جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
شکست سیاست فشار حداکثری آمریکا در ونزوئلا
حمایت آمریکا از خوان گوایدو، رهبر مخالفان ونزوئلا و تحریم دیپلماتیک و ایجاد اخلال در کارکرد نمایندگیهای خارجی این کشور در منطقه آمریکای جنوبی و اروپا، نهتنها نتوانست اراده مردم ونزوئلا را از بین ببرد، بلکه با ناامیدی مخالفان دولت از کمکهای آمریکا و حضور مردم درصحنه موجب شد که مخالفان با هدف ممانعت از حذف کامل از فرایندهای سیاسی به مذاکره و سهمخواهی از قدرت روی آورند.
این موقعیت به دلیل حمایتهای مردمی و سیاستهای دولت نیکلاس مادورو بود که با ایجاد اتحاد ملی و همبستگی بینالمللی با ایران، روسیه، کوبا، چین و برخی کشورهای همسو توانست زمینه شکست فشارهای حداکثری دونالد ترامپ و دستنشاندهاش خوان گوایدو را مهیا کند.
تقریباً دو ماه پیش بود که خوان گوایدو، رئیسجمهور خودخوانده ونزوئلا طرحی را برای کودتا علیه دولت نیکولاس مادورو در دستور کار قرار داد. طرحی که با شکست مواجه شد و بعدتر نیز گوایدو در گفتگویی اعتراف کرد که در محاسبه میزان وفاداری ارتش ونزوئلا به مادورو اشتباه کرده است. گوایدو همچنین برای تغییر اوضاع، خواستار مداخله نظامی آمریکا در این کشور آمریکای لاتین شده بود.
اکنون نیز با کنار رفتن دونالد ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن سیاستهای آمریکا در قبال ونزوئلا سمتوسوی جدیدی پیدا کرده است که مشخصه اصلی آن همراه کردن اروپا با سیاستهای واشنگتن در قبال ونزوئلا است. اروپاییها به دلیل نگرانی از سیاستهای تهاجمی دونالد ترامپ و ترس و واهمه از عواقب این سیاستها، در همراهی با سیاستهای ترامپ علیه ونزوئلا دچار تردید شده بودند و ادامه همکاری با رئیسجمهور پیشین آمریکا را بهنوعی به بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری موکول کرده بودند. از همین رو، ازجمله معایب روی کار آمدن بایدن برای ونزوئلا، اجماع کامل سیاستهای اروپا و آمریکا علیه دولت مادورو خواهد بود.
به نظر میرسد پافشاری بر مذاکره همزمان با تحریمهای حداکثری علیه ونزوئلا یا همان سیاست چماق و هویج، رویکرد جدید دولت آمریکاست که بایدن در آن با سیاست فشار حداکثری «اما به شیوه چندجانبه که تأثیرگذار باشد» علیه کاراکاس اقدام کرده است. در همین راستا، بایدن برای رفع یا کاهش تحریمهای ونزوئلا شرط گذاشته که نیکلاس مادورو، رئیسجمهور مشروع این کشور با خوان گوایدو سرکرده شورشیان که از حمایت واشنگتن و اتحادیه اروپا برخوردار است؛ مذاکره کند.
لذا گوایدو که زمانی در اندیشه آن بود که قدرت را بهتنهایی به دست گیرد اکنون با وساطت آمریکا میخواهد در قدرت شراکت داشته باشد. پیشتر و پس از شکست کودتا در این کشور نیز خوان گوایدو، پیشنهاد مذاکره با نیکلاس مادورو با مشارکت قدرتهای بینالمللی برای دستیابی به برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه و متوقف کردن بحران سیاسی در این کشور را داده بود.
بااینوجود، به نظر میرسد محتملترین سناریو در خصوص آینده سیاسی این کشور در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی وسیعی که علیه مردم و دولت ونزوئلا در سالهای گذشته اعمالشده، بحث مذاکرات آشتی ملی و تقسیم قدرت با نظر آمریکا، اروپا و روسیه باشد.
در بررسی تقابل دولتهای مختلف آمریکا با دولتهای ونزوئلا اولین موضوع، استقلال سیاسی و اقتصادی آن کشور است. چراکه دولت آمریکا، منطقه آمریکای جنوبی را حیاطخلوت خود در استراتژی بلندمدت سیاستهای نظامی، – امنیتی، اقتصادی و سیاسی خود در تقابل با روسیه و چین قرار داده است. ازاینرو هرگونه تفکر و گرایشهای سیاسی سوسیالیستی و چپگرا درواقع زمینه را برای ظهور دولتهای همسو با کوبا، چین و روسیه مهیا میکند که این زنگ خطری برای منافع بلندمدت آمریکا است.
درنهایت با عنایت به اینکه ونزوئلا بزرگترین تولیدکننده نفت منطقه است و نفت یک کالای استراتژیک در مناسبات کشورها و اقتصاد جهانی است، هرگونه تغییر و تحول در تولید و توزیع این ماده استراتژیک پیامدهای جهانی دارد. ازاینرو آمریکا، اروپا، چین و روسیه هرگز اجازه ادامه ناامنی و بلاتکلیفی تولید و صدور نفت را نخواهند داد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز که به دلیل شکست فشارهای حداکثری علیه ونزوئلا، تمایل به ایجاد راهحل مسالمتآمیز دارد از شروع مذاکرات احتمالی حمایت خواهد کرد تا هم منافع حداقلی آمریکا حاصل شود و هم مانع از نفوذ بیشتر روسیه و چین در این کشور شود.
0 Comments