جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ایران به حمله پاسخ میدهد، اسرائیل چه کار خواهد کرد؟/ تعداد موشکها ترسناک به نظر رسید
پاسخهای اسرائیلی میتواند شکلهای مختلفی به خود بگیرد – حملات مستقیم به خاک ایران، یا حملات علیه تعدادی از تاسیسات ایرانی در کشورهای دیگر منطقه. ایران از شبه نظامیان در لبنان، سوریه و عراق پشتیبانی میکند، و روز یکشنبه یک مقام نظامی اسرائیل گفت که به اهدافی در لبنان که متعلق به شبه نظامیان تحت حمایت ایران حزبالله بودند حمله کرده است – هرچند که اینها به نظر میرسید بخشی از تبادل آتش معمولی در مرز اسرائیل-لبنان باشد تا پاسخی به باران موشکی روز شنبه.
برگزیت تهدیدی برای صنعت دفاعی بریتانیا
نیک ویتنی در یادداشتی که در پایگاه اینترنتی «شورای روابط خارجی اروپا» منتشر شد، نوشت: دولتهای متوالی در بریتانیا، سالها صرف تقبیح (و ممانعت از) آرمانهای دفاعی اروپا نموده و آنها را تهدیدی برای ناتو تلقی کردهاند. بنابراین تعبیر این رویکرد که انگلیس در واقع طرفدار بزرگ سیاست دفاعی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا است، شگفت آور بود.
این مقاله ادعا میکند «انگلیس در خط مقدم همکاری با اتحادیه اروپا و شرکای اروپایی قرار داشته است» و در ادامه به استدلال درباره رابطه “عمیق و ویژه” در زمینههای مزبور میپردازد، رابطهای که بسیار نزدیکتر از آنچه است که اتحادیه اروپا تا کنون به شرکای کوچکتر مانند نروژ ارائه کرده است.
کشورهای قاره اروپا به یک توطئه مظنون شدند. آیا انگلیس سعی داشت «کارت دفاعی» را در مذاکرات برگزیت بازی کند؟ چنین به نظر نمیرسد. اگرچه دولت بریتانیا با این ایده بازی کرده، اما در پاییز گذشته به سوی یک تعهد «بی قید و شرط» درباره امنیت اروپا حرکت کرده است.
در عوض، به نظر میرسد که چشمانداز برگزیت ذهنها را به خود مشغول کرده است. با وجود تمام شکوه و جلالی که در مورد قدرت و اهمیت پایدار و جهانی بریتانیا وجود دارد، حتی کسانی که در حال ترک کابینه هستند، متوجه شدهاند که از نظر راهبردی، یک بریتانیای جدا شده از اروپای قارهای، در نهایت کمتر ایمن خواهد بود. بنابراین، از روی ناچاری، اکنون افسانۀ تلاش برای دفاع از اتحادیه اروپا را که ناتو را تحت فشار قرار میدهد کنار میگذاریم و در عوض، هدف را حمایت از آن قرار میدهیم.
با این حال، حتی با فرض بر وجود حسن نیت در هر دو طرف، گفتن آن آسانتر از عمل به آن خواهد بود. اتحادیه اروپا در درجه اول یک جامعۀ قانون است، و رابطه اتحادیه اروپا با اشخاص ثالث، همانطور که در معاهدهها آمده، نه ویژه و نه عمیق است.
البته ممکن است راهی در این رابطه پیدا شود؛ همچنانکه شورای روابط خارجی اروپا یک هیئت چهار نفره از با تجربهترین شخصیتهای امنیتی در سراسر اروپا را استخدام کرده است تا راههایی برای نزدیک ماندن بریتانیا به مسائل امنیتی و دفاعی اتحادیه اروپا پس از برگزیت شناسایی کنند. آنها علاوه بر بُعد راهبردی، باید به روابط صنعت دفاعی نیز فکر کنند؛ و دراین زمینه پیشرفتهای اخیر در اروپا ابعاد جدیدی از پیچیدگی را اضافه کرده است.
در دنیای امروز تنها ایالات متحده دارای منابعی در گستره کامل برای ایجاد، توسعه و تولید سیستمهای مدرن دفاعی در سطح ملی را دارا میباشد.
صنعت دفاعی و هوا- فضای بریتانیا، جواهری در تاج تولید کشور است. این صنعت همراه با صنایع امنیتی و فضایی اتحادیه، 363 هزار شغل را فراهم میکند و در بخش صادرات، سالانه 37 میلیارد پوند ایحاد کرده و به مدتی طولانی، ضرورت همکاری با همسایگان قارهای را درک نموده و بدان عمل کرده است.
دقیقا به همین دلیل، آمریکا به عنوان یک شریک مشترک به دور از دسترس میباشد و تنها، دسترسی گزینهای در اختیار بازار داخلی خود قرار میدهد، و از اشتراک گذاری فناوری خود، حتی با نزدیکترین متحدانش، خودداری میورزد.
امکان دارد که اروپاییها، هواپیماهای جنگنده اف-35 را خریداری و حتی در آن سرمایه گذاری کنند، که این جنگنده روزی هواپیمای جدید بریتانیا را کنار خواهد گذاشت. اما اطلاع کامل از چگونگی عملکرد هواپیماها در اختیار اروپا قرار نخواهد گرفت.
بنابراین، شرکتهای دفاعی اروپا محکوم به همکاری با یکدیگر هستند – یا بر روی پروژههای تحقیقاتی و سیستمهای جدید، و یا از طریق سرمایه گذاری مشترک و ادغام.
صنعت بریتانیا این منطق را کاملا پذیرفته است. در برخی موارد، شرکتهای انگلیسی از طریق گروههای قارهای (به عنوان مثال، هلی کوپترها و فناوریهای الکترونیک) تلفیق شدهاند. در موارد دیگر، شرکتهای بریتانیایی رهبری را بر عهده گرفتهاند – مثال اصلی MBDA است که یک گروه موشکی اروپایی است و در آن بریتانیا و فرانسه دست بالا را دارند و در بازار جهانی با رایتون آمریکا رقابت میکنند.
در حال حاضر، برگزیت حضور انگلیس در چنین اتحادیهای را و حتی در پروژههای ویژه جدید مانند تولید نوع جدید جنگنده اروپایی [یورو فایتر] را به دو طریق تهدید میکند.
اولین تهدید، مسئلهای است که با بسیاری از صنایع تولیدی بریتانیا مشترک میباشد: اگر برگزیت موجب خروج انگلستان از بازار واحد و اتحادیه گمرکی شود، چگونه امکان دارد زنجیرههای پیچیدۀ عرضه و تولیدِ به موقع حفظ شود و تیمهای فنی سراسر اروپا به کار گرفته و راهاندازی شوند؟ این پرسش از پیش از برگزاری همه پرسی [برگزیت] مطرح شده، اما هنوز پاسخ کافی به آن داده نشده است.
تا کنون، همکاری صنعت دفاعی در اروپا بین پایتخت کشورها کاملا درک شده است؛ بروکسل دراین مورد چندان مشارکتی نداشته است.
تهدید دوم، از یک طرح جدید اتحادیه اروپا برایایجاد یک صندوق دفاعی اروپایی با حدود 5/1 میلیارد یورو در سال نشات میگیرد که این مبلغ باید از بودجه عمومیاتحادیۀ اروپا برای کمک به پروژههای تحقیقاتی و توسعه دفاعی که توسط گروههای کشورهای عضو اتحادیه اروپا پیشنهاد شده است، تامین گردد. به این ترتیب، کمیسیون اتحادیه اروپا به یک پرداخت-کننده یا بازیگر حائز اهمیت با دستور کار روشن، تبدیل خواهد شد. اختصاص پول اتحادیه اروپا برای دفاع، عقب نشینی تازهای برای اروپا است – که با اتخاذ یک “راهبرد جهانی” با هدف “خودمختاری راهبردی” در سال 2016 توسط رهبران اتحادیه اروپا توجیه میشود. این میتواند به معنای چیزهای مختلفی باشد، اما یک چیز قطعا به این معنا است که “پایگاه دفاع صنعتی و فناوری” اروپا [EDTIB] باید بیشتر خودکفا و کمتر وابسته به ایالات متحده باشد. بنابراین جای تعجب نیست که قوانین رژیم یارانهای که در حال حاضر در نهادهای اتحادیه اروپا مورد بحث قرار دارند، مشخص میکنند که یارانه فقط باید در دسترس صنایع دفاعی اتحادیه اروپا باشد.
تعریف این که کدام سازمانها “صنایع دفاعی اتحادیه اروپا” تلقی میشوند، بازی زمان کنونی است. بدیهی است که این مقررات به منظور واکنش به خودداری طولانی مدت آمریکا نسبت به دسترسی به بازار و انتقال فناوری به اروپا از طریق اتخاذ موضعی دوجانبه در این سوی اقیانوس اطلس میباشد.
برای انگلستان، سوال این است که چگونه باید از آسیبهای جانبی این سیاست جدید اجتناب کرد. بریتانیا استدلال میکند که مدتهای طولانی شریک صمیمیدر EDTIB بوده است؛ انگلیس فناوری و تخصصهایی دارد که در دیگر کشورهای اروپا پیدا نمیشود؛ و با مسرت یارانههای متناسب خود برای کمک به گروههای پروژهای تحت حمایت مالی اتحادیه اروپا را فراهم خواهد کرد.
اما از لحاظ قانونی، زمانی که بریتانیا اتحادیه اروپا را ترک کند، همانند آمریکا یک “کشور سوم” خواهد بود. و حتی اگر اروپاییهای قانونمند مایل به قائل شدن استثنا باشند، این امر باعث خواهد شد مخالفتهای جدی دیگری از سوی دیگر کشورهای سوم، از جمله کاخ سفید، برانگیخته شود.
بدین ترتیب یک الگوی آشنا پدید میآید. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا به هر دو طرف – به ویژه انگلستان، و نیز به 27 عضو اتحادیه اروپا – آسیب میرساند. پس چرا معامله ویژهای با بریتانیا انجام نشد؟ با این حال امکان دارد آخرین مهره اصلی صنعت تولیدی بریتانیا به طور فزایندهای خود را جدا از اروپا بیابد و با آیندهای ناخوشایند روبرو شود، مگر آن که راههای دیگری را بتوان پیدا کرد.
0 Comments