جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
اخوانالمسلمین قربانی بازی عدم اطمینان
قرائتهای متفاوت اخوانالمسلمین و دولتهای پادشاهی حوزه خلیج فارس از اسلام، دو جریان سیاسی متفاوت از نگاه به حاکمیت سیاسی را شکل داده که هیچگاه یکدیگر را درک نمیکنند؛ گرچه ممکن بوده در طول تاریخ شکلگیری این دو جریان گاهی همگرایی میان آنان شکل گرفته باشد، ولی هیچگاه پایدار نبوده است؛ چنانچه بعد از تحولات عربی سال 2011، پادشاهیهای عربی حوزه خلیج فارس خصوصاً کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و بحرین بیشترین واهمه را از این تحولات احساس نمودند؛ این موضوع سبب شکلگیری مولفههایی شد که زمینههای مخالفت این کشورها با جریان اخوانالمسلمین بیش از پیش تشدید گردید؛ به عنوان نمونه روابط تاریخی عربستان سعودی و کشورهایی مانند مصر و تونس از تعادل خود خارج شد؛ نزدیکی اخوانالمسلمین به قطر و ترکیه، مسأله امنیت سرمایه گذاریهای پیشین امارات و عربستان سعودی را به میان کشید؛ در کنار آن تبلیغات اخوانالمسلمین در این کشورها بر وسعت دامنه نگرانیها افزود؛ حتی به رغم اولین سفر خارجی محمد مرسی به عربستان سعودی، اما اخوانالمسلمین هیچ یک از حساسیتهای عربستان سعودی را مورد توجه قرار نداده و عملکرد مثبتی از خود نشان نداد. درواقع حتی با حمایت از جریان الصحوه در عربستان خشم عربستان را برانگیختند؛ یا در نمونه دیگر امارات متحده عربی با دستگیری 40 عضو اخوانالمسلمین زمینههای فعالیت این گروه را بسیار محدود نمود.
بنابراین کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی و در کنار آن امارات متحده عربی تلاش کردند بر اساس اصل خودیاری نیازهای امنیتی سیستم پادشاهی خود را برطرف نمایند. صرفنظر از اینکه اقدامات این پادشاهیها احتمالاً سبب افزایش ناامنی دیگران میشود، اما آنان اقدامات خود را دفاعی تلقی مینمایند؛ چنانچه امروز در شمال آفریقا اقدامات دو جریان از بازیگران خارجی (محور عربستان سعودی، امارات _ محور ترکیه و قطر) دامنه ناامنی در این منطقه خصوصاً در کشور لیبی را افزایش داده است؛ در حقیقت از آنجایی که بازیگران هر دو محور حامی اخوانالمسلمین و مخالف آن، با یک عدم قطعیت غیر قابل حل روبرو هستند، این موضوع با محور قرار داده شدن جریان اخوانالمسلمین، چرخهای فعال از عکسالعمل را ایجاد نموده که در یک سو زمینههای نگرانی پادشاهیهای خلیج فارس را ایجاد کرده و در سوی دیگر هراس ترکیه و قطر از این دسته اقدامات را شاهد هستیم. بنابراین در حقیقت اخوانالمسلمین قربانی بازی هراس، عدم اطمینان و تهدید این بازیگران برون منطقهای در شمال آفریقا شده است؛ چنانچه در نمونه گذشته آن، اخوانالمسلمین در مصر قربانی چنین بازیای شده و امروز در لیبی این اتفاق در حال رخ دادن است؛ در یک سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند که قرائت و گفتمان متفاوتی از اثرگذاری اسلام در سیاست و حکومت دارند و در سوی دیگر اخوانالمسلمین و حامیان خیرخواهش ترکیه و قطر هستند که گفتمان دیگری را دنبال میکنند؛ اما نکته اساسی اینجاست که حتی زمانی که این تصور شکل میگیرد که بازیگران حامی، مقاصد خیرخواهانهای دارند، احتمال سوءاستفاده افزایش پیدا می کند که نتایج آن فاجعه بار خواهد بود؛ بنابراین این بازی که امروز در شمال آفریقا آغاز شده آیندهای روشنی برای اخوانالمسلمین نخواهد داشت و در واقعیت و عمل، امروز گروه اخوانالمسلمین بهانه یک ترس دائمی شده که چرخهای از رقابت میان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را شکل داده است که در ظاهر آن مخالفت یا موافقت با اخوانالمسلمین وجود دارد ولی در باطن افزایش امنیت دیگر بازیگران به بهای ناامنی دیگر بازیگران و مناطق دنیا از جمله شمال آفریقا مدنظر است. اخوانالمسلمین امروز به دلیل گرفتار شدن در این چرخه معیوب و همچنین شکاف نسلی قدیم و جوان به سادگی نمیتواند از بحران خارج شود و تنها راه رهایی از این موضوع نخست رفع اختلافات و در گام بعدی تقویت و بازسازی چهره خود است، بدون آنکه در این مسیر بخواهد از دیگر بازیگران امداد بگیرد؛ چراکه بازیگران به ظاهر خیرخواه حامی امروز با بهانه قرار دادن این گروه در حال یک نزاع نیابتی هستند. این موضوع سبب شده حاکمیت فعلی عربستان سعودی و امارات متحده عربی با وسواس بسیار زیادی روند تحولات شمال آفریقا خصوصاً در لیبی را دنبال کنند؛ زیرا در اساس و بنیاد گروه مقابل را مهمترین رقیب خود هم در عرصه نظری و عملی میدانند و در اهداف راهبردی خود اینگونه تعریف نمودهاند که هیچگاه اجازه به قدرت رسیدن جریان اخوانالمسلمین را ندهند. زیرا همواره یک ترس امنیتی دارند و این ترس امنیتی یک چرخه معیوب رقابت را شکل میدهد که هیچ طرف برندهای ندارد.
0 Comments