جدیدترین مطالب

ترس منبع قدرت راهبردی ایران

ترس منبع قدرت راهبردی ایران

اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تحولات یک دهه اخیر در آسیای جنوب غربی به عنوان پهنه بزرگ نظام جهانی و کانون تنش و تشنج جهانی، نشان داده است که قدرت ترس از جایگاه مهمی برخوردار بوده و ایران از دارندگان اصلی این منبع قدرت محسوب می‌شود.

 تظاهرات یمنی ها در حمایت از غزه و ایران

میلیونها یمنی در حمایت از غزه و ایران در صنعا و شهرهای مختلف این کشور تظاهرات کردند. این راهپیمایی با شعار “تا پیروزی غزه، نبرد ما ادامه دارد” ، برگزار شد.

تبیین مواضع ایران در سازمان ملل

امیرعبداللهیان در نشست با سفیران کشور‌های اسلامی مواضع ایران را درباره تحولات غزه و عملیات دفاعی ایران به دو پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی تبیین کرد.

Loading

أحدث المقالات

بولتون: بایدن خیلی به اسرائیل درباره ایران فشار آورد

مشاور سابق امنیت ملی آمریکا با بیان اینکه رژیم صهیونیستی درباره پاسخ خود به حمله تلافی‌جویانه ایران تحت فشار فراوان کاخ سفید قرار داشت، از تلاش‌های واشنگتن برای محدود کردن واکنش تل‌آویو انتقاد کرد.

ترس منبع قدرت راهبردی ایران

ترس منبع قدرت راهبردی ایران

اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تحولات یک دهه اخیر در آسیای جنوب غربی به عنوان پهنه بزرگ نظام جهانی و کانون تنش و تشنج جهانی، نشان داده است که قدرت ترس از جایگاه مهمی برخوردار بوده و ایران از دارندگان اصلی این منبع قدرت محسوب می‌شود.

 تظاهرات یمنی ها در حمایت از غزه و ایران

میلیونها یمنی در حمایت از غزه و ایران در صنعا و شهرهای مختلف این کشور تظاهرات کردند. این راهپیمایی با شعار “تا پیروزی غزه، نبرد ما ادامه دارد” ، برگزار شد.

تبیین مواضع ایران در سازمان ملل

امیرعبداللهیان در نشست با سفیران کشور‌های اسلامی مواضع ایران را درباره تحولات غزه و عملیات دفاعی ایران به دو پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی تبیین کرد.

وال استریت ژورنال: حماس بنا دارد از قطر به یک کشور عربی دیگر نقل مکان کند / رهبری حماس در روز‌های اخیر با حداقل دو کشور از جمله عمان ارتباط برقرار کرده

رسانه‌های آمریکایی‌ به نقل از منابع آگاه فاش کردند که رهبری سیاسی جنبش حماس ‌قصد دارد از قطر به یک کشور عربی دیگر نقل مکان کند. این روزنامه اشاره کرد که رهبری حماس در روزهای اخیر با حداقل دو کشور منطقه از جمله سلطان‌نشین عمان ارتباط برقرار کرده است.

Loading

رویکرد اتحادیه اروپا در قبال ترکیه و روسیه

شورای راهبردی آنلاین- رصد: از زمان دستیابی ترکیه به سامانه موشکی اس-400 روسیه، این روایت در پایتخت‌های اروپایی در حال ریشه گرفتن است که اتحادیه اروپا در شرق با چالش توأمان روسیه و ترکیه روبرو است. اغلب به ترکیه و روسیه به‌عنوان رژیم‌هایی مستبد اشاره می‌شود که تحت اداره رهبرانی قدرتمندند که دولت مطلقه را به بهای از دست رفتن آزادی‌های اساسی و نهادهای دموکراتیک لیبرال ترجیح می‌دهند. بااین‌حال قرار دادن این دو در یک سبد و تدوین سیاستی هماهنگ برای برخورد با آن‌ها مشکل‌ساز خواهد بود.

دمیتری بچف و سوات کنیکلی اوغلو در یادداشتی که موسسه امور بین‌الملل و امنیتی آلمان در وب سایتش منتشر کرد، نوشتند: اتحادیه اروپا روابطی جداگانه با روسیه و ترکیه دارد. آنکارا همچنان بخشی از ناتو و اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپا است؛ یعنی ترکیه به‌سرعت به دوراهی مهمی در سفر سیاسی آشفته خود نزدیک می‌شود: این کشور یا رژیم مستبد خود را تحکیم می‌کند، یا به دموکراسی بازمی‌گردد. اتحادیه اروپا در این موضوع نقش خطیری دارد و بنابراین لازم است موضعی فعال و به نفع نیروهای حامی دموکراسی اتخاذ کند.

در 17 فوریه 2020 دادگاهی در استانبول عثمان کاوالا را که به تلاش برای سرنگونی دولت ترکیه با سازمان‌دهی اعتراضات در سال 2013 متهم بود، تبرئه کرد و او آزاد شد، اما بلافاصله به اتهام جاسوسی و ارتباط با کودتای شکست‌خورده سال 2016 بازداشت شد.

چند روز قبل از آن در تاریخ 11 فوریه قضات روسی هفت جوان فعال چپ‌گرا را به اتهام توطئه برای حملات تروریستی در انتخابات ریاست جمهوری 2018 و جام جهانی فوتبال به 6 تا 18 سال زندان محکوم کردند. بسیاری از ناظران این پرونده را به محاکمات نمایشی استالینی ربط دادند. به نظر می‌رسد مأموریت دادگاه خاموش کردن معترضان و نه اجرای عدالت بود.

این دو موضوع شباهت‌های ترکیه و روسیه را به‌وضوح به نمایش گذاشت. مقایسه رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین کار جدیدی نیست. پیام‌های اصلی آن‌ها همگرایی دارد: اول، رهبری قوی برای زندگی بهتر شهروندان عادی، رشد اقتصادی و تضمین ثبات ضروری است؛ و دوم، سرزمین مادری، چه روسیه باشد یا ترکیه هدف تهدید دشمنان خارجی (بخوانید غربی) و داخلی قرار دارد که برای جلوگیری از برخاستن آن در عرصه بین‌المللی بذر نفاق می‌کارند.

پوتین و اردوغان به اقدام مشترک دیپلماتیک روی آورده‌اند و توافق اخیر برای آتش‌بس در ادلب تازه‌ترین نمونه آن است. آن‌ها هر دو دیدگاهی دارند که بر یک جهان چندقطبی فارغ از استیلای آمریکا مبتنی است. ترکیه به‌جای آن‌که خودش را بخشی از ناتو یا کاندیدای ابدی عضویت در اتحادیه اروپا ببیند، خود را یک کانون قدرت خودمختار می‌داند که احکامش از لیبی تا سوریه و از سودان تا خلیج‌فارس اجرا می‌شود. روابط با بازیگران جهانی مانند روسیه و چین ازنظر اردوغان و اطرافیانش برای منافع ملی ضروری است. روسیه هم به همین ترتیب، ترکیه را به‌عنوان یک شریک می‌بیند، حتی باوجودی که ممکن است سیاست‌هایشان در مواردی ازجمله سوریه و لیبی با هم در تضاد باشد. پوتین و اردوغان توانسته‌اند مناقشات را زیر لفافه نگه‌دارند و منافع هم پوشاننده را به حداکثر برسانند.

بااین‌حال، ترکیه متفاوت از روسیه است و متفاوت با آن خواهد ماند. ترکیه یک نظام سیاسی نسبتاً رقابتی‌تر دارد که در طول چندین دهه تحول دموکراتیک شکل‌گرفته است. قدرت گروه مخالف دولت، ساختار اقتصاد و ماهیت ارتباطات با غرب باعث می‌شود تحکیم یک نظام تمامیت‌خواه مشابه روسیه در این کشور بعید به نظر برسد. آنکارا در مدار ژئوپلیتیک مسکو هم قرار نمی‌گیرد. این کشور همچنان نفعی جدی در حفظ ارتباطات با اتحادیه اروپا و آمریکا دارد به‌جای آن‌که عضو لیگ مستبدان باشد. کاری که اردوغان انجام می‌دهد این است که با روسیه در مقابل غرب و برعکس بازی می‌کند تا حداکثر خودمختاری راهبردی را به دست آورد.

 

تأثیرات برای اروپا

احتمال ندارد که یک نظام مستبد در ترکیه تثبیت شود. پوتینیسم هم که محصول شرایط خاص روسیه است، به‌زحمت ممکن است عملی شود. این به معنای آن نیست که روسیه برخلاف ترکیه، مستبد باقی خواهد ماند. برعکس، عواملی مانند تعداد بالای افراد دارای تحصیلات عالیه، طبقه متوسط بزرگ و افزایش ناشکیبایی در برابر فساد، ممکن است در بلندمدت به نفع تحول دموکراتیک باشد؛ اما این نشان می‌دهد که شباهت‌های روسیه و ترکیه حکایت از رژیم‌هایی اقتدارگرا یا ترکیبی دارد و نتیجه اقتباس اردوغان از پوتین نیست.

وجود این تفاوت‌ها این استدلال را که ترکیه و روسیه یک بلوک اقتدارگرا هستند، زیر سؤال می‌برد. نخبگان در هر دو کشور تمایل دارند غرایز ضد هژمونی قوی را بپذیرند، به قدرت دولت باور داشته باشند و اغلب به ملی‌گرایی و محافظه‌کاری مذهبی متوسل شوند تا خطی را در مقابل غرب ترسیم کنند. درهرحال روسیه و ترکیه در اجرای روزانه سیاست خارجی منعطف بوده‌اند. به‌عنوان‌مثال، اخیراً مسکو میانجی‌گری آمریکا را در مشاجره‌اش با عربستان در خصوص بهای نفت خواستار شد. ترکیه خود را در حالی یافت که به دنبال وام یا توافقات مبادله‌ای با آمریکا یا انگلیس بود و به متوقف کردن استقرار اس -400 اشاره کرد.

درهرصورت، اتحادیه اروپا باید دیدگاهی بلندمدت اتخاذ و تصدیق کند که پنج سال آتی برای دموکراسی ترکیه حیاتی است. اگرچه روسیه برای مدتی اقتدارگرا باقی خواهد ماند اما ترکیه در حال نزدیک شدن به یک دوراهی تاریخی است: آیا اقتدارگرایی تحکیم خواهد شد یا تا حدودی بازگشت دموکراسی پارلمانی غلبه خواهد کرد؛ بنابراین اتحادیه اروپا باید با افزایش حمایتش از اجتماعات مدنی، روشنفکران و رسانه‌های مستقل باقی‌مانده قویاً از نیروهای حامی دموکراسی در ترکیه حمایت کند. این اتحادیه باید مسائل مهمی مانند ارتقای اتحادیه گمرکی، آزادسازی ویزا و حمایت مالی از پناه‌جویان سوری را به برداشتن گام‌های ملموس در جهت دموکراتیزه شدن مشروط کند.

تصمیم‌گیرندگان اروپایی باید از پوپولیسم اردوغان فراتر بروند و متوجه شوند که بخش قابل‌توجهی از این کشور دیگر از نظام ریاستی حمایت نمی‌کند، بلکه بازگشت به دموکراسی پارلمانی را ترجیح می‌دهد.

حمایت اروپا از دموکراسی ترکیه مهم است. این حمایت نباید فقط در سطح گفتمانی باشد بلکه باید با اتخاذ تدابیری ملموس در جهت حمایت از نیروهای حامی دموکراسی در ترکیه افزایش یابد. سال‌های پیش رو نتیجه را مشخص خواهد کرد. پس این موضوع مهم است که اهمیت چارچوب زمانی کنونی درک و موضعی فعال به نفع دموکراسی ترکیه اتخاذ شود.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *