أحدث المقالات
چرا طالبان در افغانستان پیروز نمیشود؟
ست. جی. جونز در یادداشتی که نشریه فارن افرز آن را منتشر کرد، نوشت: او تنها کسی نیست که معتقد است طالبان در حال پیشروی است. عبد الجبار قهرمان، ژنرال بازنشسته افغان و نماینده ارتش افغانستان در ولایت هلمند تا سال 2016، به نیویورک تایمز گفته بود: «طالبان دارد قوی تر میشود، دولت [افغانستان] درحال عقبنشینی است. دولت در میدان، روز به روز بیشتر شکست میخورد». به همین ترتیب، رسانهها نیز ادعا کردهاند که «طالبان ظاهرا در حال پیروزی است و آمریکا پیروز این جنگ نخواهد بود».
اگرچه طالبان در بقا و اجرای حملات چشمگیر به شهرهایی نظیر کابل توانایی حیرتآوری از خود نشان داده است، اما این گروه برخلاف بسیاری از تحلیلها، ضعیفتر از قبل شده است. این گروه به واسطه ایدئولوژی بسیار افراطی، ساختار رهبری تحت تاثیر گروه قوم پشتون، وابستگی بیش از حد به تاکتیکهای وحشیانه ای که دهها هزار غیرنظامی بیگناه افغان را به کشتن داده است، فساد گسترده و وابستگی به متحدان خارجی نظیر پاکستان، تا حد زیادی فلج شده است. بسیاری از رهبران ارشد طالبان هنوز امیدوار هستند که روزی بتوانند کابل را باز پس بگیرند، دولت افغانستان را ساقط کنند و امارت اسلامی افراطی در این کشور تاسیس کنند. اما این چشمانداز با توجه به ضعف این گروه و تصمیم آمریکا برای حفظ نیرو در افغانستان، بعید به نظر میرسد.
در واقع، ضعف طالبان و دولت فعلی افغانستان حاکی از احتمال ایجاد بنبست میان آنها در آینده قابل پیشبینی است. ممکن است سرزمینها دست به دست شوند، اما تا آن حد نخواهد بود که تعادل را به نفع یک طرف عوض کند. از این رو، در حال حاضر مذاکرات برای صلح بهترین گزینه طالبان است، زیرا پیروزی این گروه بر دولت افغانستان و حامیان بینالمللی آن در میدان جنگ، بعید به نظر میرسد.
طالبان «جدید»
طالبان، امروز سازمانی متفاوت از دهه 1990 است که بر افغانستان حکومت میکرد. این گروه توسط هیبت الله آخوندزاده، رئیس دادگستری و شورای علمای طالبان و همچنین بلندپایه ترین مقام مذهبی این گروه اداره میشود. آخوندزاده و سایر رهبران طالبان سعی کردند تا با سرمایهگذاری در برخی طرحهای توسعه و وعده اصلاح نظام آموزش و پرورش، قلب و ذهن افغانها را تسخیر کنند. همچنین، رهبران طالبان، امروز نسبت به دهه 1990، از نظر رویکردهای نظامی خشنتر هستند. آنها در حالیکه با افتخار اصول خود را در وب سایتها، توییتر و مجلات پرزرق و برق تبلیغ میکنند، اما غالبا به غیرنظامیان به خاطر استفاده از همین تکنولوژیها حمله میکنند.
طالبان در مناطق روستایی مقاومت کرده و توانستهاند در کابل و سایر شهرها حملات متعددی انجام دهد. رهبران این گروه، ساختاری سازمانی به وجود آوردهاند که در آن، مقامات بلندپایه، نظارت و راهنمایی راهبردی را تعیین کرده و مقامات نظامی و سیاسی، تصمیمات تاکتیکی و عملیاتی را در میدان اتخاذ میکنند.
با این حال، طالبان با موانع جدی مواجه شده است. پس از تسخیر موقتی شهر قندوز در سپتامبر 2015، این گروه در مواجهه با نیروهای آمریکا و افغانستان، در عرض چند روز کنترل آن شهر را از دست داد. در سال 2016، طالبان، همزمان چند شهر مرکزی این استان را تحت فشار گذاشت، اما نتوانست بر آنها سلطه یابد. در سال 2017 نیز، طالبان نتوانست تهدیدی علیه شهرهای مراکز استانها ایجاد کند.
چرا طالبان شکست میخورد
شکست طالبان حاکی از کاستیها و عیوب چندگانه این گروه است:
نخست آنکه، ایدئولوژی طالبان هنوز از نظر بسیاری از افغانها (ازجمله برای افغانهای شهر نشین) افراطی است. مردم افغانستان بیشتر به اسلام کمتر محافظهکاری معتقد هستند که فناوری مدرن، مشارکت سیاسی و برخی حقوق زنان را مجاز میشمارد. به عنوان مثال، تقریبا همه مردم افغانستان با حق رای زنان موافق هستند و تقریبا 39 درصد دانش آموزان مدارس دولتی را نیز دختران تشکیل میدهند، اما حکومت طالبان از تحصیل دختران جلوگیری میکرد.
دوم آنکه اعضای این گروه عمدتا از قوم پشتون هستند و از حمایت کامل دیگران از جمله ازبکها، تاجیکها و هزارهها برخوردار نیستند. لایههای ارشد طالبان تحت سیطره پشتونها قرار دارد؛ هرچند که در سطوح پایینتر تنوع قومی به چشم میخورد.
سوم آنکه، طالبان برای به دست گرفتن کنترل شهرها، به تاکتیکهای وحشیانهای دست زده است که باعث کاهش حمایت مردم افغانستان از آنها شده است. همانند بسیاری از گروههای شورشی، ستیزه جویان طالبان، غیرنظامیان و پرسنل دولتی را با ترور، بمبهای کنارجاده ای، کمین و تهاجم، مورد هدف قرار میدهند. حملات انتحاری، عمدتا مهلک بوده و در طول دهه گذشته جان هزاران غیرنظامی افغان را گرفته و هزاران نفر دیگر را معلول ساخته است.
طبق نظرسنجی موسسه بنیاد آسیا (Asia Foundation)، تقریبا 93 درصد از مردم افغانستان میگویند که آنها از مواجهه با طالبان به خاطر دیدگاههای افراطی و وحشیگریشان، بیمناک هستند. با این حال، علاوه بر تنفر عمومی، وحشیگری آنها باعث آوارگی خانوادهها، آسیب دیدن داراییهای غیرنظامیان و محدودیت آزادی شده و در همین حال، دسترسی به کمکهای انسان دوستانه، آموزش و مراقبتهای پزشکی را محدود ساخته است. همه اینها باعث کاهش جذابیت این گروه شده است.
چهارم آنکه، اگرچه بسیاری از ناظران به وجود فساد در دولت افغانستان اذعان دارند، اما تعدادی نیز میدانند که طالبان به ویژه در تجارت مواد مخدر فساد پیچیدهای داشت. بیش از نیمی از کل بودجه طالبان را درآمدهای مواد مخدر تشکیل میداد و منبع اصلی درآمد فرمانروایان محلی محسوب میشد. طالبان در ابتدا مواد مخدر را به صورت شیره تریاک از افغانستان صادر میکرد، اما پس از آن، به طور فزایندهای به ساخت آزمایشگاهها در این کشور پرداختند تا تریاک را در شکل مورفین و هروئین فرآوری کنند. این اقدامات تضمین میکرد که افغانستان همچنان بزرگترین تولید کننده و صادر کننده تریاک در جهان باشد و تقریبا 80 درصد از تریاک جهان را تولید کند. درآمد طالبان از مواد مخدر برای پرداخت دستمزد همه افراد از سرباز صفر گرفته تا مقامات دولت افغانستان به مصرف میرسید و مشارکت طالبان در همه ابعاد تجارت مواد مخدر حاکی از شباهت این گروه به کارتل مواد مخدر بود.
پنجم آنکه، این گروه به شدت بر حمایت کشورهای همسایه (به ویژه پاکستان) وابسته است، در حالی که بسیاری از مردم افغانستان از این کشور بیزارند. پاکستان و اداره اطلاعات آن (Directorate of Inter-Services Intelligence)، به عنوان مهمترین سازمان جاسوسی این کشور، علاوه بر آنکه کمکهای متعددی در اختیار طالبان و گروههای متحد آن نظیر شبکه حقانی قرار میدهند، این کشور را به پناهگاه رهبران و خانوادههای طالبان نیز تبدیل کردهاند. همچنین، مقامات پاکستان، پول، آموزش، اطلاعات، تجهیزات مرگبار و غیرمرگبار مانند تجهیزات ارتباطی برای طالبان فراهم میکنند. این درحالی است که تنها 3.7 درصد از مردم افغانستان در نظرسنجی 2016 موسسه گالوپ نسبت به پاکستان نظر مساعدی داشتند. حدود 5.8 درصد از افغانها داعش را مطلوب قلمداد کرده و تقریبا 62 درصد هم نسبت به هند خوشبین بودند.
مذاکرات صلح
اگرچه سیاستمداران و دانشگاهیان غربی از ضعف دولت افغانستان نگران هستند و درباره پیروزی قریب الوقوع طالبان هشدار داده اند، اما آینده طالبان نیز چندان امیدوار کننده نیست. اگرچه این گروه قادر است شورش را تا آیندهای معین به پیش برد، اما احتمال سرنگونی دولت افغانستان و حتی تصرف شهرها بعید است.
در مواجهه با این چشمانداز محدود، رهبران طالبان باید مذاکرات صلح را با دولت افغانستان آغاز کنند. ترغیب طالبان به آغاز مذاکرات صلح (به ویژه مذاکره با نمایندگان دولت افغانستان) احتمالا مستلزم تلاش مداوم آمریکا و شرکای منطقهای به ویژه پاکستان است.
از آنجایی که طالبان کنترل برخی مناطق روستایی را در دست دارد، رهبران این گروه احتمالا راضی به مذاکره برای دریافت برخی امتیازات از دولت افغانستان و متحدان آن، از جمله نقش پررنگتر اسلام (و قوانین اسلامی) در نهادهای افغان، استخدام برخی مقامات طالبان در پستهای دولتی، مبارزه با فساد در دولت و حتی خروج نهایی آمریکا و سایر نیروهای خارجی باشند. همچنین، باید به رهبران این گروه تاکید کرد که تعویق مذاکرات کمکی به موقعیت آنها در مذاکره نخواهد کرد. اعلامیه دولت ترامپ مبنی بر کنار گذاشتن ضرب الاجل دولت اوباما برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، باعث شده است که جبهه مقابل طالبان تا حد زیادی تجدید قوا کند و در موضع برتر قرار گیرد.
وقت آن است که رهبران طالبان، همانند گروه فارک در کلمبیا، مذاکرات صلح را آغاز کنند. مردم افغانستان سزاوار پایان این جنگ هستند که نزدیک به 40 سال از آن رنج برده اند.
0 Comments