جدیدترین مطالب

با این رفتارها منطقه امن نمی شود

با این رفتارها منطقه امن نمی شود

استفان والت می نویسد: وقتی اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران حمله کرد واشنگتن حتی پلک هم نزد، در حالی که این کشور حمله اخیر اکوادور به سفارت مکزیک در کیتو را محکوم کرده بود.

روایت رسانه‌های پاکستانی از دستاورد‌های اولین سفر رئیس جمهور به اسلام آباد

رسانه‌های پاکستان با پرداختن به دستاورد‌های سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به اسلام آباد نوشتند ایران و پاکستان در جریان سفر سید ابراهیم رئیسی به پاکستان پیامی قاطع در مورد عزم مشترک خود برای تقویت روابط در تمامی حوزه‌های همکاری دوجانبه صادر کردند.

سفر موفق رئیس جمهور ایران به اسلام آباد یک «تحول بزرگ» است

درحالیکه بسیاری از رسانه های پاکستانی اخبار مبنی بر تهدید تحریم دولت اسلام آباد از سوی واشنگتن درصورت توسعه مناسبات تجاری با جمهوری اسلامی ایران را منتشر می کنند، وزیر دفاع این کشور سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به اسلام آباد را موفق ارزیابی کرده و‌ آن را تحولی بزرگ قلمداد کرد.

پنج شنبه سیاه فرودگاه‌های فرانسه

اعتصاب کارکنان بخش‌های کنترل پرواز فرودگاه‌های فرانسه باعث شده هزاران پرواز لغو و برنامه ریزی صد‌ها هزارمسافر بهم بخورد و سرگردان شوند.

Loading

أحدث المقالات

طرح ارزی ایران

اگر دولت تا یکشنبه طرح ارزی ارائه نکند مجلس طرح خود را به رای میگذارد.

با این رفتارها منطقه امن نمی شود

با این رفتارها منطقه امن نمی شود

استفان والت می نویسد: وقتی اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران حمله کرد واشنگتن حتی پلک هم نزد، در حالی که این کشور حمله اخیر اکوادور به سفارت مکزیک در کیتو را محکوم کرده بود.

باقری: ریشه ناآرامی‌ها در منطقه در دخالت خارجی است

معاون سیاسی وزیر امور خارجه در حاشیه نشست بریکس در مسکو با اشاره به تحولات منطقه تاکید کرد: وقتی به ناآرامی‌ها در کشورهای منطقه مانند عراق، سوریه و یمن نگاه می‌کنیم،  می‌بینیم که ریشه این‌ها در دخالت خارجی است.

اسپوتنیک، تنها کانال رادیویی خارجی در ایران

از امروز، رادیو “گفتگو”، برنامه هفتگی مشترک “راهبرد شرقی” را روی آنتن می برد. در این کانال رادیویی، کارشناسان دو طرف به مدت یک ساعت در مورد شکل گیری نظم جهانی چند قطبی و چندفرهنگی بحث خواهند کرد.

فلج سیاسی آمریکا

اخبار را ورق می زدم به مطلبی که نشریه واشنگتن پست در باره امضای لایحه کمک های آمریکا به کی یف اشاره می کند رسیدم.

Loading
متن کامل سخنرانی دکتر صالحی در شورای راهبردی روابط خارجی

“سونامی” بالندگی هسته ای در راه است

۱۳۹۴/۱۱/۰۷ | موضوعات

شورا آنلاین: دکتر علی اکبر صالحی، معاون رییس جمهور و رییس سازمان انرژی اتمی در سخنرانی خود در شورای راهبردی روابط خارجی با تشریح دستاوردهای برجام، تاکید کرد با این توافق، نه تنها فعالیت های هسته ای ایران کند نشده است، بلکه در برخی زمینه ها سرعت هم خواهد گرفت. آنچه در پی می آید، متن کامل سخنرانی وی در نشستی است که عصر هفتم بهمن 1394 برگزار شد.

دکتر علی اکبر صالحی – معاون رییس جمهور و رییس سازمان انرژی اتمی:

آنچه که ما اکنون از اقتدار و عزت و سربلندی شاهد آنیم، بخش قابل توجهی از آن یقینا مرهون عزیزانی است که جان خود را فدای اعتلای اسلام و وطن کردند.

تشکر از برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر خرازی که ایشان را بنده معلم اخلاق و مرشد خود در خیلی از زمینه ها می دانم.

تشکر از فرصتی که دادند در شورای راهبردی روابط خارجی حضور پیدا کنیم و مروری از آنچه که گذشت خدمت دوستان عرضه کنیم.

موضوع پرونده ساختگی هسته ای موضوعی نیست که شما با آن غریبه باشید؛ آنقدر در رسانه ها این مساله مطرح شده، مصاحبه ها، گفتمان ها. به مطلبی تبدیل شده که آحاد جامعه به ابعاد گوناگون این موضوع اشراف دارند.

اشاره به اینکه از کجا به کجا رسیدیم. حدود 2002 که آغاز این پرونده ساختگی بود و افکار عمومی جامعه هنوز خیلی مطلع نبود که چه رخ داده و چه رخ خواهد داد و کسی مطلع از این نبود که آب سنگین، اورانیوم یا غنی سازی چیست، الان می بینیم که حتی دانش آموزان هم به زیبایی درباره این موضوعا ت بحث و مفاهیم علمی را درک می کنند.

آن موقع دکتر ظریف نیویورک بود و من وین. پرسید آب سنگین و اورانیوم غنی شده و اورانیوم تهی شده چیست که می خواهیم مصاحبه ای کنیم. حدود 20 دقیقه ای برای ایشان توضیح دادم. یعنی شرایط طوری بود که در ابتدای راه بودیم و همه با این مساله آشنایی نداشتند.

از منظر دیگر، چون قبل از ما بحث عراق پیش آمده و آن اتفاقات رخ داده بود، یادم هست که خبرنگار فرانس پرس نزد من آمد و گفت “به بد چاله ای افتادید و شما مثل عراق گرفتار خواهید شد”. عرض کردم انشاءالله مسیر ما، مسیر عراق نخواهد بود. ملت و دولت ما توان و هوشیاری را دارد که از این برنامه ساختگی به خوبی خارج شود.

مساله رقم خورد و این پرونده ساختگی را برای ما ساختند. پس از موضوع محور شرارت، این مساله شتاب گرفت و انواع اتهام ها را وارد کردند. بهانه جویی هایی فراوانی کردند و در نهایت تبدیل شد به اینکه پرونده ما، ظالمانه و غیرمنصفانه به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود.

آن اوایل که پرونده مطرح شده بود و هنوز به سازمان ملل نرفته بود، ما متهم شده بودیم که بالای 50 درصد غنی سازی کردیم. ادعای آنها را رد کردیم و گفتیم دلیل این درصد غنی سازی، آلودگی دارای منشا خارجی است.

اگر رسانه های آن روزها را مرور کنید، سه سال متمادی همواره بر این امر اصرار داشتند که ایران تخلف بزرگ و غنی سازی بدون اطلاع کرده است.

مباحث فنی را نمی شود کتمان کرد، نهایتا پس از سه سال پذیرفتند که آلودگی منشا خارجی داشته است. اما این سه سال فشار، بالاخره نقطه قوتی برای ما شد و صحت آن پاسخی که ما همواره می دادیم، اثبات شد.

گذشت و در طول زمان، بهانه هایی که می گرفتند، متعددتر می شد و ابعاد گسترده تر می گرفت تا به ابعاد مطالعات ادعایی یا پی ام دی رسیدیم. خاطرم هست زمان جناب آقای لاریجانی وقتی موضوع مدالیتی را مطرح کردند و گفتند هر آنچه از سوال های مربوط به فعالیت های ایران دارید که نسبت به آن مشکوک هستید، مطرح کنید، ما یکباره پاسخ می دهیم؛ شش سوال را مطرح کردند و بخش قابل توجهی زمان آقای لاریجانی پاسخ داده شد. بخشی ماند در زمان آقای جلیلی که پاسخ ها داده شد، لذا مسایل هسته ای بسته شد، اما ناگهان مطالعات ادعایی رخ نمود.

می رفت که پرونده بسته شود، اما پرونده مطالعات هم نهایتا بسته شد. درست مثل همان بهانه ای که درباره غنی سازی 50 درصدی وارد کرده بودند، این بار هم افکار عمومی جهان متوجه شد که مطالعات ادعایی آن درست نبود.

هم داخل و هم خارج حقانیت جمهوری اسلامی ایران را دیگر پذیرفتند و به عبارت دیگر، انسجامی که ما در بیان مواضع خود داشتیم و آن قوت و قدرت در بیان مواضع خود، به طوری که هیچگاه مسولان ما در زمان خود با تردید درباره فعالیت صلح آمیز خود صحبت نمی کردند؛ همواره با رویه منسجمی این مساله دنبال می شد تا نهایتا به آنچه رسیدیم که رسیدیم و مشاهده فرمودید که هر چه مسئولان نظام گفتند، نهایتا همان شد. ما نه غنی سازی در سطح بالا داشتیم و نه اینکه فعالیت های غیرصلح آمیزی داشتیم تحت پی ام دی که آنها مدعی آن بودند.

این خلاصه آنچه بود که از ابتدا تا امروز از منظر آنها گذشت، اما چطور شد که ناگهان بالاخره بحث حل و فصل این موضوع یا پرونده ساختگی سرعت گرفت.

از سال 2002 که شروع کرده بوند، از منظر آنها، گفته بودند نهال غرص شده در ابتدای کار تکلیفش را مشخص کنیم تا ثمرده نشود. شروع کردند تا از ریشه بکنند، اما مقاومت مردم و مدیریت مدیران ارشد نظام باعث شد که توانستیم تمام اتهامات آنها را رد کنیم، توانستیم با مقاومت مردمی و مدیریت مقام ارشد نظام و به خصوص مقام معظم رهبری. ایشان از همان ابتدا می فرمودند که فعالیت های صلح آمیز هسته ای به اعتبار اینکه خارجی ها فشار می آورند باید به گونه ای مدیریت کرد که مدیریت منسجم باشد؛ لذا به دولت ها مرتبط نیست، به اصل نظام مرتبط است. ممکن است دولت های مختلف بیایند و بروند، ولی نظام در مجموع این را یک پرونده ملی تلقی می کند و باید مجموعه نظام درگیر این مساله شود. اگرهدایت ها و حمایت های ایشان نبود، کار به اینجا نمی رسید. برای مثال در در سنوات گذشته بودجه به طور کامل اختصاص داده نمی شد به دستگاه های دولتی، اگر قرار بود صنعت هسته ای در چنین فرآیندی قرار بگیرد، یقینا این فعالیت ها به آستانه هایی که امروز می بینید، نمی رسید. لاجرم باید تسهیلاتی برای فعالان صنعت هسته ای تعیین می شد تا این صنعت پا بگیرد. با توجه به فشاری که آنها می آوردند اگر حمایت ها نبود، این صنعت وسط راه می ماند. این امر محتومی بود. آنها فشار می آوردند و نظام هم حمایت می کرد. حمایت نظام بالاتر از فشار آنها بود. دیدیم از زمانی که مذاکرات شروع شد و چند ده سانتریفیوژ بیشتر نداشتیم تا خاتمه مذاکرات، بالاخره پذیرفتند بیش از 6000 سانتریفیوژ داشته باشیم.

ما آن زمان خاطرم هست که راضی بودیم حتی در حد تحقیق و توسعه تعدادی سانتریفیوژ داشته باشیم اما مساله فیصله پیدا کند؛ الان تحقیق و توسعه جای خودش هست و قریب 6000 سانتریفیوژ پابرجا داریم که از این تعداد بیش از 5000 دستگاه فعال است و مابقی به گونه ای فعال هستند، فقط غنی سازی نمی کنند و دو آبشار هم فعال خواهند بود.

پس هزاران ماشین سانتریفیوژ را در شرایطی نگه داشته ایم که توانستیم حق خود را تثبیت بکنیم و بالاخره حق غنی سازی را به گونه ای بر آنها تحمیل کنیم که آن را به رسمیت بشناسند.

این مرور سریعی بود از آنچه که به دست آوردیم.

در بعد مذاکراتی، زمانی با سه کشور اروپایی مذاکره داشتیم که جناب آقای دکتر خرازی در سمت وزیر امور خارجه و جناب آقای دکتر روحانی در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی درگیر این مساله با کشورهای اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه بودند. بعدا روسیه، چین و آمریکا به این مجموعه اضافه شد و گروه 1+5 شکل گرفت.

قریب پنج سال مذاکره بی سرانجام داشتیم. در دولت گذشته، با توجه به پیشنهاد سلطان عمان برای وساطت جهت مذاکره دوجانبه با آمریکا در مساله هسته ای، نهایتا با اجازه مقام معظم رهبری در سال 1390 این اجازه داده شد که مسیر دوم مذاکره هم شروع شود. این مسیر، مسیر مذاکره بین ایران و آمریکا بود. 1+5 سر جای خود بود، اما این مسیر دوم و مکمل بود که جلو می رفت. این مذاکره از باب اتمام حجت بود. مقام معظم رهبری فرمودند که به آمریکایی ها اعتمادی نیست، اما از باب اتمام حجت این کار صورت گیرد.

این کار شد. مذاکرات شروع شد. در دولت سابق، جلساتی حضوری گذاشته شد. آن مذاکرات که هم حضوری بود و هم به صورت نوشتاری نظرات ما و آنها از طریق واسطه عمانی رد و بدل می شد؛ در آن مذاکرات نهایتا به اینجا می رسیم که یکی از خواسته های اساسی ما، این است که غنی سازی ما باید به رسمیت شناخته شود والا ادامه مذاکره هیچ معنا ندارد که بخواهیم در ابعاد مختلف صنعت هسته ای مذاکره کنیم، اما در نهایت به این برسیم که غنی سازی ما را به رسمیت نمی شناسد. این مذاکره بیهوده بود.

بنا به توصیه مقام معظم رهبری، آنها اول باید به حق غنی سازی ما اذعان می کردند تا مذاکره ادامه داشته باشد. منجر شد به اینکه سلطان عمان نامه ای به دکتر احمدی نژاد نوشت و در آن اینگونه آمد که نماینده ایران و آمریکا حضور ما آمدند و نماینده آمریکا اعلام کرد که غنی سازی را به رسمیت می شناسد، به شرطی که امور ادامه یابد.

به انتهای سال 91 و آستانه انتخابات 92 رسیدیم. قرار شد ادامه مذاکرات موکول به تشکیل دولت جدید شود که آقای دکتر روحانی به ریاست جمهوری برگزیده شدند. ایشان پرونده را از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه ارجاع دادند و نتیجه، الحمدلله فرجام یافتن برجام است.

اما از بعد فنی که مربوط به ما می شود، حرف و حدیث زیاد است. گاهی می بینیم در مطبوعات و برخی رسانه ها مسایلی مطرح می شود که گویی خدای ناکرده ما محدودیت های خیلی زیادی پذیرفتیم و صنعت هسته ای ما با کندی و شاید در جاهایی با توقف رو به رو شد. مثلا راکتور اراک قلبش را درآوردیم یا نطنز به طور کلی یا از فعالیت افتاده یا دیگر فعالیتش دکوری است و مسایلی از این دست. یا اینکه زمانی به 190 هزار سو می رسیم که شاید 100 سال طول بکشد. حساب کرده بودند که با توجه به این تعداد سانتریفیوژ مندرج در برجام، ممکن است 40 سال، 100 سال یا به قول بعضی 200 سال طول بکشد تا به 190 هزار سو برسیم. خیلی مسایل را آن موقع نمی شد بگوییم، الان هم همین طور. ولی نهایتا حداقل موضوع این 40 سال و 100 سال، قضیه اش حل شد و گفتند چنین نیست.

اما چه اتفاقی افتاد و ما چگونه مذاکره کردیم. اصل مذاکره این بود. مقام معظم رهبری فرموده بودند شاکله صنعت هسته ای نباید تکان بخورد و باید پابرجا بماند. عناصر این شاکله هسته ای، اکتشاف و استخراج، غنی سازی، راکتورهای تحقیقاتی، از جمله راکتور آب سنگین اراک، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف از جمله سانتریفیوژ است.

در غنی سازی چه کردیم؟ در ان پی تی یا اساسنامه آژانس به صراحت نیامده اعضا حق غنی سازی دارند یا ندارند. جهان به خاطر منع اشاعه در ارتباط با غنی سازی حساس است. می گویند غنی سازی زمینه ورود به سلاح هسته ای است. اگر کسی هم بتواند غنی سازی کند، بالقوه می تواند سمت تولید سلاح برود. یک گلوگاه است، مثل خودرویی ساخته باشید و آن سوخت خودرو اگر نباشد، حرکت نمی کند. این چنین حالتی دارد.

لذا غنی سازی امری استراتژیک است. برای همین قوانینی در آمریکا وضع شده که اگر کشورهایی بخواهند از فناوری صلح آمیز هسته ای برخوردار شوند باید داوطلبانه سندی امضا کنند که حق غنی سازی خود و از مجموعه چرخه سوخت به صورت داوطلبانه چشم پوشی کنند. الان یکی از کشور همسایه ما در حاشیه خلیج فارس ادعا کرده که می خواهد امضایش را پس بگیرد.

پس غنی سازی از منظر آنها از منظر منع اشاعه خیلی مهم است. گرچه ما اعتقاد داریم بر اساس ان پی تی و اساسنامه آژانس، تا زمانی که کشورها ملزم و معتقد به تعهدات خود هستند، غنی سازی حق آنهاست.

پس یکی از دلایلی که فشار می آوردند، می خواستند این حق مسلم ما را به گونه ای از ما بگیرند که هیچ گاه در عرصه غنی سازی حرکت جدی نکنیم.

دومین کار استراتژیک در فعالیت های هسته ای هم آب سنگین است. آب سنگین هم از منظر آنها می تواند کشور را به سلاح هسته ای برساند. آنها می گویند کافی است یک بشکه آب سنگین باشد، کمی سوخت درون آن بریزید و یک منبع هسته ای هم به آن بدهید و پلوتونیم آن را استخراج کنید و بمب بسازید. خیلی کار پیچیده ای نیست. لذا کشورها نباید به سمت تولید آب سنگین بروند.

ما وارد هر دو عرصه شده بودیم. زمانی که نماینده ایران در آژانس بودم سوال شد که چرا شما هر دو مسیر را رفتید. حتما اهدافی داشتید! گفتم علت این است که مطمئن نبودیم کدام مسیر ما را به پاسخ می رساند. شما که نیامدید کمک کنید، سوخت بدهید. گفتیم اگر نیامدید لااقل خودمان راکتوری بسازیم که با آب سنگین کار کند. حداقل در آنجا می شود از اورانیوم طبیعی استفاده کرد.

تا شما قدرت و توان خود را نشان ندهید، آنها هیچ وقت تسلیم اراده شما نمی شوند. زمانی تسلیم اراده شما می شوند که بدانند شما این توانمندی را در خود ایجاد کرده اید.

در موضوع توانمندی باید عرض کنم دو سال است برای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم برای ساخت واکسن و هم داروهای نوترکیب که نیازمند سانتریفیوژهای پیشرفته هستند، سانتریفیوژ می سازیم. چون سانتریفیوژ تجهیزات دارای کاربری دوگانه است، در بازار نمی فروشند. این اواخر پس از اینکه سانتریفیوژها را تحویل وزارت بهداشت داده بودیم، یکی از شرکت های دارویی ایران قبل از برجام به فرانسه رفت و تقاضای خرید مجموعه ای از تجهیزات تولید دارویی به خصوصی را کرده بود که در آن مجموعه تجهیزات، یک مورد سانتریفیوژ هم بود. شرکت فرانسوی گفته بود که فقط سانتریفیوژ را نمی تواند بدهد. طرف ایرانی مطلع بود که سانتریفیوژ را ساخته و به وزارت بهداشت داده بودیم. گفته بود اصلا این را نمی خواهیم. طرف مقابل تا متوجه این امر شد گفت حالا شاید بتوانیم مجموعه را به طور کامل در اختیارتان بگذاریم. وقتی متوجه اقتدار، ظرفیت و توانمندی شوند، تمکین به خواسته شما می کنند.

عناصر اصلی یعنی غنی سازی ماند، نه فقط ماند بلکه خیلی جالب است که اعتراف شورای امنیت سازمان ملل را هم گرفت. این از استثنائات است که حق کشوری در این زمینه مستقیم یا غیرمستقیم به اعتراف شورای امنیت برسد.

و اما آب سنگین هم ماند. تحقیق و توسعه هم ماند. اکتشاف و استخراج هم سر جای خود است. علاوه بر اینها ساخت نیروگاه های جدید را هم خواهیم داشت.

علاوه بر آن سرریز فناوری و تجارب متراکم هسته ای را به سایر بخش ها از جمله بهداشت و کشاورزی خواهیم داشت. الان با شرکت نفت مذاکرات مفصلی داریم که منجر به عقد قراردادهایی خواهد شد.

حالا شرح می دهم که محدودیت ها از چه جنسی بوده است. بله محدودیت هایی را پذیرفته ایم. آنها می گفتند که ما نگرانیم جمهوری اسلامی ایران به سمت مقاصد غیرصلح آمیز حرکت کند و به سمت سلاح هسته ای برود. این نگرانی آنها بود. مبنای مذاکره هم این بود که در چارچوب مقررات و معاهدات موجود، آماده ایم نگرانی های شما را رفع کنیم.

به آنها گفتیم شما می گویید ما ممکن است به سمت سلاح هسته ای برویم، ما می گوییم مهم ترین قید و مطلبی که صراحت دارد مبنی بر عدم انحراف ما به آن سو، فتوای مقام معظم رهبری است. این فتوا شرعی و حکومتی است. یعنی اصلا ما چه شرعا و چه از بعد حکومتی، چاره ای جز اطاعت از این فتوا نداریم.

گفتیم شما این تصور را دارید که ما این قصد را داریم. بفرمایید راه هایش چیست که جلوی این مسیر را با هم بگیریم. نیازی نیست شما زحمت بکشید.

پیش از ادامه بحث باید بگویم ما نپذیرفتیم از هیچ حقی، به صورت ابدی صرفنظر کنیم، اما محدودیت هایی را برای مدت محدود پذیرفتیم.

یکی از محدودیت هایی که پذیرفتیم عدم استخراج پلوتونیم از سوخت مصرف شده است. گفتیم برای مدت 15 سال از سوخت مصرف شده، پلوتونیم استخراج نخواهیم کرد. بازفرآوری نخواهیم کرد.

ظاهرا این محدودیت است، اما در باطن، اصلا ما سوختی نداریم که بتوانیم بازفرآوری کنیم. سوخت راکتور تهران که الان پلوتونیم چندانی ندارد که بخواهیم بازفرآوری کنیم. نیروگاه بوشهر هم از قبل قرارداد داریم که سوخت مصرف شده اش را پس بفرستیم. پس چیز دیگری نداریم. تا بخواهیم راکتوری بسازیم، چه تحقیقاتی و چه قدرت، به سوخت مصرف شده اش برسیم و آن سوخت مصرف شده را بعد از چند سال که خنک شد، بیرون بکشیم و بازفرآوری کنیم، می رود تا یکی – دو دهه بعد. پس محدودیتی را پذیرفتیم که اگر اصلا هم نمی پذیرفتیم، عملا در این فاصله زمانی برای مان میسر نبود چنین کاری کنیم.

محدودیت دیگر که پذیرفتیم، فلز پلوتونیم و اورانیوم است. پلوتونیم را که نداریم تا بسازیم. اورانیوم را هم که یک بار فلز آن را ساختیم و اعلام کردیم که فعلا نمی خواهیم بسازیم. اما رویه ساخت فلز اورانیوم را بلدیم و اعلام کردیم.

محدودیت دیگری که باید خواسته اضافه بر پادمان دانست، این است که گفتند کیک زرد تولیدی در اردکان را تحت نظارت آژانس تا 25 سال باید به اصفهان برود. این در حالی است که کیک زرد اردکان تنها جایی که می رود، فقط همان اصفهان و کارخانه فرآوری ماست. حالا 25 سال پذیرفته ایم.

محدودیت ها از این نوع است.

اما می رسیم به این سوال که تعداد سانتریفیوژها 20 هزار بود و اکنون 6000 دستگاه شده است. درست است که حدود 20 هزار سانتریفیوژ داشتیم که فقط 10 هزار دستگاه غنی سازی می کرد. نصب بودند، اما غنی سازی نمی کرد. تصمیم گرفته شده بود که فعلا غنی سازی نکند.

آن 10 هزار تبدیل شده به 6000 دستگاه. آن دستگاه ها در سال 2200 کیلو اورانیوم غنی شده می داد، این 6000 دستگاه حالا تا 1500 کیلو می دهد.

آیا این اتفاق بزرگی است که حدود 700 کیلو کمتر اورانیوم غنی شده تولید کنیم؟ خیر. اصلا تمام غنی سازی ما برای تامین سوخت مطمئن مورد نیاز بوشهر است که این نیروگاه سالانه به 30 هزار کیلو اورانیوم غنی شده نیاز دارد. تولید ما 2500 کیلو بود، یعنی آن 10 هزار ماشین باید 15 سال کار می کرد تا آن میزان سوخت را تامین کند.

پس فاصله تا 30 هزار کیلو چه سالی 2200 کیلو اورانیوم غنی شده تولید کنیم چه 1500 کیلو، خیلی تفاوتی نمی کند. مثل مقایسه فاصله زمین تا خورشید و فاصله ماه تا خورشید که آنقدر اعداد بزرگ است که تفاوتی در محاسبه فاصله ندارد.

سوال بعدی این است که می شد سانتریفیوژهای بیشتری بگذارید؟ یعنی باید سانتریفیوژ نوع 1 را می گذاشتیم. دستگاه هایی را برچیدیم که تا 30 درصد آنها دچار ازکارافتادگی می شدند. اگر این ماشین ها به طور عادی کار کنند، سالی 12 درصد و بیشتر ازکارافتادگی دارند. نرم جهانی زیر یک درصد ازکارافتادگی است.

اگر بخواهیم هزینه – فایده کنیم و غنی سازی را به صورت تجاری جلو ببریم، استفاده از این سانتریفیوژها به مصلحت نیست. ما به سمت سانتریفیوژهای پیشرفته تر می رویم که تمام شاخصه های یک سانتریفیوژ صنعتی را داشته باشد. الان این کار را کرده ایم.

سانتریفیوژ اول چرا مشکل داشت؟ چون بر اساس مهندسی معکوس ساخته شده بود. سانتریفیوژ را از خارج آورده بودیم، مهندسان ما هوشمندانه توانستند آن را مهندسی معکوس کنند و عین آن را بسازند. البته کارآیی آن پایین تر از مدل وارداتی بود. مهندسان ما پس از مدتی کار کردن با این سانتریفیوژ که قدم بزرگی بود و معجزه وار توانستند این کار را بکنند، از این گردنه عبور کردند و آموختند که خودشان چطور سانتریفیوژ طراحی کنند. آنها توانستند از ابتدا طراحی مفهومی کنند و بسازند و الان رسیده اند به هشت نوع سانتریفیوژ که آخرینش آی آر 8 است که سوی آن 24 است. یعنی توانمندی هر ماشین جدید 24 برابر نسل یک است.

اگر برجامی هم نبود و می خواستیم به 190 هزار سو برسیم. با آی آر 1 نمی شد به این سو رسید. باید با ماشین هایی غنی سازی می شد که هزینه – فایده کرده باشیم، کمتر از یک درصد ازکار افتادگی داشته باشند. باید با ماشین هایی کار می کردیم که 190 هزار سو را بشود در نطنز به ما بدهد، زیرا ماشین قدیمی در نطنز 50 هزار سو می داد. برای تامین 140 هزار سو بعدی باید بالای نطنز هم سوله می زدیم که اقدام غیرمعقولی است.

ماشین 24 سو که 40 هزار عدد از آن در نطنز جا می گیرد، حدود یک میلیون سو می دهد.

اگر اصلا کار به برجام نداشته باشیم و می خواستیم مسیر هزینه فایده را جلو ببریم، باید می رفتیم سمت سانتریفیوژ جدید. یورنکو در مقاله ای در سال 2002 گفته بود سانتریفیوژ از زمانی که طراحی مفهومی شود تا اینکه به تولید صنعتی برسد، هشت سال به طور متوسط طول می کشد.

ما هم گفتیم اگر بخواهیم این سانتریفیوژهای جدید را به تولید انبوه برسانیم، هشت سالی زمان نیاز داریم. پس خود به خود و به طور ناخواسته همه منطبق بر هم شد.

بنابراین عرض کردم خدمت ملت شریف مان که نه کند شدیم و نه متوقف، بلکه در مواردی هم سرعت گرفتیم. کند نشدیم چون غنی سازی، آب سنگین، راکتور تحقیقاتی و تحقیق و توسعه مان سرجایش است.

در برخی امور سرعت گرفتیم. از ابتدای خلقت تا امروز مواد اولیه ما (اورانیوم طبیعی) 550 تن بود. در این قضایا 220 تن به مواد اولیه مان در دو سه هفته اخیر اضافه شد. این ظرفیت استراتژیک است. در این زمینه خبرهایی هست که در آینده اعلام می کنیم.

الان در همکاری فنی هم همین طور است. ساخت سوخت نیروگاه ها امر مهمی است. نیروگاه هسته ای با فسیلی متفاوت است. صنعت هسته ای، حساس است. مسایل ایمنی در صنعت هسته ای بسیار حساس است. اگر اتفاقی در این صنعت بیفتد، مرز نمی شناسد، مثل چرنوبیل و فوکوشیما.

اگر کشوری همسایه زیاد باشد، ایمنی حساس است. یک مورد ایمنی، سوخت است. زیرا اگر در سوخت نیروگاه، شکافتی در میله های سوخت ایجاد شود و عناصر ناخواسته بیرون آید و در فضا منتشر شود، خیلی خطرناک است. پس باید سوخت را در شرایط استاندارد تولید کرد.

سوخت تهران را تولید کردیم. راکتوری کوچک و 5 مگاوات است، سوخت آن در مقایسه با سوخت یک نیروگاه قدرت، درست مثل مقایسه یک کامیون اسباب بازی با یک کامیون واقعی است. فرق میان این دو راکتور این است که سوخت نیروگاه در ابعاد واقعی خیلی حساس می شود. در برجام فرصت تبادل تجربه برای ساخت سوخت را پیدا کردیم. ما می توانیم سوخت بسازیم، اما می خواهیم که تاییدیه ها را بگیرد، مثل مهر استاندارد است.

می خواستیم در فرآیند ساخت سوخت بتوان از تجارب دیگران استفاده کنیم که این خواسته حاصل شد.

در مجموع این نتیجه را می خواهم بگیرم که ساختار و شاکله صنعت هسته ای ماند. نشاط هسته ای سر جایش است. از حالا تا آخر سال شاهد کلنگ زنی نیروگاه اصلی و دوم خود در بوشهر خواهیم بود. با چینی ها مشغول رایزنی هستیم که نیروگاه داشته باشیم. کره جنوبی سفیرش اعلام کرد که آماده همکاری وسیع است. کشورهای غربی و آسیای شرقی هم اعلام آمادگی کردند. الان از آن سوی بام افتاده ایم. آن زمان کسی نبود، جز روسیه که جا دارد قدردانی بکنیم. یقیقنا در حالت عادی برای آنها که به ما در آن زمان همراهی کردند، امتیازاتی قایلیلم.

آنقدر پیشنهاد داریم از کشورهای مختلف و می گویند تامین مالی هم می کنند و هر یک پیشنهادهای بهتری از قبلی می دهند. می دانند که ما نمی خواهیم مثل بقیه کشورها باتری بخریم. کشوری نیستیم که در شان ما باشد یک نیروگاه بخریم و همه چیز آن را بیایند بزنند و مثل باتری بزرگ، خودشان اداره کنند و بعد از 40 یا 50 سال جمع کنند ببرند.

وقتی می خریم می خواهیم خودمان در ساخت و تجهیز این نیروگاه، طراحی آن، تعمیر تجهیزات و تامین سوخت آن خودمان اثرگذار و دخیل باشیم. طرف های مقابل هم پیشنهادهای شان را به این صورت می آورند و این خودش قابل توجه است.

به لطف الهی، شرایط فناوری هسته ای در این مذاکره، به گونه ای حفظ شده که هیچ یک از عناصر این فناوری کنار گذاشته نشده و در برخی امور داریم مثل ساخت نیروگاه شتاب می گیریم.

نیروگاه 5 میلیارد دلار قیمتش است. این مثل یک سونامی است که مهندسان ما را در چهار سال آینده درگیر می کند و فعالیت های روز افزونی در این صنعت خواهیم دید.

به سهم خود از عزیزانی که از ابتدای این پرونده ساختگی تا امروز زحمت کشیدند مساله حل شود، تشکر می کنم. هر یک روی شانه دیگری ایستادیم، زیرا این مذاکره بدون پشتوانه و زحمات قبل میسر نبود.

تقدیر این بود که این پرونده در دولت یازدهم به سرانجام برسد. خوب هم شد که طول کشید. این طول کشیدن ها گرچه باعث شد که هزینه دادیم و محرومیت و محدودیت هایی را مجبور شدیم تحمل کنیم، اما دستاوردهایش را ببینید. ببینید جمهوری اسلامی چه اقتدار و عزتی پیدا کرده است. جمهوری اسلامی ایران یک کشور عادی نیست. نمی خواهم نام کشورهای هم اندازه خود را در جهان اسلام ببرم. آنها کجا هستند و در معادلات بین الملل چه نقش و جایگاهی دارند؟ ما به عنوان کشوری هستیم که الان حرف برای تعاملات بین المللی داریم و در رفع بحران های منطقه ای حرف برای گفتن داریم. همه اذعان دارند که باید کلام جمهوری اسلامی را بشنویم و کنار گذاشته نیستیم.

یک دلیل سر ناسازگاری کشورهای منطقه با ما این است که علت اصلی بحران در منطقه رژیم صهیونیستی است و ایران سدی در برابر آن شده است. مطلب دوم این است که مردم منطقه بیدار شده اند. مردم کشورهای عربی می بینند ایران بعد از انقلاب، هشت سال جنگ و مشکلات داخلی و تحریم های فلج کننده، مقتدرانه مقابل 6 کشور ایستاده است که 95 درصد اقتصاد و قدرت نظامی دنیا را در اختیار دارند و سربلند توانسته حق خود را تثبیت کند. ملت های دیگر می بیند کشور خودشان با یک سوم جمعیت ما، با چهار برابر درآمد ما از خود هیچ ندارند و باید از بیرون همه چیز بیاید، به دولت خود خرده می گیرند. این گونه است که این دست دولت ها نگران ادامه حیات خود می شوند و می خواهند جمهوری اسلامی را آزرده کنند.

ما بر سکوی پرتاب قرار گرفته ایم. آینده مملکت روشن است. انّ مع العسر یسری. از این به بعد انشاءالله یسر الهی است که بر ملت نازل شده است.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *