جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
آینده اوپک و رویکرد ایران
شش دهه از تاسیس اوپک میگذرد و در این مدت، اوپک دوران پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و از تنها بازیگر مقتدر بازار جهانی نفت به سازمانی منفعل و رو به افول تبدیل شده است. به ویژه در طی چند سال گذشته، دو روند مهم موجب شدت این افول شده است که عبارتند از افزایش صرفه اقتصادی تولید نفت شیل در ایالات متحده و صعود تدریجی جایگاه این کشور به مثابه یک کشور صادرکننده نفت خام و در عین حال تاثیر آمریکا بر راهبردهای نفتی کشورهایی مانند عربستان سعودی از یک سوی و افزایش چشمگیر استفاده از انرژیهای نوین مانند باد و خورشید، بهخصوص، در کشورهای اروپایی از دیگر سوی.
در درون خود اوپک نیز تحولات مهمی روی داده است و دیگر اتحاد و همبستگی بین کشورهای عضو این سازمان، به اندازه اتحاد و همبستگی دهه 1960 میلادی در این کشورها به چشم نمیخورد. در میان کشورهای عضو از نظر سیاسی، تقابلهای شدیدی وجود دارد و قدرتهای بینالمللی در ایجاد این تنش ها در اوپک برای کاهش همکاری میان اعضا، اثرگذار بودهاند. دوران طلایی اوپک در پی شوکهای قیمتی نفت در دهه 1970 بر اساس همکاری میان اعضا شکل گرفت و دیگر به آن شکل (یعنی همکاری) تکرار نشد. پس از آن نیز آژانس بینالمللی انرژی در مقابل اوپک قد علم کرد و تولیدکنندگان غیراوپکی مانند روسیه، نروژ یا ایالات متحده، ساختار بازار نفت را از انحصار اوپک در آوردند. هرچند که جنگ میان برخی اعضای اوپک موجب شد تا در کوتاهمدت چشمانداز کاهش عرضه نفت تقویت شود و قیمت نفت در چنین برهههایی بالا رود اما اثر بلندمدت آن، کاهش همبستگی و ضعف درونی اوپک بود. در حال حاضر، قطر از این سازمان خارج شده و اکوادور نیز در چند ماه آینده خارج خواهد شد.
هرچند که طرح چنین پرسشی، فقط در شرایط جاری انجام نمیگیرد و در دو دهه پیش نیز همین پرسش مطرح شده است اما باید دوباره پرسید که آیا فواید ادامه عضویت ایران در اوپک همچنان به هزینههای آن میچربد یا باید رویکرد راهبردی خود نسبت به اوپک را تغییر داد؟ آیا در این هزینه- فایده، آینده کاهش اهمیت راهبردی نفت را هم باید در نظر گرفت یا فقط ملاحظات هزینه- فایده در شرایط کنونی کفایت میکند؟ طرح این پرسش از این جهت مهم است که کشورهای دیگر عضو اوپک مانند عربستان برای آینده بدون نفت به تکاپو افتاده و رقابت منطقهای و بینالمللی آنها با ایران نیز تا حد زیادی ناظر بر همین واقعیت است و از این جهت، روی دیگر سکه چنین سوالی این است که آیا ماندن در اوپک یا ترک آن، روی فرصتهای همکاری ایران با کشورهای منطقه موثر است یا خیر؟
در فهرست فواید ادامه همکاری با اوپک باید شرایط تحریمهای بینالمللی را لحاظ کرد. هنوز چشمانداز روشنی برای کاهش تحریمهای بینالمللی و امکان فروش رسمی نفت توسط ایران در قالب مشتریان اوپک وجود ندارد و کشوری مانند عربستان نیز جایگزینی سهمیه فروش نفت ایران و جبران کمبود عرضه نفت به بازار را به عهده گرفته است. بیشتر کشورهای عضو اوپک، از همپیمانان عربستان سعودی هستند که در موارد مختلف، مواضعی ضدایرانی اتخاذ کردهاند و بیش از اوپک، به تقویت سازمان همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس همت گماردهاند. در واقع اوپک متشکل از اعضای این سازمان و چند کشور انفرادی مانند ایران است. قراردادهای بینالمللی اعضای برجسته این اتحادیه با امریکا به ویژه قرارداد JCOR عربستان با ایالات متحده در اواخر دهه 1970 میلادی و تضمین امنیت خاندان سعودی در مقابل تضمین عرضه نفت توسط این کشور از میزان همکاری این کشور با هدف اصلی اوپک کاسته است. هرچند که پایبندی به یک محدوده قیمتی حداقلی و حداکثری توسط کشورها برای جلوگیری از بهصرفهشدن تولید سوختهای جایگزین نفت هم دکترین اصلی عربستان سعودی عنوان شده است اما این کشور در برهههایی از افزایش قیمت نفت به میزانی کمتر از میزان حداکثری نیز حمایت نکرده است. در واقع مزیت دیپلماسی منطقهای و همکاری مبتنی بر آن که برای عضویت در اوپک بر شمرده میشود در سازمانهای منطقهای بیرون از اوپک رقم میخورد و سالهاست که اوپک این خصیصه را تقویت نکرده است. به ویژه در شرایط جدید بازار جهانی نفت، اوپک نقش یک سازمان قیمتپذیر را ایفا میکند که در هنگام نیاز به افزایش صرفه تولید سوختهای جایگزین، شعله جنگ بلند یا کوتاهی در منطقه افروخته میشود که اثری موقتی روی افزایش قیمت نفت هم دارد و در اصل، انتظارات بیرون از اوپک از یک طرف و سیاستهای انرژی امریکا و اتحادیه اروپا از طرف دیگر، روی این قیمتپذیری پنهان اثرگذار بوده است. اگر به این ملاحظات، چشمانداز آینده اهمیت نفت را بیافزاییم، آنچه جای پرسش از هزینه-فایده ماندن در اوپک یا وفاداری به آن را میگیرد، راهبردی ملی و موثر برای آینده بدون اتکا به نفت برای ایران است.
0 Comments