جدیدترین مطالب

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

عابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هنگامی که «نظامی گنجوی» با صفت «آذربایجانی» بازنمایی می‏ شود، دولت مدرن آذربایجان هر آنچه این شخصیت تاریخی به زبان فارسی نگاشته است را سانسور می ‏کند و تنها کنش ‏های نوشتاری «آذری» او را بازتولید می‏ کند. این تقلیل‏گرایی ‏ها، با سیاسی کردن موضوع، به ناشناخته‏ ماندن «افکار و اندیشه ‏های بزرگان و شخصیت ‏های الهام بخش» این قلمرو انجامیده است. در عمل نیز، به دلیل سیاسی شدن  شخصیت‏ های تاریخی، معدود تلاش ‏ها برای معرفی آنان تنها به جنبه ‏های فرهنگی بسنده می ‏کنند و به ندرت پیامدهای نظری اندیشه ‏های بنیادین آنان مورد بررسی قرار می ‏گیرد.

نمایشگاہ نسخ قرآنی در پاکستان

همزمان با نیمه دوم ماه مبارک رمضان، نمایشگاه نسخ خطی قرآن کریم با مشارکت رایزنی فرهنگی کشورمان در پاکستان و مرکز تحقیقات زبان فارسی ایران و پاکستان در اسلام آباد گشایش یافت.

Loading

أحدث المقالات

تاکید آلمان بر لزوم سیاست دفاعی مشترک اروپایی

وزیر اقتصاد آلمان ضمن حمایت از طرح کمیسیون اروپایی برای انتصاب کمیسر دفاعی برای این اتحادیه، بر لزوم در پیش گرفتن یک سیاست مشترک دفاعی در این اتحادیه در شرایط تهدید روزافزون فعلی تاکید کرد.

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

عابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هنگامی که «نظامی گنجوی» با صفت «آذربایجانی» بازنمایی می‏ شود، دولت مدرن آذربایجان هر آنچه این شخصیت تاریخی به زبان فارسی نگاشته است را سانسور می ‏کند و تنها کنش ‏های نوشتاری «آذری» او را بازتولید می‏ کند. این تقلیل‏گرایی ‏ها، با سیاسی کردن موضوع، به ناشناخته‏ ماندن «افکار و اندیشه ‏های بزرگان و شخصیت ‏های الهام بخش» این قلمرو انجامیده است. در عمل نیز، به دلیل سیاسی شدن  شخصیت‏ های تاریخی، معدود تلاش ‏ها برای معرفی آنان تنها به جنبه ‏های فرهنگی بسنده می ‏کنند و به ندرت پیامدهای نظری اندیشه ‏های بنیادین آنان مورد بررسی قرار می ‏گیرد.
Loading

چالش‌ها و فرصت‌های جدید القاعده در یمن

۱۳۹۴/۰۴/۰۹ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: پس از مرگ رهبر ارشد القاعده در یمن، این گروه با چالش ها و فرصت های جدیدی مواجه شده است. مرگ ناصر الوحیشی که ظاهرا با شلیک پهپادهای آمریکایی کشته شد، صرفا حذف یکی دیگر از رهبران القاعده در جریان مبارزه طولانی مدت آمریکا با القاعده و متحدانش نیست، چرا که وحیشی یکی از رهبران رده بالای باقی مانده از هسته اصلی القاعده بود و از همین رو مرگ وی می تواند عمیق‌ترین زخمی باشد که این سازمان از زمان مرگ اسامه بن لادن در سال 2011 به خود دیده است.

دانیل ال بایمن در تحلیلی که اندیشکده بروکینگز منتشر کرد، نوشت: وحیشی همچنین فرمانده فعال ترین شاخه القاعده یعنی القاعده یمن در شبه جزیره عرب بود. وی جانشین رهبر القاعده یمن یعنی ایمن الظواهری نیز محسوب می شد. برهمین اساس نیز مرگ وی به بلاتکلیفی در یمن آشفته افزوده و ممکن است القاعده شبه جزیره عرب را در مسیر جدیدی قرار دهد.

رهبری وحیشی باعث شده بود تا القاعده شبه جزیره عربستان از سازمانی متفرق و در حال شکست به سازمانی تبدیل شود که هم یمن و هم آمریکا از آن احساس خطر کنند. حال آنکه یک دهه قبل یعنی پس از حادثه 11 سپتامبر، جنبش افراطی یمن به نظر در آستانه شکست قرار داشت، به نحوی که دولت یمن فعالیت گروه های تندرو را محدود و وحیشی را زندانی کرده بود.

اما در سال 2003، سازمان القاعده از فعالیت شاخه خود در شبه جزیره عرب علیه دولت عربستان حمایت کرد و پس از چند سال که بسیاری از اعضای سعودی القاعده شبه جزیره عرب کشته یا زندانی شدند، الباقی به یمن گریختند. آنها در یمن با گروهای افراطی نظیر وحیشی که در سال 2006 از زندان یمن گریخته بود، متحد شدند. در سال 2009 نیز دو گروه به اصطلاح اسلامی منطقه ای با هم ادغام و به طور رسمی به القاعده شبه جزیره عرب ملقب شدند. وحیشی، منشی سابق سامه بن لادن، رهبری گروه را به دست گرفت و حمله به اهداف غربی را در دستور کار اصلی خود قرار داد.

این گروه گهگاهی پیشرفت هایی در میدان به دست می آورد، اما اغلب نمی توانست از آنها در مقابل دولت محافظت نماید. با این حال، هنگامی که دولت علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن در جریان قیام‌های مردمی در سال 2012 سرنگون شد، القاعده سعی کرد تا از این خلاء قدرت بهره برداری کند. منصور هادی، جانشین صالح نیز هرچند به شدت القاعده را تحت تعقیب قرار می داد، اما دولت ضعیف او به هیچ موفقیت پایداری نایل نشد.

حملات القاعده شبه جزیره عرب به مواضع و اهداف آمریکا و غرب منجر به تمرکز بیش از پیش آمریکا به یمن شد و از این رو حملات بیشتری با پهپادها انجام گرفت. در سال 2011 نیز، آمریکا انور العولقی، شهروند آمریکایی و عضو القاعده شبه جزیره عرب را به قتل رساند که به این گروه در حمله به اهداف خود در آمریکا و اروپا کمک می کرد.

مرگ وحیشی در زمانی اتفاق افتاده که یمن در حال دوپاره شدن است. اوایل امسال دولت هادی از حوثی ها شکست خورد. حوثی ها هم مخالف دولت قبلی یمن و هم مخالف افراط گرایان القاعده هستند. از طرف دیگر، عربستان سعودی برای حمایت از منصور هادی دست به تهاجم علیه یمن زد و با بمباران شهرها سعی در عقب راندن حوثی ها نمود. چنین وضعیتی برای گسترش القاعده ایده آل به نظر می رسید، چرا که این گروه دشمنان خود را درحال جنگ با یکدیگر می بیند.

با وجود این، مرگ وحیشی گرفتن ماهی از آب گل آلود جنگ داخلی یمن را برای القاعده دشوار می کند چرا که روابط شخصی، شهرت و کاریزما نقش مهم‌تری نسبت به درجه های رسمی در میان گروه های افراطی ایفا می کند و معلوم نیست که قاسم الریمی، جانشین تعیین شده جدید، بتواند همان عملکرد وحیشی را در القاعده شبه جزیره عرب داشته باشد. البته به نظر بعضی از ناظران، الریمی خطرناک تر و وحشی تر است و ممکن است که برای القاعده از وحیشی هم بهتر باشد.

در ضمن، مرگ وحیشی می تواند تمرکز القاعده بر یمن را نسبت به تمرکز بر غرب بیشتر کند. در چنین شرایطی فرصت ها و خطرات جنگ داخلی برای القاعده هم وسوسه انگیز و هم ترسناک است. از یک طرف، القاعده با جنگ با شیعیان حوثی می تواند خود را به عنوان حامی سنی های یمن جا بزند، راهبردی که داعش در سوریه و عراق از آن استفاده می کند. از طرف دیگر، القاعده با این راهبرد، حمایت مالی سنی ها و ستیزه جویان را هم جلب خواهد کرد. بنابراین تعجبی ندارد که القاعده در ماه های اخیر حملات خود علیه شیعیان حوثی را تشدید کرده است.

اما خبر بد برای غرب این است که القاعده از اشتباهات خود در گذشته درس گرفته و اکنون بخت حکومت در یمن را هم دارد. در گذشته، وقتی القاعده جایی را می گرفت قوانین افراطی اسلامی را در آنجا تحمیل می کرد که موجب بیگانگی مردم محلی از آنها می شد. اما اکنون وقتی که این گروه سرزمینی را تصرف می کند با شخصیت های قبیله ای و نخبگان همکاری کرده و ضمن اجتناب از اقدامات بحث برانگیز سعی می کند تا بیش از آنکه به عنوان فرمانروا ظاهر شود، خود را به عنوان نگهبان و مدافع نشان دهد.

همچنین مرگ وحیشی در زمانی اتفاق افتاده که در میان حامیان القاعده و پیروان داعش اختلافاتی شکل گرفته است. این مساله با توجه به آنکه سازمان القاعده تمایلی برای اتحاد با داعش ندارد، می تواند دامنه اختلافات را به یمن نیز بکشاند. هرچند که حامیان داعش قبل از این هم در یمن حملاتی انجام داده بودند، اما مرگ وحیشی فرصتی را در اختیار آنان قرار می دهد تا نفوذشان را در آنجا توسعه دهند.

و در نهایت مرگ وحیشی یک امتیاز برای آمریکا در جنگ علیه افراط گرایان محسوب می شود. مضاف برآنکه مرگ وی با مرگ چند تن از اعضای القاعده ازجمله سخنگو و متفکر این سازمان نیز همراه بود. با این حال، تا کنون رهبران زیادی از القاعده کشته شده اند، اما هنوز هم به عنوان نیرویی قابل توجه محسوب می شوند. بنابراین باید گفت که مرگ وحیشی پیروزی در جنگ نیست، بلکه پیروزی در یک نبرد بوده است.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *