جدیدترین مطالب

از نسل کشی آلمان در آفریقا چه می دانیم؟

از نسل کشی آلمان در آفریقا چه می دانیم؟

علی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نسل کشی نامیبیا توسط آلمان اولین نسل کشی قرن بیستم میلادی بود و از راه های مختلف همچون تحمیل گرسنگی و تشنگی، جلوگیری از رسیدن غذای کافی، کار اجباری، بردگی، تجاوز جنسی، قطع اعضا و انجام آزمایش های پزشکی بر روی ساکنان این سرزمین ثروتمند اتفاق افتاد چرا که آلمانی ها می خواستند تا مال، اموال و زمین های ساکنان نامیبیا را از آن خود کنند. 

زمان دیپلماسی است، نه جنگ

زمان دیپلماسی است، نه جنگ

عباس آخوندی در یادداشتی می نویسد: سیاست ما در برابر تجاوز مجدد اسرائیل باید خویشتنداری و احاله آن به موقعیت‌های دیگر و پاسخ‌های غیرمستقیم باشد. ما باید فضا را سرد کنیم. گرم نکنیم. گرم کردن فضا عین خواسته اسرائیل است. ‌
Loading

أحدث المقالات

آمریکا در حرف و عمل از اسرائیل می‌خواهد که پس از حمله ایران، خویشتنداری کند/ تل‌آویو احتیاط را در دستور کار دارد  

خبرآنلاین نوشت: بنیامین فریدمن، مدیر اندیشکده اولویت های دفاعی در واشنگتن، می گوید که اسراییلی ها خواهان درگیر شدن در یک رویارویی تلافی جویانه در برابر ایران نیستند، بنابراین ممکن است فضایی برای احتیاط وجود داشته باشد. ممکن است بگویند پاسخ می دهیم اما سپس در همان سطحی عمل کنند که سالها علیه ایران عمل کرده اند، مثل هدف گرفتن افسران سپاه پاسداران و ترور دانشمندان هسته ای ایران.

Loading

راهبرد معکوس کری در سوریه

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: آمریکا به تازگی از برنامه استقرار اولین گروه نیروهای زمینی‌اش در سوریه برای جنگ با داعش پرده برداشت و اعلام کرد که ده‌ها نفر از نیروهای ویژه خود را به این کشور اعزام می‌کند تا از گروه‌های مخالف در جنگ با داعش حمایت‌های مستشاری به عمل آورند.

مایکل ای. اوهانلون در تحلیلی که اندیشکده بروکینگز منتشر کرد، نوشت: جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در این خصوص در کنفرانسی مطبوعاتی در اتریش به خبرنگاران گفت: اولا جادارد که همدردی خود را با مردم فرانسه اعلام کنم. ثانیا، وقت آن است که قبول کنیم تهدید موجود در سوریه و عراق و جاهای دیگر غیرقابل تحمل است و در چنین وضعیتی درست نیست که خودمان را کنار بکشیم. راهبرد فعلی ما به ویژه در سوریه، توام با شکست تحقیرآمیز و متاسفانه ناکارآمد بوده است. ستیزه‌جویان خارجی تهدید بزرگی هم برای جوامع غربی و هم برای جوامع منطقه محسوب می‌شوند. ثالثا، تراژدی پاریس حقانیت راهبردهای  تشدید حملات علیه داعش را به اثبات می‌رساند، اما نه از آن نوع عملیات‌هایی که در عراق و افغانستان به کار گرفته می‌شد.

بر اساس این گفته‌ها، نویسنده پیشنهاد می‌کند که آمریکا باید در ائتلاف با نیروهای بومی، سازمان ناتو و با مشارکت کشورهای خاورمیانه به ایفای نقشی بیشتر در سوریه و عراق بپردازد، چرا که تشدید این فعالیت‌ها مستلزم استفاده از نیروهای زمینی ویژه آمریکا، ناتو و شورای همکاری‌ خلیج فارس در هر دو کشور است تا بتوان حملات زمینی موثر و هماهنگ با حملات هوایی انجام داد و همچنین، آموزش جنگجویان میانه‌روی سوریه و ارتش عراق را تسریع بخشید. علاوه بر این، یک منطقه پرواز ممنوع باید به طور سازنده در این فعالیت ها گنجانده شود تا فورا به وضعیت اسکان در سوریه سر و سامان داده شود.

در این میان، حادثه پاریس سبب خواهد شد که جان کری و باراک اوباما به زودی، دیگر منطق شکست خورده گفتگوهای کنونی صلح سوریه را پیگیری نکرده و به دنبال بررسی الگوی ائتلافی و جذب بازیگران کلیدی و متحدان بالقوه باشند.

راهبرد نظامی آمریکا باید با چارچوب سیاسی واقع‌گرایانه و استوار شروع شود. همچنانکه پیگیری چنین سیاستی در افغانستان به شکل‌گیری دولت اتحاد ملی کمک کرد و در روسیه هم تحریم‌های بین المللی علیه رئیس جمهور پوتین را نهادینه ساخت.

با این حال، سوریه یک استثناست؛ کری به عنوان وزیر به وین عزیمت می‌کند تا در دور دیگری از مذاکرات صلح با قدرت‌های خارجی درگیر در سوریه، شرکت کند، اما این نگرانی وجود دارد که این بار ضرر آن از منفعت آن بیشتر باشد. همچنانکه کری می‌گوید: متاسفانه سوریه برای صلح آماده نیست.

این گفته نشان می دهد که سوریه برای صلح مد نظر کری (آتش بس در میدان جنگ و جایگزینی بشار اسد با دولت اتحاد ملی) آماده نیست. وقتی که شرایط آماده نیست، با مذاکره نمی توان مشکل اصلی را تشخیص داد و مستقیما به آن پرداخت.

آتش بس نقش بر آب است

در حال حاضر نیروهایی که آمریکا خواهان قدرت گرفتن آن بوده و در صلح از آنها حمایت می کند، تنها 10 درصد قدرت مسلح در میدان جنگ سوریه محسوب می‌شود. بنابراین، امکان جایگزین کردن اسد با دولت اتحاد ملی از طریق گفتگوهای آتش‌بس وجود ندارد.

با وجود آنکه در جنگ‌های داخلی، بسیاری از آتش‌بس‌ها و توافقات صلح، حتی پس از مذاکره با شکست مواجه می‌شوند، به ناچار باید امیدوار بود که گروه‌های افراطی به مذاکرات وین احترام بگذارند، هر چند که هیچ نیرویی برای تضمین این امر وجود ندارد و اینکه  نیروهای میانه‌رو نیز همچنان از برادرکشی پرهیز می‌کنند. با همه این احوال، شرایط حاکم بر جنگ سوریه، احتمال شکست را بیشتر می‌کند و این در شرایطی است که احتمال کناره‌گیری بشار اسد هم ضعیف است.

در واقع، برای پیشبرد صلح پایدار در سوریه سه مولفه لازم است: اولا، تعادل نظامی که در آن نیروهای میانه‌رو حداقل قابل مقایسه با دشمنان خود باشند. ثانیا، نوعی بازوی اجرایی صلح با عناصر قدرتمند خارجی که بتواند شرایط توافق را کنترل و در صورت لزوم تحمیل نماید. ثالثا، الگوی سیاسی درست برای آینده سوریه طراحی شده باشد.

بر این اساس به نظر می‌رسد عملی ترین رویکرد در سوریه عبارتست از تاسیس دولتی فدرال با چند منطقه خودمختار؛ یعنی منطقه علوی‌ها، منطقه کردها، چند منطقه مسلمان‌نشین سنی، منطقه دروزی‌ها و یک یا دو منطقه شامل شهرستان‌های حلب تا دمشق. در این روش، تعداد نیروهای حافظ صلح در این کشور 23 میلیونی به نصف کاهش می‌یابد، چرا که نیروها فقط لازم است در مرزهای خودمختاری‌ها و در داخل شهرهای مرکزی گشت بزنند.

با این حال، در حال حاضر هیچ کس از چنین مدل سیاسی حرف نمی زند، چراکه همه سعی می کنند به صورت معنوی از این مذاکرات حمایت و وانمود کنند که گفتگوهای وین شانسی برای رسیدن به توافق دارد.

در عوض، آمریکا بایستی تلاش‌هایش را بر تقویت این سه مولفه صلح متمرکز کند و از وظیفه اصلی خود به بیراهه نرفته و باعث طولانی تر شدن جنگ نشود.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *