جدیدترین مطالب

آمریکا گزینه‌های حمله به ایران را خط زد

آمریکا گزینه‌های حمله به ایران را خط زد

محمد علی مهتدی در یادداشتی می نویسد: اکنون قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در اوج است و نه فقط حریم ایران بلکه خاک سوریه و هر جا که مستشاران نظامی ایران حضور داشته باشند را پوشش می دهد.

عزم راسخ ایران در مبارزه با تروریسم

عزم راسخ ایران در مبارزه با تروریسم

حضور هیاتی قضایی از جمهوری اسلامی ایران در دمشق به منظور هماهنگی با سوریه و عراق به منظور مبارزه با تروریسم نشان از عزم و اراده ای جدی در منطقه در راستای تحقق امنیت پایدار است.
Loading

أحدث المقالات

هرج و مرج در فرودگاه دبی/ کنسلی ۱۴۰۰ پرواز در ۵ روز

هرج و مرج در فرودگاه دبی ادامه دارد. فرودگاه بین المللی دبی ۳ روز پس از سیل، همچنان با هرج و مرج ناشی از کنسلی پروازها روبه‌رو است و تلاش برای پاکسازی و بازگشایی باندهای فرودگاه ادامه دارد.

نخست‌وزیر مصر: هدف ما رسیدن به صادرات سالانه به ارزش ۱۴۵ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ است

«مصطفی مدبولی»، نخست وزیر مصر اعلام کرد که دولت با شوراهای صادرات موافقت کرد که نرخ رشد صادرات را ۱۵ درصد افزایش دهد تا به هدفی که سالانه ۱۴۵ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده ایم، محقق شود.

ببینید | عصبانیت شدید مجری شبکه اینترنشنال از آتش زدن پرچم آمریکا در ایالات متحده

مجری اینترنشنال گفت: وحشتناک است که مردم آمریکا، پرچم خودشان را آتش می‌زنند و شعار “مرگ‌برآمریکا” می‌دهند و از آن طرف پرچم محور مقاومت را روی دستانشان بالا می‌برند! این، آدم را نگران می‌کند! منبع: بیسیمچی مدیا

آمریکا گزینه‌های حمله به ایران را خط زد

آمریکا گزینه‌های حمله به ایران را خط زد

محمد علی مهتدی در یادداشتی می نویسد: اکنون قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در اوج است و نه فقط حریم ایران بلکه خاک سوریه و هر جا که مستشاران نظامی ایران حضور داشته باشند را پوشش می دهد.
Loading

فراتر از تبلیغات سیاسی

۱۳۹۴/۰۵/۳۱ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: یکی از عجایب تهییج سیاسی افکارعمومی یا تبلیغات در این است که مهم‌ترین عامل سیر تکامل آن، تقابل با نظریات کسانی است که می گویند بسیاری از آنچه که ما آن را تبلیغات فرض می کنیم، می‌تواند ضد- تبلیغ باشد.

نیکلاس جی. کول در گزارشی که اندیشکده لگاتوم منتشر کرد، نوشت: ریشه اصطلاح تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) به اواسط قرن شانزدهم و به واژگان عیسویون بر‌می گردد. این اصطلاح روشی برای بیان افکار سازمان یافته آنها جهت «ترویج» (Propagate) باورهای کاتولیک برای مقابله با تجاوز پروتستان موسوم به ضداصلاحات به شمار می‌رفت. همچنانکه راه‌اندازی کمپین اطلاعاتی آمریکا در جنگ سرد، واکنشی به تهدید تبلیغات کمونیست‌ها از طرف اتحاد شوروی محسوب می‌شد. در زمان ما نیز هزینه‌های کلان چین در توسعه فرهنگی و رادیو و تلویزیون بین‌المللی به عنوان راهی برای مقابله با الگوهای تبلیغی غربی در برنامه های رسانه های جهانی به شمار می‌رود.

به نظر می‌رسد که همه این تبلیغات‌ از یک منظر خود را ضدتبلیغات قلمداد می‌کنند، درست به همان صورت که نیروهای نظامی خود را به عنوان نیروی دفاعی می‌پندارند. این مقاله به بررسی تکامل و ماهیت اقدامات ضدتبلیغاتی و به ویژه به تاریخچه این پدیده در آمریکا پرداخته است.

رویکرد ضدتبلیغاتی را می توان به دو قسمت تقسیم کرد:

  1. ضدتبلیغات تاکتیکی

عبارتست از پیام یا مجموعه‌ای از پیام‌ها یا فعالیت‌هایی که برای عقب راندن و مقابله با پیام رقیب به کار می رود. برای مثال، اقدامات آژانس اطلاعات آمریکا (USIA) در افشای دروغ‌های خاص و یا شایعات اتحاد جماهیر شوروی در دهه 80 در این راستا بود.

  1. ضدتبلیغات استراتژیک

عبارتست از سیاست کلی ارتباطات که به عنوان پاسخی برای فعالیت تبلیغاتی رقیب وضع می‌شود. به عنوان نمونه، در طول دهه 30، دولت بریتانیا رادیو و تلویزیون بی بی سی را به زبان‌های مختلف راه اندازی کرد که این امر پاسخی متقابل به گسترش تبلیغات توتالیترهای راست و چپ در خاورمیانه، آمریکای لاتین و مناطق دیگر بود.

از نظر تاریخی، کمپین ضدتبلیغاتی شامل طیفی از روش‌هاست که اساسی‌ترین آن عبارت است از ممانعت از انتشار عقاید رقیب (دشمن) در داخل جامعه خودی از طریق اعمال محدودیت بر مطبوعات، پارازیت های رادیویی، قانون، فایروال اینترنت و یا اقدامات مشابه.

هر چند که اکثر فعالیت های ضدتبلیغاتی حاوی نوعی پیام است، اما دسته‌ای از پاسخ‌های گسترده‌تر هم وجود دارد که به دنبال ایجاد تغییر در محیطی است که پیام‌ها از طریق آن انتشار می‌یابند. این مداخله در محیط ممکن است شامل فعالیت‌هایی شود که برای تحریف پیام رقیب یا کاهش تاثیر آن از طریق ایجاد مانع به کار می‌رود.

یکی دیگر از رایج‌ترین راهبردهای ضدتبلیغاتی، پیام‌رسانی در سطحی گسترده است. علاوه براین، ممکن است کشوری برای گل آلود ساختن آب، طیف وسیعی از پیام‌های متناوب را ارسال کند (به نظر می رسد که این تاکتیک مورد استقبال رسانه‌های بین المللی روسیه است) و یا کمپینی فراگیر برای بدخواه جلوه دادن، تمسخر و یا بدنامی اطلاعات منبعی معین به راه بیندازد، بدون اینکه بخواهد آن تبلیغات ویژه یا روایت را مشخصا تکذیب کند.

در این روش، عدم صراحت موجب می شود که این نوع گزارش نسبت به گزارش صریح، اثرگذاری بیشتری داشته باشد. همچنانکه در قرن نوزدهم، جان برایت در تقبیح جنگ می نویسد: «آدم به این نتیجه می‌رسد که عقایدی از جنگ ها حمایت می کند که بعد از پایان جنگ مردم می فهمند که هرگز نباید به این عقاید گوش می کردند».

همچنانکه شعار «در جنگ، صداقت اولین تلفات است» که از سال 1916 به بعد در میان فعالان ضدجنگ (و ضد تبلیغات) 1916 رواج داشت، در دهه 20 در دوره بازتاب جنگ جهانی اول به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت و در عصر جنگ ویتنام هم احیا شد. این شعار اکنون جایگاه پند و موعظه داشته و به عنوان نوعی درمان سنتی برای تبلیغات رواج دارد.

سایر فرهنگ های زبانی هم پیامدهای مشابهی دارند. مثلی در فرهنگ مردم آلمان می گوید: «وقتی در زمین جنگ می شود، دروغ همچون شن و ماسه به وفور یافت می شود». علاوه براین از دیگر جملات قصار به وجود آمده در زمان ظهور مطبوعات عمومی می توان به «نباید همه چیز روزنامه‌ها را باور کرد»، یا کنایه های کوچه بازاری آمریکایی های آفریقایی تبار که در اواسط قرن بیستم رواج داشت مانند: «رادیو هم بیشتر چرت و پرت می گوید» اشاره کرد.

عصر اینترنت نیز الگوی رفتاری جذابی را به وجود آورده که به این موارد اشاره می کند از جمله: « هرچیزی را در اینترنت صرف اینکه نوشته با تصویر همراه است باور مکن».

بنابراین ارتباطات سیاسی زمانی بهتر عمل می کند که به ایده ها و احساساتی که مردم آنها را درست می دانند، ربط داشته باشد. با بهره‌گیری از عقاید موجود نظیر عشق به وطن و عدم اعتماد به اجنبی می توان نیروهای تبلیغاتی را با استفاده از این اندرزهای عامیانه تحلیل برد.

هرچند که از نظر منطقی فعالیت ضدتبلیغاتی مستلزم وجود دشمنی برای مبارزه کردن است، اما لزومی ندارد که این کمپین با آن همزمان باشد. راهبرد کمپین‌های ضدتبلیغاتی بیشتر واکنشی به کمپینی در گذشته است که خاطره آن ناخوشایند و مضر به نظر می‌رسد. راهبرد تبلیغاتی نازی‌ها در آلمان در طول دهه 20 و 30 یک فعالیت ضدتبلیغاتی بود که برای پاسخ به خاطره جنگ روانی متفقین علیه قیصر [امپراتور آلمان] که در طول جنگ بزرگ [جنگ جهانی اول] ایجاد شده بود و از جمله آنها می توان به این مثال اشاره کرد:

در کنار روایت هایی از تجاوز و کشتار کو دکان که بریتانیا هوشمندانه به لورد برایس، سفیر خود در آمریکا می‌رساند، یک تبلیغ از جنگ عبارت بود از این ادعا که آلمان ها یک «کارخانه تبدیل جسد» برای تبدیل اجزای انسانی به جنگ افزار احداث کرده اند.

با توجه به این موارد می توان گفت که ضدتبلیغات می‌تواند در سطحی گسترده به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دیپلماسی عمومی کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *