جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ترامپ در مسیر جنگ بیپایان در افغانستان
مکس بوت در تحلیلی که شورای روابط خارجی آمریکا منتشر کرد، نوشت: اعلان راهبرد جدید دولت ترامپ در افغانستان چیزی جز یأس و ناامیدی نبود. رئیس جمهور آمریکا مستاصل بود که رویکرد جدیدی در قبال افغانستان اعلان کند.
رئیس جمهور آمریکا اخیرا در سخنانی ناامیدی خود را درباره سیاست خارجی کشورش اعلان داشت و تاکید کرد که زمان، پول و نیروی بسیاری اختصاص یافته است و مهمتر از همه، جان انسانهایی گرفته شده تا کشورهایی براساس استاندارد غربی ساخته شوند، درحالیکه بهجای این کار باید منافع امنیتی آمریکا در رأس امور قرار میگرفت.
ترامپ در بخش دیگری از سخنان خود گفت: خروج عجولانه از افغانستان، خلائی ایجاد خواهد کرد که گروههای تروریستی همچون داعش و القاعده آن را پُر خواهند کرد. ترامپ همچنین نکتهای را که بارها توسط ژنرالهای آمریکایی بیان شده است را اینگونه تکرار کرد: 20 سازمان تروریستی معرفی شده توسط آمریکا که در افغانستان و پاکستان فعال هستند، بیشترین تعداد در یک منطقه از جهان می باشند.
گزینه ارتش خصوصی
اگرچه ترامپ به موضوع بکارگیری ارتش خصوصی اشاره نکرد، اما از امکان پیگیری ماموریت در افغانستان توسط پیمانکاران سخن گفت. این پیشنهاد را اریک پرنس، بنیانگذار موسسه خصوصی – امنیتی بلک واتر آمریکا مطرح و استیو بنان استراتژیست سابق کاخ سفید، پیگیری کرده بود. اما اخیرا استیو بنان از دولت ترامپ کنار گذاشته شد که این امر می تواند پیشبرد این پیشنهاد را تضعیف نماید. چراکه پیشنهاد یاد شده با مخالفت مک مستر، مشاور امنیت ملی، جیمز ماتیس، وزیر دفاع، ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک و تمامی ژنرالهای دخیل در سیاست افغانستان مواجه شد.
با توجه به اینکه تعداد نیروهای ارتش خصوصی (26هزار نفر) بسیار بیشتر از تعداد نیروهای ارتش آمریکا (10هزار نفر) در افغانستان است و نیز با توجه به سوابق نه چندان خوب نیروهای پیمانکار آمریکایی از جمله نیروهای بلک واتر در افغانستان و عراق، دلیلی وجود ندارد که واگذاری ماموریت به نیروهای مسلح خصوصی در افغانستان چندان موفقیتآمیز باشد. به علاوه، واگذاری چنین ماموریتی به ارتش خصوصی، خطرات دیگری میآفریند، چرا که معلوم نیست نیروهای ارتش خصوصی، تحت نظارت چه مقاماتی عملیات انجام خواهند داد، رفتارهای غیرقانونی آنها چگونه بررسی خواهد شد و چه کسی آنها را در صورت بروز خطر نجات خواهد داد.
ترامپ استراتژی را تایید کرد که مک مستر و جیمز ماتیس که هر دو در افغانستان خدمت کردهاند آن را تدوین کردند. مهمترین تعهدی که ترامپ در افغانستان قبول کرد، تغییر از رهیافت زمانمحور برای خروج نیروها به خروج نیروها در صورت بهبود شرایط امنیتی بود.
افزایش متعادل
ترامپ مشخص نکرد که افزایش تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان چقدر خواهد بود. اما انتظار میرود وی با تایید طرحهای پنتاگون، 39000 نیروی دیگر را که توسط ژنرال جوزف نیکلسون، فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان درخواست شده بود به افغانستان اعزام کند.
متحدان دیگر احتمالاً تعداد کمی از نیروهای تقویتی خود را اعزام خواهند کرد تا به ماموریت فعلی ناتو موسوم به «عملیات آموزش، کمک و مشورت» ملحق شوند.
در حالی رئیس جمهور قبلی آمریکا بر انجام مذاکرات صلح با طالبان متمرکز بود؛ که اینک توسط تا حد زیادی ترامپ نادیده گرفته می شود. ترامپ در این باره گفت: پس از تلاشهای نظامی مؤثر، شاید یک روز حلوفصل سیاسی برقرار شود که عناصری از طالبان در افغانستان را شامل شود. البته معلوم نیست این امر کی و چگونه محقق خواهد شد.
ترامپ در یک مورد عمده یعنی خودداری از کشورسازی با اوباما همنظر بود،. وی در این خصوص چنین گفت: دیگر کشورسازی نمیکنیم، بلکه تروریستها را نابود می کنیم. اگرچه این جملات درست بنظر نمیرسد، اما با توجه به واقعیات موجود نه رئیسجمهور قبلی آمریکا و نه دونالد ترامپ علاقهای به این امر نداشته و ندارند که ارتش آمریکا تمام بار مبارزه با طالبان را بر دوش بکشد.
هر دو رئیسجمهور به پشتیبانی و حمایت از نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان باور داشتند و دارند تا بتوانند آن ها را به نیروهای اصلی مقابله با شورش تبدیل کنند. اما برای اینکه سربازان و پلیس توانمند برای عملیات مستمر آماده شوند، افغانستان باید وزارتخانههای دفاع و کشور داشته باشد که قادر به پشتیبانی از آنها باشند، ضمن آنکه لازم است تا اردوگاه های آموزشی، سازمان های پشتیبانی کننده، سیستمهای لجستیکی، ظرفیتهای اطلاعاتی و دیگر ابزارهای قدرت وجود داشته باشد که البته ارائه این ضرورت ها صرفاً از عهده یک دولت کارآمد بر میآید. در عمل، تعهد نانوشته و بیاننشده ترامپ به کشورسازی این بود که گفت: آمریکا به حمایت خود از دولت افغانستان و ارتش این کشور مادام یکه طالبان در میدان نبرد حضور داشته باشند ادامه خواهد داد.
فشار بر پاکستان
ترامپ همانند جورج دبلیو بوش درخواست از پاکستان برای پایان دادن به حمایتهای این کشور از شورشیان افغانستان را تکرار کرد، بدون اینکه ایده مشخصی برای اجرای این درخواست داشته باشد. دولت ترامپ در حالی کمک 350 میلیون دلاری به ارتش پاکستان را متوقف کرده است، که هیچ استدلالی درباره تاثیر این فشار مالی در تغییر سیاست های اصلی پاکستان ندارد. وجه اصلی این سیاست که پاکستان از دهه 1990 آن را پیگیری کرده و به پیش برده است، حمایت از طالبان بعنوان گروهی نیابتی برای پیشبرد منافعش در افغانستان می باشد.
اینک دولت ترامپ اقدامات دیگری همچون تحریم برخی مقامات پاکستانی و بمباران گروههای شورشی در پاکستان را در دست بررسی دارد. البته ترامپ در سخنرانی هفته گذشته خود هیچ یک از این اقدامات را اعلان نکرد.
استدلال مخالفان، بر این امر تاکید دارد که آمریکا نمیتواند پاکستان را طرد کند، چراکه این کشور مسیر نیروهای آمریکایی به افغانستان است و با آمریکا جهت مبارزه با برخی گروههای تروریستی فراملی همچون القاعده و داعش همکاری میکند. از این رو، ترامپ به شکل اساسی نتوانست تغییری در سیاست آمریکا در قبال پاکستان ایجاد کند.
رکن نهایی سیاستی که توسط ترامپ اعلام شد، نسبت به سیاست اوباما در قبال افغانستان اندکی تغییر دارد. ترامپ قول داد تمامی جزئیات نبرد در افغانستان را از واشنگتن کنترل نکند و اختیارات نیروهای مسلح آمریکا برای هدف قراردادن شبکههای تروریستی را گسترش دهد.
این بخش از سیاست ترامپ به سیاست اوباما در قبال افغانستان اشاره دارد که نیروهای آمریکایی را موظف ساخته بود فقط اهداف گروههای تروریستی فراملی همچون شبکه حقانی و القاعده و نه طالبان را بمباران کنند، مگر اینکه نیروهای آمریکایی در خطر باشند. البته اوباما در اواخر ریاست جمهوری خود به نیروهای آمریکایی اجازه داد در صورتی که واحدهای ارتش افغانستان در خطر جدی باشند، طالبان را هدف قرار دهند. اما سخنرانی ترامپ نشان میدهد که به فرماندهان ارتش آمریکا به زودی این اختیار داده خواهد شد که مواضع طالبان را به عنوان بخشی از عملیات تهاجمی هدف قرار دهند. مقررات دیگری همچون محدودیت مربوط به آتش ضد آتشبار در پاسخ به حملات به پایگاههای آمریکا نیز کمرنگ خواهد شد. بدون شک ترامپ خوشحال خواهد آن دسته از مقرراتی را لغو سازد که خسارت جانبی ناشی از حملات هوایی را محدود میسازد. اما ژنرالهای ارتش آمریکا به دنبال بازگشت به مناطق آتش آزاد در جنگ ویتنام یا همان بکارگیری بدون محدودیت بمباران نیستند. از این رو، این رکن از راهبرد ترامپ با سیاست اوباما در افغانستان اندکی تفاوت دارد.
بنبست در میدان نبرد
سخنرانی ترامپ بیشتر بیانگر تدوین مجدد حداقلی در سیاست آمریکا در قبال افغانستان بود، نه بازاندیشی کل سیاست آمریکا در قبال افغانستان بود. چنانکه باید گفت تغییرات در سیاست آمریکا حداقلی هستند. ژنرال نیکلسون، فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان، احتمالاً تعداد مشاوران آمریکایی را که با تیپها و گردانهای نظامی افغانستان در میدان نبرد کار میکنند افزایش خواهد داد. وی همچنین احتمالاً قدرت هوایی آمریکا را برای پشتیبانی از نیروهای افغانستان افزایش خواهد داد.
این امر ظرفیت و توانایی نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان را افزایش خواهد داد، اما منجر به تغییرات بنیادی در میدان نبرد نخواهد شد. درحال حاضر طالبان 11 درصد از جمعیت کشور را تحت کنترل دارد و برای تسلط بر 29 درصد دیگر از جمعیت مبارزه میکند که شامل 14 میلیون نفر از جمعیت افغانستان است.
در بهترین حالت، برنامه ترامپ برای تقویت نیروهای آمریکایی در افغانستان تنها مانع از وخیم تر شدن اوضاع دولت مستقر در کابل خواهد شد. به علاوه، تلاشهای جدید ترامپ شرایط لازم را برای رئیسجمهور افغانستان فراهم نخواهد ساخت تا به پیروزی در جنگ نائل آید.
به نظر میرسد ترامپ در سخنرانی هفته گذشته خود پذیرفت که شکست طالبان قابل تحقق نیست. وی در این خصوص گفت: از امروز، پیروزی تعریف معینی خواهد داشت که شامل حمله به دشمنان ما، از بین بردن داعش، متلاشی کردن القاعده، جلوگیری از طالبان برای تسلط بر افغانستان و جلوگیری از حملات گسترده علیه آمریکا می شود.
ترامپ درحالی قول نابودی داعش و القاعده را میدهد که این واژهها تعریف نظامی دقیقی ندارند. ترامپ دقیقاً وعده شکست طالبان را نداد و مهمترین چیزی که در خصوص این گروه گفت این بود که مانع از به قدرت رسیدن آنها در افغانستان خواهد شد.
دولت ترامپ به این نتیجه رسیده است که میتواند با وضعیتی در افغانستان کنار بیاید که ژنرالهای ارتش آمریکا آن را بنبست مینامند. هزینه پیروزی در افغانستان مستلزم اعزام صدها هزار نیروی نظامی دیگر است و این امر برای آمریکا بسیار سنگین خواهد بود، به طوری که واشنگتن قادر به تحمل چنین هزینهای نیست و تحت هیچ شرایطی پیروزی محقق نخواهد شد.
جنگی که 16 سال پیش در افغانستان آغاز شد، به طور قطع بدون پیروزی در آینده نزدیک همچنان ادامه خواهد داشت، چرا که دیدگاه واشنگتن در قبال افغانستان هیچ جایگزین مناسب دیگری ندارد.
0 Comments