جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نیاز ناتو به راهبردی جامع در قبال روسیه
الگا اولیکر، مایکل جی. مک نرنی و لین ای. دیویس در مقالهای که اندیشکده رند به چاپ رساند، نوشتند: تا به امروز آمریکا و دیگر اعضای ناتو به دو طریق به این اقدامات واکنش نشان داده اند: 1. تحریم های اقتصادی روسیه و 2. اقدامات نظامی متعارف ناتو که در راستای نمایش آمادگی ها و قابلیت های جدید نظامی به روسیه صورت گرفته است.
مضاف بر آن رهبران ناتو در اعلامیه نشست ولز 2014 به وضوح بر ادامه این مسیر و حضور قوی تر ناتو در شرق اروپا تاکید کردند. این اقدامات با هدف ممانعت از تهدیدهای آینده روسیه، اطمینان بخشی به کشورهای عضو ناتو و کمک و پشتیبانی از امنیت کشورهای غیرناتو به ویژه اوکراین صورت پذیرفته است.
با این حال به نظر می رسد که ناتو برای انجام موثرتر اقدامات خود با چالشهایی مواجه است که اختلاف نظر سیاسیون غربی و افکار عمومی درباره دخالت ناتو در اوکراین و میزان تاثیرگذاری آن بر حل بحران اوکراین از جمله آنها محسوب میشود. مضاف بر این، شواهد نشان می دهد که اقدامات ناتو تاثیری بر سیاست خارجی روسیه در اوکراین نداشته است.
بر این اساس به نظر میرسد ناتو برای مقابله اساسی با این وضعیت نیاز به یک راهبرد جامع بلندمدت دارد که در آن بتواند با پاسخ به سوالات زیر به صورت فعالانه تر برای برقراری صلح و ثبات در قاره اروپا عمل کند:
– تهدید اصلی برای متحدان ناتو چیست؟ تهدید نظامی سنتی یا غیرنظامی و سیاسی؟
– آیا بالا بردن هزینه ها می تواند روسیه را به عقب نشینی وادار نماید؟
– ویژگی های رفتاری ناتو در برابر روسیه چه باید باشد، تعامل یا عدم تعامل؟
– برای ناتو چه میزان از نفوذ روسیه در کشورهای غیرناتو قابل پذیرش است و اینکه ناتو چه کمک هایی می تواند به این قبیل کشورها ارائه دهد؟
با توجه به این پرسش ها، دو راهبرد عمده مورد نظر است که هر یک از آنها با دستاوردهای احتمالی متفاوتی همراه خواهد بود. این مساله تا حد زیادی به پیچیدگی سیاست ها و تعداد کشورهای درگیر در انجام هر کدام از این راهبردها بازمی گردد.
راهبرد اول (مجازات و عدم تعامل): تمرکز بر احتمال تجاوز نظامی روسیه به اعضای ناتو و مقابله به مثل از طریق تهدید به مجازات. این استراتژی بر بهره گیری از ابزارهای سنتی نظامی متعارف و همچنین افزایش حضور نظامی آمریکا در حوزه های درگیری متمرکز است. با این حال به کارگیری این راهبرد خطراتی دارد، چرا که هر چند پاسخ نظامی به تهدید روسیه با توجه به ضعف نسبی این کشور ممکن است آسان به نظر آید، اما پاسخ احتمالی این کشور با توجه به توان هسته ای اش، می تواند شرایط پیش بینی نشده و خارج از کنترلی را ایجاد کند. ضمن آنکه اگر کشور مورد دعوا عضو ناتو نباشد، مطمئنا پاسخ روسیه قوی تر خواهد بود.
استراتژی دوم ( انعطاف پذیری و تعامل): تمرکز بر تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی روسیه بر اعضای ناتو و ممانعت از بروز چنین تهدیداتی از طریق تقویت انعطافپذیری اعضای ناتو و محدود نمودن آسیب پذیری های آنها. این راهبرد ضمن حفظ حداقل تعامل با روسیه، درجه ای از نفوذ این کشور در دولت های همسایه غیرناتو را نیز می پذیرد. لازم به ذکر است که هر چند اقدام نظامی اولویت اول و اصلی این راهبرد نیست، در این راهبرد ناتو تا میزانی از پاسخ نظامی متعارف را برای خود محفوظ میدارد. برای رسیدن به تعامل نیز لازم است تا در قدم اول تنشزدایی در موضوعات حساس از جمله در موضوع اوکراین صورت گیرد و پس از آن نیز اقدامات همکاریجویانه در زمینه های سایبری، عملیات ویژه، همکاری های امنیتی و مبارزه با تروریسم در تقویت این روند موثر خواهند بود. بدون شک این همکاریها میتواند زمینهای مشترک برای اروپا و روسیه به منظور تدوین قطعنامه نهایی بحران اوکراین برای ایجاد یک صلح پایدار و فراگیر باشد و این فرصتی برای تمام اروپا برای رسیدن به توافق امنیتی جامع با قوانینی جدید خواهد بود. با این حال در این مصالحه لازم است تا منافع روسیه به ویژه در حوزه پیرامونی اش در نظر گرفته شود. این راهبرد نیز دارای مخاطراتی خواهد بود که از جمله عبارتند از:
- پیدا کردن و رفع آسیب پذیری های اعضای ناتو یک فرایند پیچیده و طولانی است.
2.تغییرات سیاسی پیش بینی نشده می تواند چشم انداز تعامل طولانی مدت را به خطر اندازد.
- در صورتی که راهبرد تعاملی ناتو در برابر روسیه به عنوان عقب نشینی تلقی شود، به محبوبیت پوتین در افکار عمومی روسیه و منطقه اروپای شرقی کمک خواهد کرد.
گفتنی است که دو راهبرد ذکر شده تنها راهبردهای ممکن نیستند و حتی نویسندگان مقاله راهبرد سومی را نیز که در آن حوزه نفوذ روسیه در کشورهای همسایه خود به رسمیت شناخته شود، رد نمی کنند. اما آنچه در همه راهبردها حائز اهمیت است، در نظر گرفتن امنیت اروپا و نقش ناتو در برقراری آن خواهد بود که احتمال رسیدن به آن در راهبرد ترکیبی دوم بیشتر است، چرا که این راهبرد بر رفع تهدیدات روسیه پیش از وقوع آنها تکیه دارد. حال آنکه راهبرد اول مقابله به مثل نظامی پس از تهدید نظامی روسیه را دنبال می کند.
در واقع هر چند که هر دو این راهبردها با خطراتی مواجه است و موفقیت آنها تضمین شده نیست، اما در نهایت باید به راهبردی روی آورد که ضمن کاهش آسیب پذیریهای به تسریع فرآیند ایجاد یک روسیه متحد اروپا ختم شود. نیل به این هدف اگر چه ممکن است سال ها طول بکشد، اما در هر صورت راهبرد تعامل بسیار موثرتر از مجازات خواهد بود. بر این اساس سه مرحله کوتاه مدت پیشنهاد می شود:
- رسیدن به یک درک مشترک از سوی اعضای ناتو در خصوص آسیب پذیری ها از طریق ارزیابی شفاف کشورهایی که بیشتر مستعد تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه هستند. فهم این مساله میتواند آسیب پذیری های ناتو را کاهش دهد.
- توسعه دکترین های غیرمتعارف برای ایجاد یک درک مشترک از تهدیدهای روسیه؛
- بهبود زیرساختهای پیشنهادی در کشورهای مورد تهدید شامل: افزایش توانمندیهای سایبری، اطلاعاتی؛ ارتباطات راهبردی و اصلاحات امنیتی. این روند نیازمند مشارکت جدی آمریکا در مسائل کشورهای عضو ناتوست.
در پایان باید گفت که هرچند اقدامات روسیه، امنیت اروپا را به خطر انداخته، اما تعهد به ارزشهای آتلانتیک شمالی مبتنی بر دموکراسی و ارزشهای لیبرالی می تواند مسیری روشن برای رسیدن به اروپایی امن باشد.
0 Comments