جدیدترین مطالب

بامداد بی‌رمق

بامداد بی‌رمق

در شرایطی که موضوع واکنش احتمالی و حمله متقابل اسرائیل به ایران و سناریوهای مختلف آن، نُقل محافل کارشناسی و رسانه‌ای بود، صبح دیروز (جمعه) پدافند هوایی کشور حمله چند ریزپرنده در آسمان اصفهان را خنثی کرد. در همان دقایق اولیه این حمله عنوان شده بود که اهدافی در پایگاه‌های شکاری اصفهان و تبریز مد نظر بوده‌اند، اما ایسنا می‌گوید که اخبار غیررسمی در رابطه با حمله موشکی یا پهپادی، تأیید نمی‌شود. شبکه خبری المیادین هم به نقل از منابع ایرانی تصریح کرد که هیچ تهاجم خارجی علیه ایران صورت نگرفته است.

ریزپرنده‌های ساقط شده هیچ خسارتی برجا نگذاشتند

وزیر امور خارجه در واکنش به ساقط شدن چند ریزپرنده توسط پدافند کشورمان در اصفهان گفت: حامیان رسانه‌ای رژیم صهیونیستی در تلاشی مذبوحانه سعی داشتند از شکست مجددشان، پیروزی بسازند و این موضوع را بزرگ‌نمایی کنند.

عضویت فلسطین در سازمان ملل مانع آزادی اسرائیل برای کشتار است

کارشناسان روابط بین الملل می‌گویند: اسراییلی‌ها با هرگونه هویت یابی دولت فلسطینی مخالفند، زیرا امروز از آزادی عمل برای کشتن، تخریب و نابودکردن برخوردارند در حالیکه اگر فلسطین عضو سازمان ملل شود در آن شرایط هرگونه اقدام تهاجمی اسراییل می‌تواند آثار و پیامد‌های پرمخاطره‌ای را بوجود بیاورد.

گرامیداشت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران در مسکو

مراسم گرامیداشت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران با حضور سفرا و شخصیت‌های سیاسی بیش از ۸۰ کشور جهان و نیز مقامات بلندپایه دفاعی و مدیران اندیشکده‌های راهبردی روسیه در مسکو برگزار شد.

Loading

أحدث المقالات

چرایی سنگ‌اندازی واشنگتن در مسیر عضویت فلسطین در سازمان ملل/ وتوی آمریکا چه معنایی داشت؟

آمریکا هرچند بعد از دهه ۹۰ همزمان با سلسله مذاکرات بین اعراب و اسرائیل تلاش کرده بود که خود را به عنوان میانجی صادق معرفی کند اما امروز کاملا روشن است که از یک طرف نه کشورهای عربی و فلسطین این موضع آمریکا را قبول کرده اند و نه آمریکا بنا دارد تا این نقش به اصطلاح میانجیگرانه را بدون اطمینان از جلب نظر اسرائیل انجام دهد. بنابر این سیاست امریکائی ها در قبال طرح دو کشوری و مبنای این کشور در پیگیری این طرح بدون توجه به تفسیر اسرائیل از این مسئله نیست.

امیرعبداللهیان: رویکردهای سیاست زده و غلط باعث بی نتیجه بودن تلاش‌ها در غزه شده است + فیلم

نیویورک – ایرنا- حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجاه ایران در دیدار با رئیس کمیته بین المللی صلیب سرخ گفت: متأسفانه رویکردهای سیاست‌زده، دوگانه و غلط تاکنون باعث شده است تلاش‌های سیاسی برای پایان بحران غزه بی‌نتیجه باقی بماند.

امیرعبداللهیان: رویکردهای سیاست زده و غلط باعث بی نتیجه بودن تلاش‌ها در غزه شده است + فیلم

نیویورک – ایرنا- حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجاه ایران در دیدار با رئیس کمیته بین المللی صلیب سرخ گفت: متأسفانه رویکردهای سیاست‌زده، دوگانه و غلط تاکنون باعث شده است تلاش‌های سیاسی برای پایان بحران غزه بی‌نتیجه باقی بماند.

Loading

آسیب شناسی دلایل رشد گرایش های جدایی طلبانه

۱۳۹۶/۰۷/۳۰ | موضوعات

شورای راهبردی آنلاین- ترجمه: در این گزارش سعی شده است به آسیب شناسی بی ثباتی در کشورهای دارای حاکمیت ملی و دلایل جدایی طلبی برخی از قومیت ها از کشور مادر پرداخته شود. در ادامه مطلب به آسیب شناسی نمونه های کردستان عراق، کتالونیای اسپانیا، ادنبره اسکاتلند و جنوب تیرول در ایتالیا پرداخته و دلایل جدایی طلبی در این مناطق مورد بررسی قرار گرفته است.

آیه عبدالعزیز پژوهشگر علوم سیاسی و روابط بین الملل در مرکز مطاللعات راهبردی البدیل در این باره نوشت: در این جا لازم به ذکر است که مهمترین علل و انگیزه های جدایی طلبی در چارچوب حاکمیت یک دولت ملی و به دست گرفتن زمام امور بر بر اساس زیر می باشد:

– تمایل به ساختن کشوری جدید که دارای روابط قوی و تنگاتنگ در همه زمینه ها با دیگر کشورهای جهان باشد و از بحران های کشور مادر که از بحران های داخلی خود خسته شده است، به دور باشد.

– تمایل به حفظ هویت این گروه ها وجلوگیری از تجزیه واختلاف آن ها درزمینه زبان، تاریخ، دین و نیز تقویت وگسترش آن ها درجهان.

– تمایل درباره به رسمیت شناختن ملت های این مناطق بدون درنظر گرفتن کشور اصلی آنها، به ویژه مناطقی که دارای حکومت خودمختاری ونظام سیاسی خاص خود بوده اند، همانند مردم کاتالونیا که تمایل دارند به عنوان کاتالون و نه مردم اسپانیا به رسمیت شناخته شوند.

– تمایل برای مدیریت منابع طبیعی وانسانی موجود به شکل مستقل وبدون دخالت دولت مرکزی وبرقراری روابط تجاری مستقل مانند اسکاتلند که برخلاف بریتانیا که مایل به خارج شدن ازاتحادیه اروپا برای بهبود اوضاع اقتصادی ورشد اقتصادی خود است، با خارج شدن از این اتحادیه مخالف است.

– تمایل به انتخاب سرنوشت خود وبه رسمیت شناخته شدن حق آنان دراتخاذ  تصمیمات سرنوشت ساز مربوط به خود وشریک شدن درحکومت.

درباره مناطقی که توانستند خود را به عنوان نمونه هایی فعال از سایر کشورها مطرح کنند، می توان گفت که این مناطق درصدر مناطقی قرار گرفتند که با وجود مخالفت دولت مرکزی ونیز مخالفت قدرت های بین المللی ومنطقه ای تلاش می کنند تا به هدف خود یعنی جدایی دست یابند. در برهه اخیر، مناطق زیادی ظهور یافته اند که با استناد به برخی از دلایل وتوجیه ها که برآن به عنوان رکنی اساسی درخواسته خود مبنی بر تشکیل کشوری مستقل از مرزهای کشوراصلی استناد می کنند، خواهان جدایی شده اند.

منطقه کردستان عراق

شهروندان منطقه کردستان عراق، به عنوان گامی درچارچوب تشکیل کشور مستقل کردها به عنوان یک قومیت که دارای هویتی واحد به دوراز حاکمیت عراق است، خواهان جدایی شده اند. از مجموع 111 نماینده پارلمان کردستان عراق، 65 نفر از آنان به برگزاری همه پرسی در 25 سپتامبر2017 ، رای مثبت دادند. این در حالی است که 40 نفر از اعضای پارلمان به دلیل نگرانی از این اقدام در بی ثباتی اوضاع منطقه در جلسه رای گیری حضور نیافتند.

دولت عراق همچنین معتقد است که همه پرسی با قانون اساسی 2005 عراق مغایرت دارد، و در این باره حیدرالعبادی نخست وزیر عراق اعلام کرد درصورتی که برگزاری همه پرسی درمنطقه کردستان به خشونت منجر شود، بغداد آماده دخالت نظامی خواهد بود.

 منطقه کاتولونیا دراسپانیا

منطقه کاتالونیا درشمال شرق اسپانیا واقع شده ومساحت آن به اندازه مساحت کشور بلژیک است ویکی از راهبردی ترین مناطق اسپانیا به شمار می رود.

این منطقه دارای چهارمین اقتصاد درمنطقه یورو است و جمعیت آن حدود هفت و نیم میلیون نفر است وبه طور میانگین  20 درصد از تولید خالص تجاری اسپانیا، متعلق به این منطقه است. این منطقه دارای حکومت خودمختاری است و دارای اختیارات اجرایی و قانونی خاص خود ومتفاوت با اسپانیا است. زبان رایج در این منطقه، زبان کاتالونیایی یا کاتالان است و تمایل ساکنان این منطقه برای جدایی از اسپانیا، افزایش یافته ودرسال 2012 به اوج خود رسید. درآن زمان، حدود یک میلیون نفر در اسپانیا، شعار “کاتالونیا، کشوری جدید دراروپا است” سر دادند. همچنان که ایده همه پرسی درباره سرنوشت این منطقه درصدر برنامه های انتخاباتی قرار گرفت؛ مساله ای که دولت اسپانیا با آن مخالف بود، واین مساله بر روابط دو طرف تاثیر منفی گذاشت و تنش در روابط دوجانبه به ویژه پس از مشخص شدن زمان همه پرسی دراول اکتبر جاری تشدید شد.

اسکاتلند

پس از گذشت کمتر از سه سال ازهمه پرسی سال 2014  اسکاتلند که طی آن، 55 درصد از رای دهندگان اسکاتلندی، به جدا نشدن اسکاتلند از بریتانیا رای دادند، در حال حاضر به دنبال آغاز اقدامات خارج شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا، ادنبره به طور رسمی از بریتانیا خواست که همه پرسی جدایی از این منطقه را برگزار کند.

در این باره مطرح شدن موضوع خارج شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا، باعث شد که نیکولا استورجن نخست وزیر اسکاتلند، فراخوانی را برای مطالبه استقلال به راه بیاندازد.

وی درتوجیه این خواسته اعلام کرد که اسکاتلند خواهان خروج از اتحادیه اروپا نیست، و لندن آن ها را مجبور به خروج از این اتحادیه می کند، اما آن ها به طور موقت و تا زمان مشخص شدن شروط لندن برای خروج از اتحادیه اروپا از تعیین زمان برگزاری همه پرسی صرف نظر کردند.

استان تیرول جنوبی درایتالیا

استان تیرول جنوبی در شمال ایتالیا واقع شده است وبخشی از منطقه ترنتینو به شمار می‌رود. اکثر اهالی این منطقه به زبان آلمانی سخن می گویند و تنها یک چهارم از ساکنان آن ایتالیایی سخن می گویند و تعداد محدودی به زبان لادن تکلم می کنند.

این منطقه درگذشته بخشی از اتریش بود، اما بعد از جنگ جهانی اول بر اساس پیمان “سن جرمن” (1919) به ایتالیا ملحق شد و اهالی تیرول جنوبی نیز در زمینه تمایل به جدایی ازایتالیا، همان راه اسکاتلند را درپیش گرفتند. علت آن هم، مواجه بودن ایتالیا با بحران های اقتصادی است که بر وضعیت این منطقه تاثیر منفی گذاشته ودرنتیجه اهالی این منطقه، تحت تاثیر سیاست های ریاضتی قرار گرفته ودیگر درآمدهای مالیاتی خاص را دریافت نمی کنند.

مساله قابل توجه در نمونه های یاد شده آن است که این مناطق خواهان جدایی نبوده، بلکه خواهان استقلال هستند. از این رو، باید تفاوت میان این دو مشخص شود. طبق قوانین بین المللی، هریک از جدایی و استقلال تعریف های جداگانه ای دارند. استقلال یک منطقه، بدین معناست که این منطقه از سوی قدرت های خارجی مورد استعمار واقع شده است وباید آزاد شود و به استقلال دست یابد واین قضیه بر اساس قوانین بین المللی مشروع است، اما جدایی به آن معناست که بخشی از منطقه یک کشور به نفع گروه مشخصی که دارای هویت و تاریخ یکسانی هستند وبه یک زبان سخن می گویند، جدا شود. آن ها خواهان جدایی از کشور اصلی برای حفظ تاریخ و هویت خود وبدون سلطه دولت مرکزی هستند. موضوع جدایی از قضایای غیرمشروعی است که  قانون بین الملل و جامعه بین الملل آن را به رسمیت نمی‌شناسد.

پدیده ظهور “گرایش های جدایی طلبانه” در داخل بسیاری از کشورهای جهان با بهره برداری از وضعیت سیاسی در داخل آن کشورها ونیز بحران های اقتصادی افزایش یافته است و این گزارش سعی می کند به اصلی ترین عواملی که تاثیر آشکاری بر رفتارهای این گروه ها گذاشته و آن ها را به سمت مطالبه جدایی سوق داده است، بپردازد.

عوامل مؤثر در جدایی طلبی

اختلاف درباره تقسیم عادلانه منابع طبیعی

رابطه بین دولت مرکزی و برخی از گروه های ساکن در داخل محدوده مرزهای یک کشور درنتیجه تشدید اختلافات بر سر تقسیم منابع طبیعی، با نوعی بن بست مواجه شده است؛ در این باره برخی از مناطقی که خواهان جدایی هستند، منابعی را دراختیار دارند که به آن ها امکان جدا شدن می دهد؛ زیرا این منابع به شکل گسترده ای دراقتصاد ملی نقش دارد اما در عین حال، بار زیادی را از سوی دولت مرکزی متحمل می شوند که این مساله بر آن منطقه تاثیر منفی می گذارد. در این باره می توان از منطقه کاتالونیا یاد نمود که درمقایسه با مناطق فقیر جنوبی از ثروتمندترین مناطق به شمار می رود و دراقتصاد اسپانیا نیز نقش مهمی دارد، اما بار ناشی از بحران های اقتصادی اسپانیا را نیز بر دوش می کشد.

رهایی از سلطه فرهنگی

درخواست های مخالفت با سلطه فرهنگی از سوی طرفهای حاکم همزمان با تمایل به تقویت فرهنگ های فرعی و به رسمیت شناختن آن ها افزایش یافته است، این مساله در منطقه کاتالونیا تجلی یافت، به گونه ای که این منطقه برای رهایی از سلطه فرهنگ اسپانیا بر فرهنگ کاتالونیا تلاش می کند و خواهان به رسمیت شناختن وجود مردم کاتالون از بیش از هزار سال پیش است.

رشد نقش گروه های قومیتی درحمایت از امنیت ملی دولت مرکزی

این مساله به طور بارز در موفقیت نیروهای پیشمرگه کرد درمقابله با گروه های تروریستی و بازپس گیری بسیاری از اراضی عراق از طریق مشارکت در نبرد با گروه داعش نمود یافت. افزون براین که موجب نفوذ این نیروها در مناطق وسیعی درکرکوک وبرخی از مناطق استان های نینوا و دیاله شد، واین امر به تقویت موضع منطقه کردستان درمطالبه جدایی منجر شد؛ چرا که مشخص شد که آن ها نه تنها قادر به حفاظت از خود هستند، بلکه به شکل مؤثرو کارآمد در نبرد با گروه داعش مشارکت کردند، همچنان که مورد اعتماد بسیاری از قدرت های بین المللی و منطقه ای که از آن ها حمایت مالی کردند، قرار گرفتند.

درپیش گرفتن سیاست های اقتصادی از سوی دولت مرکزی به ضرر منافع اقالیم

درخواست هایی مبنی بر مطالبه جدایی درکشورهای منطقه یورو درنتیجه رکود ناشی از بحران اقتصادی مطرح شد، که درنتیجه کشورهای این منطقه، سیاست های ریاضتی را درپیش گرفتند که باعث افزایش میزان مالیات با هدف جبران کسری بودجه وکاهش میزان بدهی های داخلی و خارجی شد. این مساله درمورد استان تیرول جنوبی درایتالیا اتفاق افتاد که به علت متضرر شدن از سیاست های ریاضتی ایتالیا برای پرداخت بدهی های ملی این کشور بالغ بر دو ترلیون یورو ، مانند مناطق دیگر همچون اسکاتلند به فکر جدایی از ایتالیا افتاد.

پیامدهای ژئوپلتیک خواسته های جدایی طلبانه

جدایی طلبی دارای پیامدهای ژئوپلتیک بسیاری است. برگزاری همه پرسی منطقه کردستان عراق در 25 سپتامبر جاری وهمه پرسی منطقه کاتالونیا در اول اکتبر و جدایی این مناطق پیامدهای بسیاری را دارد که به حاکمیت ملی عراق و اسپانیا ضربه می زند؛ زیرا حاکمیت این کشورها درازای تقسیم آن ها تضعیف می شود، و علاوه بر این ساختار امنیتی این کشورها چه درسطح داخلی و چه خارجی، دچار اختلال و ضعف می شود، به ویژه در مورد عراق که وضعیت امنیتی این کشور درسال های اخیر ودرنتیجه تشدید خشونت ها و درگیری های داخلی و نیز مبارزه با تروریسم فرامرزی تضعیف شده است.

مهم ترین این پیامدها به شرح زیر است :

– تشدید میزان بحران های سیاسی واقتصادی که دولت های تازه تاسیس با دولت های مرکزی در زمینه ماهیت نظام سیاسی و اقتصادی جدید و چگونگی تقسیم ثروت ها با آن مواجه خواهند بود، به ویژه این که برخی از این مناطق دارای منابع طبیعی هستند. این مساله نوعی درگیری داخلی و بی ثباتی را برای کشورهای نوپا وتازه تاسیس به دنبال خواهد داشت. در این باره می توان به درگیری احتمالی بین منطقه کردستان عراق و دولت مرکزی در بغداد اشاره نمود.

– افزایش گرایش های جدایی طلبانه وگسترش آن به دیگر مناطق که به نوعی تشویقی برای خواسته های قومیتی درکشورهای منطقه و درسطح جهان به شمار می رود، مساله ای که باعث شده است که بسیاری از درخواست های جدایی با مخالفت های منطقه ای و جهانی و درصدر آن با مخالفت کشورهایی مانند ترکیه و ایران که قومیت های بسیار دارند، مواجه شود.

– کشورهای تازه تاسیس با بحران به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه جهانی مواجه هستند. هرکشوری با توجه به منافع خاص خود ومیزان همخوانی تشکیل کشور جدید با منافع ملی اش ممکن است که کشور تازه تاسیس را به رسمیت بشناسد و یا از به رسمیت شناختن آن امتناع کند. از این رو، همچنان قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه ای دراتخاذ تصمیمات روشن درخصوص همه پرسی و جدایی ناشی از آن سردرگم  هستند. در این باره موضع آمریکا درقبال همه پرسی کردستان عراق روشن نیست؛ چرا که اختلاف آشکاری بین موضع کاخ سفید با موضع وزارت امور خارجه و وزارت دفاع این کشور درقبال همه پرسی عراق وجود دارد. در این باره کاخ سفید از همه پرسی حمایت کرد اما وزارت امور خارجه و دفاع آمریکا با همه پرسی مخالفت کردند واز اربیل درخواست کردند که همه پرسی را به تعویق بیاندازد وبا دولت مرکزی وارد مذاکره شود.

– مناطقی که ازکشور اصلی خود جدا می شوند، با فشارهای اقتصادی روبرو هستند، همچنان که درخصوص واحد پولی که باید انتخاب کنند، دچار سردرگمی هستند، ومساله مهمتر، تاثیری است که تجارت فیمابین برمنطقه جدا شده می گذارد واین تاثیر بر کشور نوپا درمقایسه با کشور اصلی بیشتر است. در این باره درصورتی که اسکاتلند از بریتانیا جدا شود، این مساله نمایان خواهد شد، به ویژه این که کسری بودجه آن به ۹.۵ درصد از تولید ناخالص ملی در سال های 2015 و 2016 رسیده است.

دلایل افزایش گرایش های جدایی طلبانه در سطح داخلی و خارجی

با آغاز قرن بیست و یکم وضعیت امنیتی تغییر کرده است و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی، به عاملی برای گسترش گرایش های جدایی طلبانه تبدیل شده است. گروه های جدایی طلب از بی ثباتی برای مطالبه جدایی بهره برداری می کنند تا به موقعیت بهتری درمذاکره برای دستیابی به دستاوردهای بهتر درخصوص مناطق مورد منازعه بین خود با کشور اصلی دست یابند ودرعین حال ، سهم خود را از منابع طبیعی استخراج شده افزایش دهند.

درخصوص مناطقی که از خودمختاری برخوردارند ووضعیت سیاسی شبیه به استقلال دارند ومایل به جدایی هستند، باید گفت که این مناطق تلاش می کنند تا از حالت بی ثباتی و مشغول بودن قدرت های بزرگ و کشورهای منطقه به مسائل داخلی خود برای اثبات این واقعیت بهره برداری کنند تا آن را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کنند. در این باره منطقه اسکاتلند دو روز پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، خواهان برگزاری دومین همه پرسی شد ومخالفت خود را با خروج از اتحادیه اروپا اعلام کرد و خواهان جدایی از بریتانیا شد.

درپایان باید گفت ریشه مساله جدایی، تقسیم دوباره مناطق و ایجاد تشکل های قومی برای تثبیت مفاهیم جدیدی مانند تشکیل خاورمیانه بزرگ است که در آن به تل آویو حق می دهد که در آن حضور داشته باشد. همچنین مسأله جدایی به منزله آغازی جدید برای گشودن باب اصلاح مرزها است، امری که نوعی بی ثباتی را به دنبال خواهد داشت، و نابسامانی هایی را در زمینه اقتصادی و نیز بی ثباتی اجتماعی و درد و رنج انسانی برای ساکنان مناطق دوطرف مشمول اصلاحات مرزی به همراه خواهد داشت.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *