جدیدترین مطالب
آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟
أحدث المقالات
ضعف اروپا در پایش دموکراسی خود
جودی دمپسی در تحلیلی که اندیشکده کارنگی اروپا منتشر کرد، نوشت: بیشتر رهبران اروپایی در خصوص آنچه ششم ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن دی.سی. اتفاق افتاد، یعنی زمانی که هواداران خشمگین رئیس جمهور آمریکا به کنگره این کشور هجوم بردند، بدون هیچ ابهامی موضعگیری کردند. از نظر آنها آنچه هدف حمله قرار گرفت، دژ دموکراسی بود.
اما اگر رهبران اروپایی خودشان به آنچه که توصیه میکردند، عمل کرده بودند و به صورت آشکار و قوی از دولتهای عضو اتحادیه اروپا انتقاد میکردند که ارزشها و اصول این بلوک را دچار فرسایش کردهاند، احتمال اینکه دموکراسی اروپایی قابل تضعیف نباشد، بیشتر میشد. در حال حاضر اروپا در معرض فرسایشی قرار دارد که از زمان تخریبهای جنگ جهانی دوم رو به افزایش گذاشته است.
عصر پسا-۱۹۴۵ به قرنها دشمنی و جنگ میان فرانسه و آلمان خاتمه داد. اروپا با حمایت ایالات متحده به سوی صلح، یکپارچگی، اتحاد و دموکراسی حرکت کرد.
یکی از دستاوردهای برجسته دوره پسا-۱۹۴۵ این بود که اتحادیه اروپا توانست کشورهایی را که از حاکمان نظامی، حاکمیت فاشیستی و دیکتاتوری کمونیستی در هراس بودند، در هم ادغام کند. این پیروزی با خوشبینی و مبتنی بر اصول دموکراتیک حاصل شد.
اما تمرکز سالهای اخیر بیشتر بر ایالات متحده و به ویژه چین بوده و به آنچه برای دموکراسی در اروپا روی داده، کمتر توجه شده است. این در حالی است که اگر اتحادیه اروپا به صورت کامل به اصول و نهادهای دموکراتیک متعهد باشد، چنین قطب نمای اخلاقی به اندازه کافی برای این اتحادیه راهگشا هست که نشان دهد چگونه با نظامهای اقتدارگرا همچون چین، روسیه و ترکیه تعامل کند.
اتحادیه اروپا زمانی که با این کشورها تعامل دارد، باید از اهرمهایی همچون حاکمیت قانون، حقوق بشر و ارزشها استفاده کند؛ اما برعکس این فرض، آنچه در پایان دسامبر ۲۰۲۰ اتفاق افتاد این بود که اتحادیه اروپا با فشار آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان معامله سرمایهگذاری عمدهای را با چین منعقد کرد. به این ترتیب منافع بر ارزشها مقدم دانسته شد و این به ویژگیای برای اتحادیه اروپا تبدیل شده است که هر روز برجستهتر از قبل میشود.
این معامله نشان میدهد که تنها مسئله بزرگ پیش روی اروپا ناتوانی برای دفاع از آنچه است که از سال ۱۹۴۵ برای آن ساخته شده و آن ایجاد دموکراسیهایی مبتنی بر حاکمیت قانون، مسئولیتپذیری و نظام قضایی مستقل است.
این امر گریز ناپذیر است که چنین امور کیفی به بازیچهای برای دولتهای اقتدارگرایی تبدیل شود که از دموکراسی به عنوان ابزاری برای رسیدن به قدرت و اعمال آن طبق خواسته خود استفاده میکنند.
اما مسامحه رهبران نهادهای اتحادیه اروپا و دولتهای عضو این اتحادیه با آنچه در بلغارستان، مجارستان، لهستان و رومانی روی داد، نشان از ضعفی جمعی و بیمیلی به توقف فرسایش دموکراسی در اتحادیه اروپا دارد.
0 Comments