهد، باعث تشدید وابستگی این کشور به آمریکا نه فقط در اقتصاد که در عرصههای سیاسی، نظامی، امنیتی و … شده است.
برای خروج از چنین وضعیتی، قاهره چارهای جز بازنگری در سیاست خارجی و اتخاذ رویکردهای متوازن ندارد. مصر باید به دنبال فرصتهای جدیدی برای بهبود شاخصهای اقتصادی و جذب سرمایهگذاری خارجی و دسترسی به بازارهای جدید در منطقه باشد. در این زمینه ایران که در حوزه صنعت، تجارت، فناوری، نظامی، پزشکی و … به خودکفایی رسیده، گزینه خوب و مطمئنی است که بدون هیچگونه مطامع سیاسی، میتواند باعث تقویت اقتصاد مصر شود.
پنج؛ سالهاست مصر با توجه به پیشینه تاریخی، جمعیت قابل توجه و مجموعه متغیرهای دیگری که در هیچ کشوری عربی دیگری وجود ندارد، به دنبال بازیابی نفوذ و نقش گذشته و همچنین رهبری دنیای عرب است. این کشور همچنین بهدنبال ایفای نقش فعال در منطقه خلیج فارس است. تعامل و رابطه با ایران در این زمینه میتواند باعث تقویت جایگاه این کشور در جهان عرب شود و روند کنشگری فعال مصر در خلیج فارس و در نتیجه استفاده از ظرفیتهای اقتصادی، تجاری، انرژی و … این منطقه، تسهیل و تسریع نماید.
موانع پیشروی احیای روابط
یک معادله دو وجهی وجود دارد که بر اساس آن، به هر میزان که روابط ایران و مصر به سمت تعامل و همگرایی پیش برود، به همان اندازه موقعیت، نقش و نفوذ رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه تضعیف میشود. ازهمینرو، همواره شاهد سیاستهای مخرب صهیونیستها و کاخ سفید در جهت دامن زدن به اختلاف و تشدید شکافهای سیاسی – امنیتی بین ایران و مصر بودهایم. تعامل مصر با ایران، باعث بههمخوردن محاسبات منطقهای رژیم صهیونیستی و آمریکا میشود، موضوعی که بههیچوجه مورد قبول تلآویو و واشنگتن نیست.
بنابراین سیاستها و رویکردهای منطقهای محور تلآویو – واشنگتن مهمترین مانع و عامل بازدارنده در احیای روابط ایران و مصر عمل میکند. رفع این مسأله در گام اول به اراده طرف مصری برمیگردد.
نکته پایانی
آغاز گفتگوهای صلح ایران با کشورهای عربی از جمله عربستان و مصر افزون بر فرصتهایی که از طریق گسترش فضای تعامل برای طرفهای گفتگو دارد، یک الگوی مناسب و قابل تسری و همچنین عامل مهم بازدارنده در قبال تشدید روندها و ترتیبات امنیتی و «نظامیسازی» منطقه توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز است. این موضوع میتواند قاعده «برد – برد» را جایگزین «برد – باخت» در منطقه کند.
اگرچه روند گفتگوهای صلح ایران و مصر در مقایسه با گفتگوهای ایران و عربستان با چالشهای کمتری مواجه میباشد اما بدیهی است که کاهش سطح اختلافات تهران و ریاض، بر پرونده روابط ایران و مصر نیز موثر باشد. بدون تردید اگر «اراده لازم» در طرف مصری وجود داشته باشد، دو کشور در آینده نه چندان دور میتوانند روابط خود را از سربگیرند.
0 Comments