طرح خطرناک غرب برای آینده غزه
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل شرق آسیا گفت: علیرغم شانس پیروزی، لیکن احتمالا تعداد کرسیهایی که نارندار مودی، نخست وزیر هند در پارلمان آینده این کشور در اختیار خواهد داشت، کمتر باشد، چون به نظر میرسد مسلمانان و دیگر اقوام هند در انتخابات سراسری به سمت احزاب مخالف حزب حاکم حرکت کنند.
دیک زندی در مقالهای که در کتاب مجموعه مقالات دیدگاههای ملی درباره سیاست مشترک امنیتی و دفاعی اروپا، چاپ اندیشکده اگمونت – موسسه سلطنتی روابط بینالملل – بلژیک منتشر شد، نوشت: این امر منطقی به نظر می رسد که بودجه تقلیل یافته این کشورها باعث رفتن آنها به سمت بروکسل برای همکاری با گروههای بزرگتری از شرکا در اتحادیه اروپا یا ناتو شود.
با وجود برخی پیشرفت ها در پروژههای آژانس دفاعی اروپا و در برنامه دفاع هوشمند ناتو، اگر نگوییم همکاری دفاعی عمیقتر در سطح 28 کشور غیرممکن است، اما بسیار دشوار خواهد بود. به غیر از این دلیل منطقی همیشگی که موافقت با تعداد زیادتری از بازیگران در مقایسه با یک یا دو بازیگر طبیعتا دشوارتر است، دلایل بسیار زیادی برای نبود پیشرفت اساسی در زمینه توسعه ظرفیت در اتحادیه اروپا و ناتو وجود دارد.
یک عامل جغرافیاست. فنلاند و دولت های حوزه بالتیک که با روسیه هم مرز هستند، نگرانیهای امنیتی بیشتری در مقایسه با ایتالیا و اسپانیا دارند که باید با جریان عظیم مهاجرانی که از مدیترانه میگذرند، دست و پنجه نرم کنند.
تاریخ هم نقش دارد به طوری که این عامل، بیشتر در گرایش مداخلهجویانه امپراتوریهای قدیم فرانسه و انگلیس قابل مشاهده است. از سوی دیگر آلمان همچنان به اعزام نیرو به ویژه در عملیاتهای پرخطر اکراه دارد.
عوامل دیگری نظیر زبان، فرهنگ و تجارب گذشته در همکاریهای نظامی که همگی همکاری فراسوی مرزهای ملی را ساده یا دشوارتر می سازند، در این میان نقش دارند.
در این راستا موضوع دفاع، تفاوت چندانی با دیگر بخشهای کارکردی دولت نظیر اجرای قوانین، آموزش یا مسایل محیطی ندارد. در این حوزهها همکاری عملی میان کشورهای همسایه اغلب عمیقتر و به لحاظ ساختاری، توسعه یافتهتر از سطح اتحادیه اروپاست.
اما ترجیح همسایگان برای همکاری، به معنای ساده بودن همکاری دفاعی گروهی نیست. حفاظت از صنایع دفاعی ملی که با وجود دستورالعمل 81/2009 همچنان ادامه دارد، بزرگترین مانع توسعه مشترک ظرفیت و تدارک تجهیزات در سطح اروپاست. همکاری گروهی هم از این واقعیت راه گریزی ندارد.
در حاشیه، پیشرفت بیشتری در زمینه همکاری عملیاتی در گروهها در حال حصول است. در حالی که ممکن است یکپارچهسازی نیروها دشوارتر از خرید تجهیزات به نظر برسد، اما در واقع عکس این قضیه صادق است. به ندرت وقتی همکاری نظامی-نظامی مطرح باشد، منافع سیاسی – اقتصادی ایفای نقش میکند.
اما پیش شرط های مهمی وجود دارد: شرکا باید به یکدیگر اعتماد داشته باشند، فرهنگهای سازمانیشان قابل قیاس باشد و اینکه تجربه قبلی مثبتی در همکاری دفاعی داشته باشند.
برابری در تولید ناخالص ملی، بودجه دفاعی و نیروهای مسلح واقعا مساله اساسی نیست. اندازه متفاوت کشورها هم در این امر اهمیتی ندارد. بر عکس، کشورهای کوچکتر، از همکاری با کشورهای بزرگتر نفع می برند، بنابراین نه تنها به حفظ بلکه به افزایش ظرفیت های آنان کمک می کند.
مفهوم چارچوب کشوری (Framework Nations Concept) که به ابتکار برلین در ناتو به کارگرفته شده، مبتنی بر این نفع است. این مفهوم برای کشورهای توانمند، حتی گروههای بزرگتر هم کارایی دارد، همان طور که فرماندهی هوانوردی راهبردی (SAC) با حضور 12 کشور نیز آن را نشان داد.
همکاری عملیاتی بیشتر ممکن است به غلبه بر موانع دشوارتر برای خرید تجهیزات استاندارد کمک کند. بیشتر این گروهها آن چالش را در زمان برداشت محصول همکاری افزایش یافته میان خود، یعنی در مفهوم، دکترین، آموزش و تمرین پیش رو خواهند داشت. به ویژه گروههایی که در حال یکپارچهسازی نیروهای عملیاتیشان هستند باید اکنون گام بعدی یعنی هماهنگسازی برنامهریزی دفاعی و تدارک جنگ افزار خود را در زمینههایی در نظر بگیرند که نیازهای عملیاتی آنها همگرایی دارد.
استاندارد کردن تجهیزات نه تنها به نفع نیروها خواهد بود، بلکه اجازه حفظ، اکتساب قطعات یدکی و ارتقای تجهیزات به صورت مشترک را نیز می دهد. این یک وضعیت برد- برد است، زیرا به معنای قابلیت های عملیاتی بهتر و کم هزینه تر از طریق مدیریت طول عمر تجهیزات خواهد بود.
برنامه ریزی برای دفاع بین المللی در ناتو و اتحادیه اروپا با شکست روبرو شده است. روند برنامه ریزی دفاعی ناتو (NDPP) به ندرت نتایجی در بهبود قابلیتها به دست داده است. این چیزی بیش از یک نظام حسابرسی برنامه های دفاعی دولت های عضو نیست.
این اتحاد باید به جای تداوم تصویر غلط یک نظام برنامهریزی دفاعی بر چیزی که مورد نیاز است و بر اهدافی متمرکز شود که ممکن است دولت های عضو برای یک اقدام جمعی بپذیرند. NDPP باید جایگزین NCMA (ظرفیت نظارت و ارزیابی ناتو) شود. نتیجه باید ملموس تر و کاربردی تر و به روشی سیاسی تر باشد.
همین امر درباره اتحادیه اروپا هم کاربرد دارد. آژانس دفاع اروپایی با برنامه توسعه ظرفیت و دیگری ابزارها در واقع ابزارهایی را در دست دارد. متاسفانه این آژانس برای آنکه نقش خود را به درستی ایفا کند، خیلی کوچک است. این آژانس از معدود دولتهای عضو حاضر که مخالف همکاری دفاعی در اتحادیه اروپا هستند، رنج می برد.
اخطار مشهور درباره “بر مبنای داوطلبانه” مانع از هر تلاشی برای ایجاد یک نظام فشار محض و آغاز بررسی این میشود که آیا و چند دولت عضو در حال بستن شکاف های ظرفیتی اروپایی هستند.
چارچوب سیاسی جدید برای همکاری دفاعی نظاممندتر و بلندمدتتر که به تایید وزیران دفاع اتحادیه اروپا در نوامبر 2014 رسید، از همین نقص رنج می برد. شاید گروهها بتوانند با نشان دادن اینکه در گروههای کوچکتر میتوان در برنامهریزی دفاعی بلند مدت پیشرفت حاصل کرد، به غلبه بر این موانع سیاسی کمک کنند.
پیشرفت آهسته در همکاری دفاعی اروپا در تضاد آشکار با محیط امنیتی به سرعت رو به وخامت در شرق و غرب است. این باید زنگ بیدارباشی برای همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو و نه فقط برای آنهایی باشد که به این محیط نزدیکند.
همه آنها به میزان برابر وظیفه دارند نه تنها از لحاظ اعلامیه ها درباره همبستگی، بلکه در زمینه قابلیت های واقعی سهیم باشند. این ضرب المثل هلندی در اینجا کاربرد دارد که “داشتن یک همسایه خوب بهتر از داشتن یک دوست در دور دست است”.
ظرفیت ها در گروههای همسایگان نزدیک در مقایسه با دوستان دوردست با سرعت بیشتر و به شکل موثرتری حفظ و اصلاح می شود. اتحادیه اروپا و ناتو باید به همه آنها نزدیک باشند، اما همکاری دفاعی عمیقتر و ادغام نیروهای مسلح باید اول در گروههای کوچک تر متشکل از شرکای مشخص، قابل اعتماد و اطمینان محقق شود.
0 Comments