جدیدترین مطالب
اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم
أحدث المقالات
چالش اروپا در جهان پساکرونا
مارک لئونارد در یادداشتی که وبسایت شورای روابط خارجی اروپا آن را منتشر کرد؛ نوشت: در اروپا کووید – 19 مشکلات عمیقتری را ایجاد کرده است. رؤیای نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین اروپا زیر سؤال رفته است و اروپا تحتفشارهای مفهومی و جغرافیایی قرار گرفته است. ازنظر مفهومی، اروپاییها با این واقعیت مواجه هستند که قدرت صرف و نه قوانین، عامل اصلی تعیینکننده پویایی جهان امروز است. طی سه سال گذشته، دو شریک بزرگ تجاری اروپا از قهرمانان جهانیشدن به رهبران اصلی تشدید شکافهای جهانی تبدیل شدند. ازآنجاییکه آمریکا و چین خواهان جنگ متعارف نیستند، هر دو کشور به سمت سوءاستفاده از نهادهای منطقهای و جهانی روی آوردهاند. درحالیکه ایالاتمتحده چیزهایی را که قبلاً کالای عمومی میدانست، سیاسی کرده – ازجمله سیستم مالی، نقل و انتقالات بینبانکی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بینالمللی پول و اینترنت – چینیها نیز بهطور فزایندهای از کمکهای دولتی و سرمایهگذاریهای استراتژیک برای دستکاری بازارها و تحتفشار قرار دادن غرب استفاده میکنند.
شوک جغرافیایی هم سبب شده تا سیاست جهانی از اروپا به آسیا متمرکز شود. در طی جنگ سرد و بلافاصله پسازآن، به نظر میرسید که نظم منطقهای اروپا و نظم جهانی به رهبری غرب یکدیگر را تقویت میکنند. یک احساس واقعی از جامعه فرا آتلانتیکی و ارزشهای مشترک وجود داشت که در آن اروپا بازیگر اصلی بود و روسای جمهور آمریکا نگرانیهای زیادی در مورد مسائل اروپا داشتند.
اما رقابت چین و آمریکا توجهات را از اروپا دور کرده و فاصله گرفتن آمریکا از خاورمیانه، شرق اروپا و بالکان یک خلأ جدی ایجاد کرده که ترکیه و روسیه برای پر کردن آن عجله دارند. در دهه 90 اروپاییها تصور میکردند که سایر قدرتها میتوانند در چهارچوب دستور امنیت منطقهای اروپا قرار بگیرند و ناتو و اتحادیه اروپا بهعنوان ستونهای اصلی عمل کنند؛ اما در دهه اخیر، رؤیای جهان تکقطبی اروپا جای خود را به واقعیت چندقطبی داده است.
این دو شوک، مفهوم نظم اروپایی را متزلزل کرده است. چنانکه برنامههای اروپایی برای توافقهای منطقهای و جهانی دیگر همدیگر را تقویت نمیکنند. بهجای اینکه نظم حقوقی اروپا در چارچوب امنیتی وسیعتری قرار گیرد، اکنون این دو حوزه بهطور فزایندهای با یکدیگر در تضاد هستند.
بنابراین اروپا در یک وضعیت دوگانه قرارگرفته است. از یکسو، اروپاییها همچنان به ایالاتمتحده وابسته هستند تا از نظم امنیت جهانی فعلی حمایت کنند که البته تحقق خود آن نیز نیازمند احساس مسئولیت بیشتر اروپایی در قبال تقویت دفاع اروپایی و همچنین همسویی با آمریکا در مقابله با چین است. در کوتاهمدت، چین ممکن است با توجه به اینکه آمریکاییها و اروپاییها نگرانیهای یکسانی در مورد مدل اقتصادی آن کشور و نقض حقوق بشر دارند ناخواسته باعث همگرایی اروپا و آمریکا شود.
از طرف دیگر، رقابت جهانی چین و ایالاتمتحده، نظم منطقهای اروپا را تحتفشار قرار میدهد. ایالاتمتحده در اکثر تهدیدهای ژئوپلیتیکی اروپا حضور ندارد. در دوران ترامپ، آمریکا دیگر به خود زحمت نمیدهد که در مورد سیاست خارجی خود حتی در خصوص کشورهایی مانند عراق که اروپا سربازان خود را مستقر کرده است با دولتهای اروپایی مشورت کند؛ و بدتر از آن، ایالاتمتحده بسیاری از نهادها و قوانینی را که برای جهان اروپا محور تدوین شدهاند، بهعنوان موانعی برای رویارویی با چین در نظر گرفته است. بهعنوانمثال، دولت ترامپ از معاهده چندین ساله کنترل تسلیحات خارج شده است به دلیل اینکه این معاهدات ایالاتمتحده را محدود میکند ولی به چین اجازه میدهد آنچه را که میخواهد انجام دهد. در ماههای آینده، رهبران اروپایی ممکن است مجبور شوند بین حفظ این ترتیبات و رابطه با ایالاتمتحده در زمینه امنیت (کنترل تسلیحات)، اقتصاد (قوانین تجارت)، فناوری (5G) و مذاکرات اقلیمی یکی را انتخاب کنند.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 3 نوامبر میتواند باعث ایجاد یک تغییر عمده در روابط فراآتلانتیک شود. پیروزی ترامپ در این انتخابات، اروپا را تنهاتر خواهد کرد؛ اما حتی اگر ترامپ در برابر جو بایدن بازنده شود، دولت جدید نمیتواند در کوتاهمدت در اولویتهای ایالاتمتحده تغییر ایجاد کند.
سال گذشته، هنگامیکه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه هشدار بحثبرانگیز خود در مورد «مرگ مغزی» ناتو را صادر کرد، درواقع، او ترس بسیاری از رهبران اروپایی را آشکار کرد که نظم تکقطبی مبتنی بر قوانین تحتالشعاع یک بینظمی جهانی جدید قرار گرفته است که بازیگران اصلی آن چین، روسیه، ترکیه و آمریکای ترامپ هستند. برای مواجهه با این سناریوی احتمالی، رهبران اروپایی باید این مفهوم که ژئوپلیتیک، قلمرو اتحاد و نهادهای دائمی است را کنار بگذارند. برای دفاع از ارزشها و منافع اتحادیه اروپا، آنها باید مسئولیت دیپلماتیک بیشتری را در قبال امنیت منطقهای به عهده بگیرند و ترکیبی از بازدارندگی و گفتگو را در قبال روسیه و ترکیه دنبال کنند.
0 Comments