أحدث المقالات
چالشها و الزامات استفاده از فناوریهای دیجیتال
وب سایت اندیشکده آمریکایی بروکینگز در یادداشتی نوشت: فناوریهای جدید وعدههای زیادی میدهند. اگرچه آنها مسیرها و فرصتهای جدیدی را برای آینده ای بهتر ایجاد میکنند، اما همزمان چالشهای جدیدی را نیز ایجاد خواهند کرد. اگرچه فناوریهای دیجیتال با عرضه کاربردهای شگفت انگیز خود خیره کننده شدهاند، اما تاکنون به طور کامل سود مورد انتظار برای رشد بهرهوری بالاتر را ارائه نکردهاند. در واقع، رشد بهره وری طی چند دهه گذشته در بسیاری از اقتصادها کند شده است. در عین حال، نابرابری درآمدی، بهویژه در اقتصادهای توسعهیافته افزایش یافته و باعث نارضایتی اجتماعی و آشوبهای سیاسی شده است. مشارکت نابرابر در فرصتهای جدید ایجاد شده توسط فناوری دیجیتال باعث شده است تا بسیاری از نیروهای کار صنایع و شرکتها به حال خود رها شوند.
شرکتهای فناوری از سایر صنایع جدا شده و در بازارهای متمرکز بهطور فزاینده ای تسلط پیدا کردهاند، چنانکه سهم بزرگی از بازدهی فناوریهای جدید را تصاحب کردهاند. اگرچه رشد بهرهوری در این شرکتها قوی است، اما در سایر شرکتها راکد یا کند است و رشد بهرهوری کل را سرکوب میکند. با فن آوریهای جدید، سرمایه و درآمد نیروی کار نابرابرتر شده و درآمد از نیروی کار به سرمایه تغییر میکند.
سیاستها و نهادها به آرامی با تحولات در حال تکامل، سازگارتر میشوند. برای تحقق وعدههای ماشینهای هوشمند امروزی، سیاستها نیز باید هوشمندانهتر باشند. آنها باید نسبت به تغییرات واکنش نشان دهند تا به طور کامل دستاوردهای بالقوه در بهره وری و رشد اقتصادی را بدست آورند و با نابرابریهای فزاینده مقابله کنند، زیرا عدم دقت در بهره برداری از تحولات تکنولوژیکی باعث ایجاد برندگان و بازندگان میشود.
همانطور که فناوری دیجیتال، بازارها را تغییر میدهد، سیاستها نیز باید تضمین کنند که بازارها به صورت فراگیر باقی خواهند ماند و دسترسی گسترده به فرصتهای جدید برای شرکتها و کارگران را حفظ میکنند. اقتصاد دیجیتال باید برای گسترش فناوریها و ایجاد فرصتهای جدید برای شرکتهای کوچکتر و بخشهای وسیعتری از نیروی کار گسترش یابد.
مشاغل، کارگران و سیاستمداران با سؤالات متعددی مواجه هستند. در حالی که فناوریهای دیجیتال دستاوردهای بزرگی را ارائه میکنند، اما با تغییر فرآیندهای تولید، مزیت رقابتی و ساختار بازار، چالشهای جدیدی را برای شرکتها ایجاد میکنند. با توجه به تغییرات سریع مشاهده شده در بازارهای مالی، چگونه میتوان وعده نوآوری دیجیتال در امور مالی را در حین مدیریت ریسکها جلب کرد؟ آیا کارگران باید از اتوماسیون جدید نگران باشند، زیرا ماهیت کار و نیاز به مهارتها تغییر کرده و بسیاری از مشاغل قدیمی ناپدید میشوند؟ تغییرات تکنولوژیکی در کسب و کار از چه راه هایی منجر به افزایش نابرابریهای اقتصادی میشود؟ و سیاست عمومی چگونه باید واکنش نشان دهد؟
تغییر سیاستها در عصر دیجیتال
برای تغییر سیاستها و نهادها با اقتصاد دیجیتال به تفکر و سازگاریهای جدید نیاز است. حوزههای تمرکز تغییرات مورد نیاز نیز شامل سیاست رقابت و رژیمهای نظارتی، اکوسیستم نوآوری، زیرساختهای دیجیتال، توسعه نیروی کار، چارچوبهای حمایت اجتماعی و سیاستهای مالیاتی است.
سیاست رقابت باید برای عصر دیجیتال بازطراحی شود. اقتصاد دیجیتال چالشهای نظارتی جدیدی را ایجاد میکند که باید به آنها پرداخته شود. سیاست گذاران باید اطمینان حاصل کنند که بازارهای مالی به اندازه کافی رقابتی باقی میمانند و به چالشهای نظارتی ناشی از دنیای جدید محصولات مالی دیجیتال، پلت فرمها و الگوریتمها رسیدگی میکنند. چارچوبهای جدیدی نیز برای همکاریهای بینالمللی در زمینههایی مانند تنظیم جریان دادههای فرامرزی و مالیات بر تجارت دیجیتالی فرامرزی مورد نیاز است.
اکوسیستم نوآوری نیاز به بهبود دارد. سیستمهای ثبت اختراع قدیمی باید با پویایی نوآوری جدید اقتصاد دیجیتال بهروزرسانی شوند، منافع موجود را بهتر متوازن کنند و گسترش و انتشار گستردهتر فناوری را برقرار کنند. برنامههای تحقیق و توسعه عمومی برای ارتقای پیشرفت فناوری که به جای منافع گروههای محدود سرمایهگذاران در خدمت اهداف اقتصادی و اجتماعی گستردهتر است، باید احیا شوند.
اساس زیرساخت دیجیتال باید تقویت شود تا دسترسی به فرصتهای جدید گسترش یابد. این امر مستلزم افزایش سرمایه گذاری عمومی و ایجاد چارچوب هایی برای تشویق سرمایه گذاری خصوصی بیشتر برای بهبود دسترسی دیجیتال برای گروهها و مناطق محروم است. شکاف دیجیتالی به ویژه در اقتصادهای نوظهور همچنان بالاست. زیرساختهای دیجیتالی قویتر و دانش لازم برای این اقتصادها بسیار مهم خواهد بود، زیرا تغییرات تکنولوژیکی آنها را مجبور میکند از مدلهای رشدی که بر تولید با مهارت کم و دستمزد پایین متکی هستند دور شوند.
سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی باید تقویت شده و مجددا بر روی تأکید بر مهارتهایی که مکمل فناوریهای جدید هستند، متمرکز شود. این امر مستلزم نوآوری در محتوا، ارائه و تأمین مالی برنامهها، از جمله مدلهای جدید مشارکت عمومی و خصوصی است. با تغییر سریع تقاضا برای مهارتها و نیاز روزافزون به آموزش، بازآموزی و یادگیری مادام العمر، در دسترس بودن و کیفیت آموزش مداوم باید به طور قابل توجهی افزایش یابد. از ظرفیت راه حلهای تکنولوژیک باید به عنوان ابزاری برای یادگیری آنلاین استفاده شود. باید به نابرابریهای مستمر در دسترسی به آموزش توجه شود. در حالی که شکافها در مهارتهای پایه در گروههای درآمدی مختلف کاهش یافته است، مهارتهای سطح بالاتری که منجر به موفقیت در اقتصاد دیجیتال میشود، در حال افزایش است.
سیاستهای بازار کار و سیستمهای حمایت اجتماعی باید تغییر اقتصاد و ماهیت کار را در نظر بگیرند. سیاستها باید بر بهبود توانایی کارگران برای رفتن به مشاغل جدید و بهتر تمرکز کنند، نه اینکه به دنبال محافظت از مشاغل موجود باشند که توسط فناوری جدید منسوخ شدهاند. طرحهای بیمه بیکاری باید از کارگران در سازگاری با تغییرات، بازآموزی و انتقال به مشاغل جدید حمایت بیشتری کند.
امکان مشارکت بیشتر شرکتها در اقتصاد نوآورانه، گسترش فناوریهای جدید و ایجاد مهارتهای مکمل در نیروی کار میتواند رشد اقتصادی قویتر و فراگیرتری را فراهم کند. اصلاحات در این زمینهها میتواند نابرابری و عدم اطمینان اقتصادی را به طور موثری کاهش دهد.
0 Comments