ضرورت بازخوانی روایت نوروز
توماش والاشک در تحلیلی که اندیشکده کارنگی برای صلح بینالمللی منتشر کرد، نوشت: نظام¬های غربی به ندرت به تنهایی در جنگها شرکت میکنند. آنها در قالب پیمانها یا ائتلافها وارد جنگ میشوند، زیرا با مشارکت تعداد بیشتری از کشورها، دلائل مبارزه در جنگ از مشروعیت بیشتری برخوردار می شود و این کشورها هزینههای انسانی و مالی را به اشتراک میگذارند.
اما یک دشمن هوشمند تشخیص خواهد داد که پیمانها شکننده هستند. پیمانها به اعتماد، مشورت دائمی و حل موثر اختلاف نیاز دارند تا به درستی عمل کنند. یک دشمن هوشمند علاوه بر حمله به سربازان در صحنه نبرد، برای ایجاد تفرقه و برهم زدن تصمیمگیریها در صدد براندازی سازمان نیز خواهد بود. این روند با کمی مهارت و بخت و اقبال، باعث خواهد شد تا فرصتها را برای به دست آوردن برتری نظامی در صحنه نبرد به چنگ آورد و یا اراده برای جنگیدن را به طور کامل از دشمنانش سلب کند.
هوش مصنوعی میتواند به زودی ایجاد تفرقه و نومیدی در میان اعضای پیمانها را برای دشمنان آسانتر کند. چنین لحظهای ممکن است دور نباشد. در حالی که هوش مصنوعی عمومی – که قادر به شبیه سازی ذهن انسان با تمام پیچیدگیهای آن باشد – در حال برداشتن گامهای بزرگی است، هنوز هم چندین دهه با آن فاصله داریم.
اما برنامههای کاربردی محدودتر هوش مصنوعی هم اکنون مورد استفاده هستند. ماشینها میتوانند از تجربیات خود و بدون نیاز به برنامه صریح برای تطبیقپذیری به طور خودکار یاد بگیرند و بهبود یابند. این معمولا در یک حوزه محدود (مانند بازی شطرنج) کار میکند، اما یادگیری ماشین باعث بهبود چشمگیر در تعدادی از خطوط مختلف فعالیت، با چندین مورد ممکن برای پیمانهای نظامی میشود.
به عنوان مثال، هوش مصنوعی را میتوان به طور موثر برای تضعیف اعتماد در میان کشورهای همرزم با بیاعتبار ساختن اطلاعات آنها گسترش داد. اعضای پیمان، قبل و طی عملیات، به طور مرتب سوابق تصویری و صوتی اقدامات دشمن را برای تعیین یک راهبرد ویژه مبادله میکنند، اما هوش مصنوعی آماده است تا تولید آسانِ جعلیهای صوتی و تصویری با کیفیت عالی را فراهم نماید.
هنگامی که یک کشور از ارتباط رادیویی ردیابی شده به عنوان مدرک استفاده میکند، دشمن میتواند نسخه ای را منتشر کند که به طوری معتبر و واقعبینانه به نظر آید که اعتماد به اطلاعات اصلی را تضعیف کند. این راهکار جدید نیست، اما تلاش برای به روز کردن آن به خوبی عمل نکرده، چرا که تا کنون جعلیهای صوتی و تصویری خام بوده و خنثی کردن آنها نسبتا آسان است. هوش مصنوعی میتواند تشخیص حقیقت را از افسانه بسیار دشوارتر سازد.
از همین فنآوری میتوان برای کُند کردن تصمیمگیری استفاده کرد. یک ویدیوی به ظاهر واقعگرایانه را تصور کنید که ظاهرا یکی از رهبران سیاسی یک پیمان نظامی را نشان میدهد که منطق جنگ را مورد پرسش قرار میدهد یا از همپیمانان انتقاد میکند. در نهایت، جعلی بودن آن ثابت خواهد شد، اما اگر انتشار تصویر در زمان مناسب صورت پذیرد و برای مثال با پیشرفتهای زمینی دشمن همزمان باشد، این ویدیو میتواند همپیمانان را به اندازه کافی دچار سردرگمی کند تا دشمن دستاوردهای غیرقابل برگشتی کسب نماید.
هوش مصنوعی همچنین ابزارهای جدیدی برای مهاجمان ماهر جهت نفوذ به شبکهها و خرابکاری در دفاع شبکه ارائه میدهد. هنگامی که همپیمانان در جنگ شرکت میکنند، روزانه مقدار زیادی اطلاعات سری، تجزیه و تحلیل و درخواست برای دستورالعملها بین ستادهای غیرنظامی، فرماندهی نظامی و پایتختها مبادله میکنند. اکثر آنها رمزگذاری شده اند تا از دسترسی دشمنان به این اطلاعات جلوگیری شود، اما هوش مصنوعی مزایای جدیدی را برای مهاجمانی که سعی در نفوذ به برنامهنویسی و شبکهها دارند، با سرعت بخشیدن به توانایی خود برای بررسی نقاط ضعف، ارائه خواهد کرد.
فنآوری مشابهی که امکان جعلیهای صوتی و تصویری واقعگرایانهتر را فراهم میکند، حملات پیچیدهتر مهندسی اجتماعی را نیز، برای مثال، از طریق شبیهسازی صدای سرپرست یا کمک به تولید ایمیلهای دروغین با استفاده از سبک و واژههای کسی که برای قربانی شناخته شده است، امکانپذیر میسازد.
در گذشته، سازمانهایی مانند ناتو و اتحادیه اروپا برای مقابله با اقدامات کمتر پیچیده برای تفرقه در میان آنها، مثلا با راهاندازی واحدی برای مبارزه با تبلیغات روسیه، خود را انطباق داده بودند. برای مقابله با حملات موثرتر ممکن است نیاز به بازنگری دیگری باشد. ناتو و اتحادیه اروپا احتمالا به پافشاری بر معیار بالاتر برای حفاظت از خطوط ارتباطی طبقه بندی
شده ملی و استفاده از تهدید به لغو گواهینامه برای وادار کردن کشورهای عضو به ادامه بازی خود نیاز دارند. این امکان وجود دارد که به ارتقای معیارها برای سیستمهای تسلیحاتی به منظور اطمینان از این که نسل بعدی در برابر حملات سایبریِ دارای هوش مصنوعی مقاوم است، نیاز باشد.
هوش مصنوعی میتواند به مدافعان کمک کند آسیبپذیریهای نرمافزاری را پیش از حمله شناسایی و پاکسازی کنند. همچنین میتواند به شناسایی و جلوگیری از ارسال ویدیوهای تبلیغاتی کمک کند، اما استقرارهوش مصنوعی توسط متحدان، خطر سیاسی خود را دارد. در حالی که استفاده از آن برای دفاع از شبکهها یا یکپارچگی اطلاعات به طور گسترده پذیرفته شده است، کاربردهای نظامی هوش مصنوعی تنشهای جدیدی برای پیمانها ایجاد خواهد کرد. حس برابری و تصمیمگیری مشترک در میان اعضا میتواند به خاطر نگرانی در مورد پاسخگویی در معرض خطر قرار گیرد.
هنگامی که کشورها در قالب یک گروه میجنگند، میخواهند در نحوه اجرای جنگ حق اظهار نظر داشته باشند، اما اگر جنگ در آینده با ماشینآلات انجام شود چنین چیزی غیرممکن خواهد شد. در حالی که ایالات متحده در حال حاضر در تصمیمگیری برای استفاده از نیروی مرگبار، سیاست حفظ انسان “در حلقه” را دارد، راهکارها و فنآوری نظامی در حال تکامل است.
همان گونه که هوش مصنوعی قادر به اجرای وظایف پیچیدهتر میشود، ممکن است کشتار در آینده توسط تنها یک وسیله نقلیه بدون سرنشین هوایی (پهپاد) انجام نشود، بلکه در میان مدت توسط انبوهی از پهپادها که از هوش مصنوعی برای اتخاذ مداوم راهکارها و هدفگیری در زمان واقعی استفاده کنند، صورت پذیرد و زمان و فضای کمی برای دخالت انسان باقی بگذارند.
این رویداد ممکن است همپیمانان را در پیوستن به جنگ بیشتر دلسرد کند. آنها نگران هستند که اگر سلاحهای هدایت شده توسط هوش مصنوعی به اشتباه شهروندان غیرنظامی بی گناه را بکشد یا باعث قتل عام غیرمتعارف شود، دولتها با وجود نداشتن کنترل بر این اقدام، سرزنش خواهند شد.
این معضل، جدید نیست. حتی امروز، پایتختها تصمیمات خاصی را به فرماندهان منتقل میکنند و در صورتی که نتیجه عملیات بد باشد، خطر سیاسی را میپذیرند، اما در چنین مواردی، مسئولیت را میتوان از واقعیت استنتاج کرد و خطاکار را مجازات نمود – در مورد هوش مصنوعی نمیتوان به چنین روشهایی متوسل شد.
همچنین، در حالی که مردم خطای انسان را درک میکنند و برای آن فرجه ای قائل هستند، در مورد اشتباهات ماشین احساس ناراحتی میکنند. این امر نظام ها را در یک وضع نامساعد قرار میدهد.
دولتهای غیر دموکراتیک که در مورد واکنش عمومی نگران نیستند، بیم کمتری نسبت به حذف انسان از این حلقه دارند. این امر زمینه را برای یک توافق جامع بینالمللی در مورد استفاده نظامی تهاجمی از هوش مصنوعی فراهم می کند تا بتوان به مردم بالقوه مضطرب اطمینان خاطر داد و از کاربرد فراتر از حد نیاز از هوش مصنوعی در جنگ به صورت مطلوب جلوگیری کرد. خلاصه اینکه زمان آن است که هوش مصنوعی را بیشتر در دستور کار ناتو و اتحادیه اروپا قرار دهیم.
0 Comments