تاریا کرونبرگ عضو سابق پارلمان اروپا در مقالهای که در اندیشکده شبکه رهبری اروپا (ELN) منتشر شد، نوشت: یکی از تحولات مثبت در سیاست جهانی در ماههای اخیر توافق بر سر مسئله هسته ای ایران بوده است.
در آمریکا، با وجود تهدید جمهوریخواهان به تضعیف این توافق از طریق تصویب تحریم های بیشتر، اکنون اجرای آن از حمایت کافی در کنگره برخوردار است.
مجلس ایران نیز به تازگی این توافق را تصویب و شورای نگهبان هم آن را تایید کرد. بنابراین ایران اکنون آماده اجرای این توافق است.
حال این سوال مطرح است که آیا فرمول توافق هستهای میتواند برای حل و فصل بحرانهای دیگر به خصوص در سوریه و اکراین نیز مفید باشد یا خیر.
پیش از آنکه از گروه 1+5 یا گروههایی مانند آن به عنوان مجمع جهانی مذاکره در بحران های جهانی استفاده کنیم، باید بدانیم چه چیزی این ساختار ویژه را موفق کرد.
اراده سیاسی، اولین پیش شرط موفقیت بود. زمانی که باراک اوباما به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، تحولات آغاز شد. در سال 2009 وی به ایرانیها پیام داد، اما پس از آنکه پاسخی دریافت نکرد، رویکرد دوگانه دیپلماسی به علاوه تحریم را جای سیاست قبلی تمایل برای تغییر رژیم قرار داد. پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2013 تغییرات نمود پیدا کرد. اکنون دیگر هر دو طرف اراده سیاسی و عزم راسخ برای توافق را داشتند.
اوباما به موفقیت در عرصه سیاست خارجی خود نیاز داشت و روحانی خواستار کاهش ملموس تحریمها بود. هر دو رئیس جمهور از میان اختلافات بر سر جزئیات غنیسازی اورانیوم و بازرسی از سایت های ایران به توافق دست یافتند.
اتفاق مهم دیگری که روی داد این بود که در این میان، روابط دوستانهای میان کری و ظریف، وزیران امور خارجه هر دو کشور شکل گرفت.
در حقیقت گروه 1+5، یک گروه چندجانبه بود. با وجود این، نتیجه فقط با مذاکرات دوجانبه میان ایران و آمریکا، این دو کشور دشمن یکدیگر حاصل شد.
فرمول گروه 1+5 می تواند به ما درسی بدهد و آن این است که گرچه اراده سیاسی ایران و آمریکا ضروری بود، اما مشارکت پنج عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل در این فرایند بر موافقت شورای امنیت با این توافق تاثیر داشت.
اگر بخواهیم مطمئن شویم که اعضای این شورا این توافق را بعدها خراب نمیکنند، اعضای دایمی باید سهمی در حصول آن داشته باشند. این بدان معنا نیست که همه اعضای شورای امنیت باید در همه مذاکرات شرکت داشته باشند، اما باید چنین موقعیتی در اختیار آنها گذاشته شود. اگر آنها از مشارکت در مذاکرات خودداری کنند، حق وتو را از خود سلب میکنند.
گروه پنج «1+» یا حتی «+ چند کشور دیگر» نیز ایده خوبی است. در مذاکرات هستهای، «1+» کشور آلمان بود. در مورد سوریه میتواند «3+» و متشکل از ایران، عربستان و ترکیه باشد. مذاکراتی که هفته گذشته در وین برای حل و فصل بحران سوریه برگزار شد، شامل آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و همچنین عربستان، ترکیه و برای اولین مرتبه ایران بود.
این اولین مرتبه در چند ده سال گذشته بود که آمریکا با ایران برای موضوعاتی به غیر از توافق هسته ای پای یک میز نشستند و برای اولین مرتبه بود که دو کشور رقیب یعنی ایران و عربستان پای میز مذاکره در مورد سوریه قرار گرفتند.
واضح است که از شرایطی که موجب شد فرمول گروه 1+5 به یک راهبرد موفقیتآمیز در مذاکرات هسته ای ایران دست یابد، نمیتوان به راحتی برای حل بحران سوریه استفاده کرد، اما میتوان گفت آنچه که مذاکرات هسته ای را به موفقیت رساند، میتواند به شکلگیری رویکردهای دیپلماتیک موثر دیگری برای حل بحران سوریه و بحرانهای دیگر در آینده کمک کند.
0 Comments