جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
آیا فیلیپین کانون بعدی داعش است؟
پاتریک بی. جانستن و کولین پی. کلارد در یادداشتی که مجله فارین پالسی آن را منتشر ساخت، نوشتند: داعش پس از شکستهای اخیر در عراق و سوریه و از دست دادن شهرهای عمده همچون موصل و رقه که از سال 2013، تحت کنترل این گروه بود، ازهم پاشیده است. داعش در این اندیشه است که چگونه دوباره خود را ساماندهی کند.
فیلیپین از حیث جغرافیایی با زادگاه داعش یعنی خاورمیانه فاصله دارد، اما افراطگرایان مذهبی، شهری را در این کشور به مدت سه ماه به اشغال خود درآوردند و هزینه سنگینی را به نیروهای امنیتی این کشور برای بازپسگیری آن تحمیل کردند.
فیلیپینیها سابقهای طولانی در ستیزهجویی مذهبی دارند که تاریخ آن به دهه 1970 برمیگردد؛ یعنی زمانی که جبهه آزادیبخش ملی مورو با دولت فیلیپین برای کسب خودمختاری از دولت مرکزی مستقر در مانیل جنگید. بعد از کشمکشها و انشقاقهای داخلی در جبهه آزادیبخش ملی مورو، جبهه آزادیبخش اسلامی مورو در سال 1984 تشکیل شد و به شورش حداقلی در سراسر جنوب فیلیپین ادامه داد. سازمان شبهنظامی دیگری به نام گروه ابوسیاف در اوایل دهه 1990 تشکیل شد و ارتباطاتی را با القاعده و دیگر گروههای شبهنظامی مذهبی در سراسر جنوب شرق آسیا ازجمله جماعت اسلامی برقرار کرد.
در کشور فیلیپین، داعش گروهی تازهوارد است و تا قبل از سال 2016 و قبل از اینکه کانون خلافتش در خاورمیانه تحت فشار شدید قرار بگیرد، منافع محدودی در این کشور (فیلیپین) داشت. اگرچه تا قبل از سال 2016، حدود نیمی از دستههای فیلیپینی با داعش بیعت کردند، این گروه پاسخ متقابلی به بیعت گروههای فیلیپینی نداد. داعش هرگز ولایت رسمی خود را به طور علنی در فیلیپین اعلام نکردهبود، اما با ویدئوکلیپی که رسانههای فیلیپینی در سال 2016 منتشر کردند، این گروه ولایت رسمی خود را در فیلیپین اعلام کرد.
داعش تجربه اندکی برای جنگیدن در جنوب شرق آسیا دارد. حدود 1600 جنگجوی خارجی که اهل جنوب و جنوب شرق آسیا بودند و به عراق و سوریه سفر کردند تا به داعش ملحق شوند، پنج درصد از کل جنگجوهای خارجی این گروه را تشکیل میدادند. براساس اعلام مرکز سوفان به عنوان یک شرکت مشاورهای بینالمللی، تعداد جنگجویان خارجی داعش 30 هزار نفر است.
با این حال و علیرغم اینکه به شبهنظامیان مستقر در فیلیپین کمتر از دیگر شاخههای داعش همچون دولت اسلامی لیبی، شبهجزیره سینا و افغانستان توجه شده است، شبهنظامیان مزبور که با داعش اعلام بیعت کردهاند توانستند ماراوی را که با 200 هزار نفر جمعیت بزرگترین شهر منطقه خودمختار میندانائو است، به تصرف خود دربیاورند. شبهنظامیان در فیلیپین موقعیتی به دست نیاوردهاند که ولایت دولت اسلامی را به طور رسمی برقرار کنند، اما ارتباطات ایدئولوژیکی قوی وجود دارد که بسیار ملموس است. ضدحملات نیروهای امنیتی فیلیپین علیه شبهنظامیان -که ائتلافی متشکل از دستههای مرتبط با القاعده ازجمله گروه ابوسیاف و گروه مائوتی است- برای بازپسگیری شهر ماراوی با شکست مواجه شد. ناگفته نماند اثرگذاری ائتلاف گروههای شبهنظامی اسلامی فیلیپین با حمایت مادی و معنوی داعش بیشتر شده است. براساس گزارشهای مختلف، داعش برای به جریان انداختن نبرد، حدود دو میلیون دلار برای شبهنظامیان فیلیپین ارسال کرد. فیلیپین -در قالب منازعۀ مسلمانان جنوب و مسیحیان شمال این کشور- برای اجرای راهبرد داعش که برانگیختن درگیریهای قومی با مسائل فرقهای است، مناسب است.
علیرغم حملات شدید و آتش سنگین نیروهای امنیتی فیلیپین، شبهنظامیان توانستند شهر ماراوی را سه ماه در تصرف خود نگه دارند.
در شرایط کنونی، وضعیت موجود در جنوب فیلیپین نامشخص است. در 17 اکتبر سال جاری، یک روز پس از اینکه نیروهای امنیتی فیلیپین ایسنیلون هاپیلون و عمر مائوتی (دو تن از رهبران ارشد گروههای جهادی) را در شهر ماراوی کشتند، رودریگو دوترته، رئیسجمهوری فیلیپین، آزادسازی شهر ماراوی را اعلام کرد. اما ناامنیهای گاهوبیگاه و بحران انسانی مشکل عمدهای برای تلاشهای بازسازی در شهر ماراوی ایجاد خواهد کرد و احتمالاً با توجه به عملیات مقابله دولت با تروریسم، افراطیگری در میان مردم فیلیپین افزایش خواهد یافت و روند صلح بین مانیل و جبهه آزادیبخش اسلامی مورو را تهدید خواهد کرد. کارشناسان معتقدند احتمالاً رئیسجمهوری فیلیپین برای آزادسازی شهر ماراوی آمار تلفات شبهنظامیان اسلامی را افزایش دادهاست. البته جنگجویان بازمانده از درگیری با نیروهای امنیتی فیلیپین به مناطق بومی باز خواهند گشت و از حمایت بومیان برای نبرد آتی برخوردار خواهند شد.
شهر ماراوی جنگی را تجربه کرد که تکرار خواهد شد. با از بین رفتن پایگاه داعش در خاورمیانه، این گروه احتمالاً پراکندهتر خواهد شد و توجه خود را به سمت مناطق جدید از جنوب شرق آسیا تا آفریقای زیرصحرا معطوف خواهد ساخت. جنگجویان خارجی که از سراسر جهان به عراق و سوریه رفتند، ممکن است به هسته جنبشهای گسترده در کشورهایشان تبدیل شوند. حال که داعش خلافتش را از دست داده، ممکن است با بازبینی استراتژیاش، گروههای کوچکی به نمایندگی از خود در این مناطق ایجاد کند تا قدرت تازهای به نام و اعتبار خود بدهد.
جنوب شرقی آسیا از دیرباز بستر مناسبی برای افراطگرایی اسلامی و خشونت بودهاست. به عنوان مثال، کشور همسایه فیلیپین، یعنی اندونزی، پرجمعیتترین کشور مسلمان دنیا، پایگاه اصلی رهبران کلیدی القاعده قبل از حملات یازده سپتامبر بود. اخیراً دولت اندونزی دستگیریهای مرتبط با توطئههای تروریستی افراطگرایان اسلامی را بیشتر کردهاست.
البته هستههای جهادی فعال در فیلیپین و جمعیت جنگجویان خارجی که از عراق و سوریه به این کشور و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا برمیگردند، در مقایسه با کشورهای شمال آفریقا، نسبتاً کوچک است. با توجه به پراکندهشدن دولت اسلامی، فیلیپین احتمالاً برای این گروه به مکانی ارزشمند و ایمن در خارج از خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
فیلیپین به واسطه جمعیت بالای مسلمانش، وجود جنبشهای افراطی اسلامی و خشن، نظامهای مالی رسمی و غیررسمی منعطف، نهادهای محلی ضعیف و رئیسجمهوری که بر بحران شهر ماراوی نظارت داشته که به کشتار غیرنظامیان بسیار و آوارگی صدها هزار نفر منجر شدهاست، هدفی مناسب برای دولت اسلامی تلقی میشود.
شورشیان و شبهنظامیان اسلامی بخوبی در منطقه جنوب فیلیپین فعال هستند. فعالیت گروههای افراطی و شورشی و نیز فعالیتهای تروریستی در این منطقه از فیلیپین رو به تزاید است. بدون تردید درگیریهای بیشتری میان اسلامگرایان و دولت مرکزی بروز خواهد کرد. دولت رودریگو دوترته متعهد است به جنگ با گروههای افراطی منشعب از دولت اسلامی پایان دهد و این گروه را نابود سازد، اما تاریخ این کشور نشان میدهد که فیلیپین کانون شورشیان ملهم از ایدئولوژی افراطی بوده و پایان دادن به اینگونه درگیریها کار آسانی نخواهد بود.
حتی اگر فیلیپین به کانونی برای تغذیه شبکه جهانی دولت اسلامی تبدیل نشود، احتمالاً مکانی مناسب برای جذب نیرو، تأمین مالی و انتشار تبلیغات ملهم از دولت اسلامی یا تبلیغات و دستورکار خشن تحت حمایت مستقیم این گروه باقی خواهد ماند.
0 Comments