اولگا اولیکر در تحلیلی که مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی واشنگتن منتشر کرد، نوشت: چشم انداز این سند راهبردی، روسیه ای را مدنظر دارد که معتقد است به اهداف خود دست یافته و همزمان احساس می کند که از طرف آمریکا و متحدانش تهدید می شود.
همچنین، واضح است که روسیه نگران اوضاع اقتصادی خویش است و می داند که اقتصادش مشکلات عدیده ای دارد. به طور خلاصه، این سند راهبردی برای روسیه ای بلندپرواز است که محدودیت های پیش روی بلندپروازی خود را به عنوان تهدید قلمداد می کند که باید بر آن غلبه کرد.
با این حال این راهبرد چندان هم جدید نیست. در واقع، بسیاری از بخش های آن تکرار مواضع گذشته روسیه است. هر چند که در این سند شگفتی های چندانی وجود ندارد، اما چیزی که قابل توجه است ارائه جهان بینی امروزی روسیه در آن می باشد.
اهداف روسیه
در سند راهبردی جدید، مفاد متعددی به چشم می خورد که شاید مهمترین آنها عبارت باشد از موارد مربوط به پرستیژ و رهبری روسیه در سطح منطقه و جهان.
این راهبرد مبین افتخار روسیه در نقش فزاینده در «حل مهمترین مسائل بین المللی» است. این راهبرد همچنین نقش آفرینی روسیه را به عنوان یکی از قدرت های بزرگ جهان در زمره منافع بلندمدت اساسی این کشور قرار می دهد.
این سند در بخش مربوط به اقتصاد نیز بیان می کند که روسیه به دنبال افزایش تولید ناخالص داخلی خود تا بیشترین حد ممکن در جهان است که همه این ها بیانگر ناخرسندی روسیه از سطح پرستیژ فعلی خود و تمرکز بر افزایش آن در آینده است.
روسیه می خواهد برای تحقق این هدف در سازمان های بین المللی، مکانیسم قوانین و سایر شراکت های بین المللی مشارکت جوید. سازمان های منطقه ای با روابط دوجانبه به ویژه با چین و هند هم در این زمینه اهمیت ویژه ای دارند.
با این حال، همکاری با آمریکا و اتحادیه اروپا مستثنی نشده و شاید هم ضروری به نظر برسد، اما چگونگی تعامل با آنها به منافع روسیه بستگی دارد. به ویژه آنکه روسیه احساس می کند که در برابر این قدرت ها دستاوردهایی داشته است: به نحوی که این کشور در مقابل حملات اقتصادی آنها تاب آورده و ظرفیت دفاع موثر از منافع خویش را نشان داده است.
به هر حال، راهبرد امنیت ملی جدای از اهداف سیاست خارجی نیست. در این زمینه هم، ارزش ها به عنوان موضوعی پایدار در سراسر این سند راهبردی به چشم می خورد. همچنانکه بارها به حفظ و تقویت «ارزش های معنوی-اخلاقی سنتی روسیه» اشاره شده است.
این فرمول بندی جدیدی است که در سند راهبردی دولت قبلی تا این اندازه به این ارزش ها اشاره نشده بود و می توان گفت که این ارزش ها تا حد زیادی احیا شده اند. در حال حاضر این ارزش ها هم از جانب غرب و هم از طرف تروریست ها و افراط گراها تهدید می شود. به طور کلی، به نظر می رسد که تاکید بر ارزش های سنتی جزء لاینفک تلاش برای تقویت وحدت ملی است.
این سند راهبردی همچنین مبین اهداف عالی از جنبه ملی است. در بخش اقتصاد، برنامه ها برای بهبود اقتصاد روسیه چشمگیر است و روسیه می خواهد اختلافات اقتصادی بین افراد و مناطق را از بین ببرد و امنیت انرژی، سیاست دولتی، نظام مالی، بودجه بندی و غیره را بهبود بخشد. همچنین این راهبرد برای جذب سرمایه گذاری بیشتر خارجی و ایجاد بخش فناوری جدید در اقتصاد، برنامه ریزی کرده و به دنبال شرکای اقتصادی و کاهش وابستگی در بخش های اقتصادی است.
این راهبرد در زمینه دفاع ملی، دکترین نظامی فعلی را به عنوان تامین کننده اهداف و برنامه های روسیه ذکر می کند و رویکرد فراگیر دولتی را برای امنیت ملی و بازدارندگی و بسیج مردمی مورد بحث قرار می دهد و نوسازی نظامی را به عنوان معیاری برای موفقیت این راهبرد قلمداد می کند.
اگر کسی برنامه نوسازی نظامی روسیه را مرور کند متوجه می شود که با توجه به وضع اقتصاد روسیه، اجرای این راهبرد و پیشرفت در فنآوری، علم، آموزش و بهداشت و نیز اهداف کلی روسیه در بهبود کیفیت زندگی، تعهدی بس پر هزینه است.
در حقیقت، افزایش درصد هزینه تولید ناخالص ملی در بخش های بهداشت، آموزش و غیره از معیارهای موفقیت این راهبرد محسوب می شود. با این حال از آنجائیکه درصد تولید ناخالص ملی نوسان زیادی دارد، نتایج سیاسی خاص این راهبرد را نمی توان پیش بینی کرد.
دغدغه روسیه
در این راهبرد طیف زیادی از تهدیدها بر امنیت ملی روسیه ذکر شده است. هر چند که بعضی از این ها، مثل بی ثباتی جهانی، تکثیر تسلیحات متعارف و تسلیحات کشتار جمعی، فساد، براندازی و …، در راهبرد قبلی هم وجود داشته است، اما روسیه نگران سیستم دفاع موشکی آمریکا، «سلاح های استراتژیک غیر هسته ای با دقت بالا» و نظامی سازی فضا نیز هست.
همچنین، روسیه نگران تلاش های غرب در ایجاد تنش در اوراسیا، براندازی رژیم های قانونی و تحریک بی ثباتی داخلی و جنگ خارجی است که چالشی برای منافع ملی روسیه محسوب می شود. برای مثال، در این راهبرد، حمایت غرب از براندازی دولت اوکراین و ظهور داعش به عنوان چالشی برای روسیه مطرح شده است.
با این وجود، هر چند که در سند راهبردی قبلی، تهدیدها از آمریکا ساطع می شد، اما دکترین نظامی سال قبل، فعالیت های آمریکا و ناتو را خطرناک تصور می کند. در سند جدید، ناتو به عنوان تهدید توصیف می شود، چرا که این پیمان تجهیزات نظامی خود را در مرزهای روسیه گسترش می دهد. این سند، گسترش آزمایشگاه های «بیولوژیکی-نظامی» آمریکا در گرجستان، اکراین و قزاقستان در مرزهای روسیه را نیز تهدیدی برای منافع این کشور می داند.
گذشته از آمریکا و متحدان آن، روسیه نگران سرنگونی از داخل و از خارج است. از همین رو دکترین نظامی آن حفظ مردم از اهداف افراط گرایی را مد نظر قرار می دهد و بحث موسوم به «انقلاب رنگین» در این راهبرد از راهبرد قبلی متفاوت بوده و عوامل خارجی را مقصر جلوه می دهد و همزمان انقلاب را کار احتمالی « گروه های اجتماعی افراطی، سازمان های غیردولتی داخلی و خارجی و افراد و سازمان های اقتصادی و مالی» برای بی ثبات سازی روسیه می پندارد.
معنا و مفهوم این راهبرد
به طور خلاصه، سند راهبردی جدید، جهان را برای روسیه خطرناک قلمداد می کند؛ جهان خطرناکی که در آن آمریکا و متحدانش فعالانه برای تحدید قدرت روسیه تلاش می کنند. سند راهبرد جدید امنیت ملی روسیه شاید راهبرد واقعی روسیه را روشن نسازد، اما چشم انداز فعلی روسیه را به خوبی توصیف می کند. در مجموع باید گفت که راهبرد روسیه عبارت است از افزایش قدرت این کشور در داخل و در خارج.
0 Comments