جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
تزلزل سلطه دلار بر اقتصاد جهانی
مارک کارنی، رئیس بانک مرکزی انگلیس با اشاره به ضرورت اتحاد بانکهای مرکزی جهان با یکدیگر برای تغییر ترکیب فعلی ذخایر ارزی، نقش دلار را در مقطع کنونی، برهم زننده نظام مالی جهانی خواند و تاکید کرد کشورها برای پایان دادن به سلطه دلار باید یک نظام چند قطبی متشکل از ارزهای معتبر دیگر و حتی ارزهای دیجیتالی با پشتوانه بانک مرکزی تشکیل دهند.
ماههاست که با تشدید جنگ تجاری چین و آمریکا و سیاستهای تنشزای آمریکا علیه روسیه، عرصه اقتصاد جهانی بیش از گذشته متلاطم شده و صاحبنظران وقوع رکود جهانی را محتمل اعلام کردهاند.
رئیس بانک مرکزی انگلیس در عین حال معتقد است سلطه دلار بر نظام مالی جهان باعث افزایش آسیبپذیری کشورها در مقابل نرخ بهره پایین و رشد ضعیف آمریکا شده است.
او که پیشتر نیز پیشبینی کرده بود یوان چین و یا یک ارز دیجیتال به زودی جای دلار را به عنوان ارز غالب جهانی خواهد گرفت، افزود که مفاد توافق کنفرانس برتون وودز از دهه ۱۹۷۰ رها شده است و دلار دیگر ارزی متکی به طلا نیست.
اما چه تهدیدی متوجه نظام مالی و اقتصادی مسلط کنونی است که انگلیس به عنوان متحد دیرینه آمریکا چنین بیپرده خواستار پایان دادن به «سلطه دلار» شده است؟
ابراز نگرانی نسبت به آینده اقتصاد جهان در سالهای گذشته امر تازهای نیست. پیش از این صندوق بینالمللی پول هم هشدار داده بود که ورود آمریکا به جنگ تجاری تمام عیار با چین به روند خروج اقتصاد جهان از دوران رکود آسیب جدی وارد خواهد کرد و جهان را فقیرتر و خطرناکتر خواهد ساخت و اگر این جنگ بیش از این گسترش پیدا کند، آثار زیانبارش نه تنها متوجه بنگاههای بازرگانی و صنایع که مستقیما متوجه خانوارها خواهد شد.
اما نظم پولی حاکم از ابتدا تا کنون روند پر فراز ونشیبی را طی کرده است. 75 سال پیش و در سال 1944 در بحبوحه جنگ جهانی دوم نمایندگان ۴۴ کشور در «برتن وودز» آمریکا گرد هم آمدند تا در مورد ایجاد یک نظم نوین پولی بینالمللی تصمیمگیری کنند. در آن زمان ایالات متحده نه تنها به عنوان قدرت برتر در صحنه عملیات نظامی حضور داشت، بلکه اقتصاد خود را به عنوان یک مدل اقتصادی برتر و موفق به دنیا معرفی کرده بود. در چنین فضایی این کنفرانس نقشی اساسی برای دلار آمریکا در معاملات تجاری جهانی و در معماری جدید اقتصاد جهانی در نظر گرفت.
در این کنفرانس توافقنامهای تصویب شد که بر اساس آن کشورهای امضاکننده موافقت کردند با سود اندکی ارزش پول خود را در برابر دلار ثابت نگه دارند. در آن دوره، هر اونس طلا ارزشی معادل 35 دلار داشت و دولت آمریکا متعهد شده بود که این برابری را حفظ کند. اگر کشوری 35 میلیون دلار به آمریکا میداد، آمریکا متعهد بود که در قبال آن، یک میلیون اونس طلا به آن کشور بدهد.
اما بحرانهای ناشی از فروپاشی این نظام در سال1971 از یاد رفتنی نیست. در پی جنگ ویتنام کسری موازنه پرداختهای آمریکا باعث شد مقدار زیادی دلار در اختیار کشورهای طلبکاری مثل ژاپن، تایوان، کره جنوبی و حتی فرانسه و آلمان قرار بگیرد و آنها تصمیم گرفتند که دلارها را به آمریکا بدهند و در ازای آن طلا بگیرند، از آنجا که میزان این دلارها زیاد بود، طلای موجود در آمریکا کفاف آن را نمیداد. لذا در سال 1971 میلادی نظام پولی «برتن وودز» از هم فروپاشید و نیکسون به طور یک جانبه رابطه طلا و دلار را قطع کرد و گفت «از این پس، من در مقابل 35 دلار یک اونس طلا هم نمیدهم و تعهدی در قبال آن ندارم!»
با چنین زمینه تاریخی است که امروز رئیس بانک مرکزی انگلیس میگوید «وابستگی بالای کشورهای جهان به دلار باعث افزایش آسیبپذیری آنها به نوسانات دلار خواهد شد» و از کشورها میخواهد «روی این مسئله بهتر فکر کنند و راه حلی برای آن بیابند.»
بعد از برتون وودز و در سال ۱۹۷۶، موافقتنامههای جاماییکا رسما به اصل نرخهای برابری ثابت پایان داد و طلا را، به صورت نهایی، از نظام پولی بینالمللی حذف کرد و از آن پس پولها، در کشاکش فعل و انفعالات اقتصادی بینالمللی، به کالاهایی بدل شدند که نرخ برابری آنها روزانه و بر پایه عرضه و تقاضا در بازار جهانی ارز تعیین میشود، با این حال دلار همچنان در عرصه پولی بینالمللی قدرت خود را از دست نداد.
در پایان جنگ جهانی دوم آمریکا تنها قدرت اقتصادی مهم در دنیا بود. دههها اقتصاددانان بر این باور بودند که اگر اقتصاد آمریکا تب کند، اقتصاد اروپا میلرزد و اقتصاد آسیا میمیرد! اما امروز در عرصه بینالملل مسائل زیادی تغییر کردهاند.
با تشدید جنگ تجاری میان چین و آمریکا، افزایش تنشهای سیاسی میان آمریکا و روسیه و بحرانهای سیاسی در اروپا نشانههای تشویش در کانونهای مالی جهان رو به افزایش گذاشته و خوشبینی و اعتماد نسبی که پیش از این کم و بیش در فضای اقتصاد بینالمللی دیده میشد، جای خود را به بدبینی، تردید و نگرانی داده است.
سال 2016 با اعلام پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به عنوان رئیس جمهوری که ارکان سیاست اقتصادی، سیاسی و نظامی اش را تهاجمی و تلافیجویانه تعریف کرده بود، فروریزی شاخصهای سهام در شماری از پر آوازهترین مراکز بورسی جهان، ترس از پیدایش یک بحران تازه اقتصادی را نشان داد.
در واقع عزم رئیس جمهور آمریکا برای جنگیدن همزمان در همه عرصهها با هدف تحقق شعار «اول آمریکا» که در زمان انتخابات اعلام کرده بود، بی آنکه درک درستی از تغییر شرایط بینالمللی از خود نشان دهد، اقتصاد امروز دنیا را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
از همین روست که مارک کارنی، رئیس بانک مرکزی انگلیس، مشکل نظام مالی جهان را در حال حاضر مقابله با سیاستهای پوپولیستی دانسته است.
تشدید تنشهای اقتصادی میان چین و روسیه آمریکا در ماههای گذشته کار را به آنجا کشاند که این دو کشور اقدام به فروش گسترده اوراق قرضه وزارت خزانهداری آمریکا کردند تا وابستگی خود را به ارزش دلار کاهش دهند. چین پس از روسیه بزرگترین وارد کننده طلا در جهان در ماههای گذشته بوده است. کشورهای دیگری نیز در ماههای گذشته با هدف مصون ماندن از این تنشها خود را از شر محتمل دلار خلاص کردهاند. در واقع جدال اقتصادی چین و آمریکا سرمایهگذاران را نیز به سمت ذخایر امن هدایت کرده است.
در عین حال تهدیدات تجاری ترامپ بیش از هر چیز موجب سقوط ارزش دلار آمریکا شده است. رویترز در همین باره گزارش داده، پس از آن که جروم پاول، رئیس فدرال رزرو آمریکا، در سخنانی به تاثیر بالای جنگ تجاری با چین بر روی رشد اقتصادی آمریکا اعتراف کرد و در عین حال موضع مشخصی نسبت به کاهش بیشتر نرخ بهره نگرفت، دونالد ترامپ، در حملاتی بسیار تند و بی سابقه، وی را دشمنی بزرگتر از چین برای آمریکا دانست! او به خبرنگاران گفت که در صورتی که پاول بخواهد از ریاست بر فدرال رزرو استعفا دهد مانع کارش نخواهد شد.
ترامپ پیش از این نیز در توئیتی نوشته بود: مثل همیشه فدرال رزرو هیچ کاری نکرد! باورکردنی نیست که میتوانند بدون اینکه بدانند یا بپرسند من چه کار میکنم، حرف میزنند. ما دلار خیلی قوی و بانک مرکزی خیلی ضعیفی داریم و من باید با هر دوی آنها سر و کله بزنم! تنها سوال من این است: دشمن بزرگتر ما کیست، جروم پاول (رئیس فدرال رزرو) یا شی جین پینگ (رئیسجمهور چین) ؟!
رئیس جمهور آمریکا که تا پیش از این همه هشدارها نسبت به رشد منفی شاخصهای اقتصادی و کاهش ارزش دلار را انکار کرده بود، همچنین گفت در حال برنامه ریزی روی طرحی است که هم بر روی فدرال رزرو و هم بر ارزش دلار موثر خواهد بود. البته او به جزئیات اینکه چه کاری میخواهد انجام دهد، اشاره نکرد.
او با ادامه حملاتش به چین وعده داد پاسخ مناسبی به اقدام اخیر چین در افزایش تعرفهها روی محصولات وارداتی آمریکایی خواهد داد و از شرکتهای آمریکایی خواست تا جایگزینهای دیگری برای تجارت با چین پیدا کنند و هر چه زودتر به تجارت خود با چین خاتمه دهند.
مینث ترانگ، معامله گر ارز در شهر سانتا کلارا آمریکا در واکنش به این سخنان گفت: سخنان رئیس فدرال رزرو بسیاری از چیزها را زیر سوال برد، این که اقتصاد آمریکا واقعا چه قدر خوب عمل کرده است! این که جنگ تجاری با چین چه پیامدهایی برای ما خواهد داشت! فکر میکنم چیزی که از دهان پاول بیرون آمد با چیزی که بازارها میخواستند بشنوند متفاوت بود!
در سالهای گذشته چین به عنوان کشور بزرگ تولیدکننده با کاهش ارزش یوآن مسابقه تعیین کنندهای را برای افزایش صادرات خود آغاز کرده و آمریکا و برخی از کشورهای توسعه یافته خود را در این مسابقه متضرر میبینند. ترامپ همواره از هر فرصتی برای بیان شدیدترین انتقادات در این خصوص به چینیها دریغ نکرده است. او گفته بود همان کسی است که جلوی تراز نامتعادل تجارت آمریکا با چین ایستاده است؛ چرا که بالاخره باید کسی پیدا میشد که جلوی چین بایستد.
چین هم در این جنگ تجاری و ارزی از هیچ اقدامی فروگذار نمیکند. این کشور اعلام کرد که امیدوار است آمریکاییها در خصوص مسائل تجاری تصمیم اشتباهی نگیرند، اما در عین حال برای مواجهه با هر سناریویی کاملا آماده است.
ترس از فراهم آمدن یک رکود پر دامنه در اقتصاد جهانی دلایل گوناگون دارد که مهمترین آنها گسترش چشمگیر تنشها در عرصه بازرگانی جهانی است. با اینکه این جدالها منجر شد تا ارزش یوان در هفته گذشته به پایینترین سطح در یازده سال گذشته برسد، اما تنشهای ناشی از آن آثار دامنهداری بر سیستم پولی کنونی جهان که عمیقا تحت کنترل ارز دلار است، برجای میگذارد.
از طرفی سیستم شناور کنونی برای آمریکا این موقعیت را ایجاد میکند تا مسائل داخلی خود را از طریق کاهش ارزش دلار به سایر کشورهای جهان انتقال دهد. مسائلی که عموما با سلطهجویی نسبت به دیگر کشورها همراه شده و در شرایط کنونی حتی منتقدان داخلی زیادی هم دارد. بیدلیل نیست که محافل اقتصادی دنیا در این اندیشه هستند که آیا میتوان به سلطه دلار پایان داد و مانع از آن شد که واشنگتن بتواند، با تکیه بر قدرت پول ملی اش، اراده خود را بر دیگر کشورها تحمیل کند؟
یافتن پاسخ برای این سوال چندان ساده نیست، چرا که مهمترین مسئله پیدا کردن یک یا چند پول جانشین به جای دلار است. شاید یوآن، پول ملی چین، تنها پولی باشد که بتواند ادعای مقابله با اقتدار دلار را مطرح کند، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند این پول هنوز از قابلیت تبدیل عمومی به سایر پولها برخوردار نیست. به همین دلیل هم رئیس بانک مرکزی انگلیس گفته بود که دوره گذار از دلار به ارزی دیگر سریع نخواهد بود.
0 Comments