کامرون هرینگتون در مقالهای که در مجله سیاست خارجی کانادا منتشر شد، نوشت: روشهای سیاسی و بین الدولی به تنهایی نمی تواند تاثیرات موجود و یا بالقوه کمبود آب را بر افراد و گروههای انسانی به خوبی ارزیابی کند و از این رو طیف وسیعی از روابط میان اشخاص و جوامع که خارج از چارچوب سنتی روابط دولتها در خصوص منابع آبی مشترک برقرار گردد، مورد نیاز است.
از سوی دیگر مشکلات طبیعی در آغاز قرن بیست و یکم به گونه ای ظاهر شده اند که در تاریخ بشر تجربه نشده و بنابراین حل این بحران های مهم و پیچیده نیاز به اقدامی اساسی و گسترده دارد و به عبارت دیگر دسترسی به امنیت آبی که نیازهای بشری و زیست محیطی را پاسخ دهد، در چارچوب اقدامی جهانی در مقابل آسیب پذیری ها و تهدیدات مشترک قرار می گیرد.
آنچه از آن به عنوان مسئولیت مشترک و اتحاد برای آب یاد می شود، در واقع نوعی مدیریت منابع آب با رعایت عدالت، برابری و همکاری است که پایه های آن در سال 1998 و در نشست های بین المللی در حوزه آب شکل گرفت و در آن سازگاری و هماهنگی سیستم های آبی، زیست محیطی و اجتماعی در راستای رسیدن به امنیت آبی از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این مفهوم رویکردهای اخلاقی که به ارزشهای مشترک انسانی در مسیر توسعه انسانی پایدار احترام می گذارند، جایگزین روشهای تجاری میشوند که با هدف کسب سود موجب تخریب منابع طبیعی شده و به پیامدهای زیست محیطی و آلام انسانی نیز توجه چندانی ندارند.
یکی از مفاهیم مورد بحث درحوزه امنیت آب، مدیریت یکپارچه منابع آبی است که به عنوان مجموعه اصول مطرح در مدیریت منابع مختلف آبی و استفاده های خانگی، صنعتی و کشاورزی از آنها با توجه به نیازهای گروه های آسیب پذیر و نیازمند و همچنین مناطق آسیب پذیر مانند کشورهای محصور در خشکی قابل تعریف بوده و در مناطق مختلف خارج از چارچوب های از پیش تعریف شده و سازگار با شرایط متفاوت قابل اجراست.
آنچه در اینجا مورد توجه است هماهنگی میان شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در راستای استفاده مناسب از منابع آبی و ثبات زیست محیطی است. این روش امروزه بسیار مورد توجه است و بر اساس ارزیابی انجام شده از سوی سازمان ملل متحد در سال 2012 حدودا 80 درصد کشورها سطوحی از آن را به اجرا گذاشته اند.
همچنین مدیریت یکپارچه منابع آبی مفاهیم مشخصی از امنیت انسانی را در خود جای داده به این ترتیب که بر تخصیص صلحآمیز و متناسب آب در مرزها و منابع آبی مشترک تاکید داشته و ارزش ویژه ای برای مشورت و مذاکره میان گروه های مختلف ذی نفع قائل است.
البته باید در نظر داشت که این روش یک خط مشی تکنیکی ثابت است که در نهایت از بالا به پایین طرحریزی و اجرا می شود و از این رو اغلب موجب تعقیب مفاهیم ابزاری امنیت آبی شده و قادر به پاسخگویی در برابر بنیانهای اخلاقی در مدیریت آب در شرایط متفاوت نیست.
علاوه براین باید به برنامه همبستگی جهانی آب اشاره کرد که در آن سطوح مختلف همکاری، مسئولیت اخلاقی و مشارکت محلی در راستای رسیدن به امنیت آبی مورد توجه است. این برنامه از سوی برنامه توسعه ملل متحد، با هدف بسیج کردن منابع مالی و فنی در حمایت از دولتهای محلی مناطق در حال توسعه در رسیدن به هدف توسعه هزاره (به نصف رساندن تعداد انسانهایی که به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند) در اواخر سال 2010 مطرح شده و با عنوان ائتلاف دولت های محلی، منطقه ای و ملی، نهادهای عمومی و خصوصی و سازمان های جامعه مدنی در اروپا، آسیا و آفریقا تعریف می شود.[1] مشارکت داوطلبانه دولت های اروپایی در تامین مالی این جریان قابل توجه است، به طوری که بر اساس ارزیابی کارشناس ارشد آب در برنامه توسعه ملل متحد، در سال 2012 این میزان چهار میلیارد یورو بوده است. سه اصل عمده دراین طرح عبارتند از:
1) اگرچه دولتها به تنهایی مسئولیت حقوقی فراهم کردن دسترسی مردم به آب سالم و بهداشتی را دارند، اما نهادهای ملی دیگر نیز بایست به طور موثری در این جریان مشارکت داده شوند.
2) فقدان دسترسی به آب سالم و بهداشت (امنیت آبی) پیش از کمبود منابع، نتیجه محدودیت های اقتصادی و ضعف های نهادی است.
3) فشار حاصله از کمبود آب، بیش از همه، افراد و گروه های آسیب پذیر را در مضیقه قرار می دهد.
اصول مطرح شده حاکی از آن است که این برنامه مصداقی از اتحاد برای آب، به عنوان یکی از سیاست های آبی حال حاضر، است وعلاوه بر این تغییری از رویه سنتی در حفظ امنیت آب که در آن بیشتر به نقش دولت ها توجه می شد، به رویه جدید محسوب می گردد، چرا که تاکید بسیاری بر درگیر کردن نهادهای ملی و محلی مختلف در ایجاد امنیت آبی دارد.
در مقایسه این دو می توان گفت برنامه همبستگی جهانی آب با ترکیب منابع انسانی و مالی فرامرزی و توجه ویژه به نقش نهادهای محلی روش آزادانهتری در رسیدن به امنیت آبی در پیش گرفته، امری که به سادگی در قالب طرح مدیریت یکپارچه منابع آبی به عنوان یک دکترین مدیریتی، قابل دسترسی نیست.
در مجموع می توان گفت اتحاد برای آب به عنوان یکی از سیاست های جدید مطرح در حوزه امنیت آب که در قالب طرح هایی چون برنامه همبستگی جهانی آب تبلور یافته، با وجود بعضی پیشرفتها هنوز در مراحل اولیه قرار دارد و ازاین رو قضاوت درباره اینکه نکات قوت و ضعف آن در آینده چه خواهد بود، زود است. اما با توجه به تاکید آن بر هنجارهای اخلاقی در همکاری، مرکزیت زدایی، جهانی گرایی و حمایت از اقشار آسیبپذیر می توان آن را بیانی از رویکرد آزادگرایی در امنیت آب دانست.
[1] با توجه به اینکه صندوق کودکان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی در سال 2012 اعلام کردند که این هدف توسعه هزاره محقق شده، این برنامه موفق ارزیابی می شود.
0 Comments