مصر؛ ظاهر و باطن

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: مصر از ناامنی گسترده در خاورمیانه سود برده و با قدرت به سمت هم‌سویی با آمریکا و اسرائیل در حوزه امنیتی مشترک بازگشته است. با این حال اتکای فزاینده بر حمایت مالی کشورهای حوزه خلیج فارس و به ویژه عربستان، نفوذ قدرت آمریکا بر مصر را کاهش داده است.

کریستینا کاوش در مقاله‌ای که در کتاب ژئوپلیتیک و دموکراسی در خاورمیانه منتشر شد، نوشت: تلاش های موفق قاهره برای تثبیت موقعیت خود به عنوان سد منطقه ای در برابر تروریسم، وجهه منطقه ای این کشور را بهبود بخشیده، اما این امر به نادیده گرفته شدن حقوق بشر در این کشور منجر شده است.

منابع  مادی مصر برای پیشبرد منافعش در منطقه محدود است، اما از سرمایه سیاسی قابل توجهی برخوردار است. این سرمایه ها شامل موقعیت این کشور در قلب منطقه اتصال جهان عرب به آفریقا و شرق، کنترل این کشور بر کانال سوئز و همچنین مولفه‌های وسعت و جمعیت است. بزرگ‌ترین سرمایه ژئوپولیتیکی مصر، برخورداری از ظرفیت بازیگری در بسیاری از منازعات خاورمیانه می‌باشد.

منافع مصر در منطقه حول سه زمینه عمده است:

1)تضمین امنیت نظامی، مالی و انرژی؛

2) تقویت وزن منطقه ای قاهره و بهبود روابطش با قدرت های کلیدی؛ و

3) ممانعت از سرایت بی ثباتی های امنیتی و سیاسی کشورهای همسایه به مصر.

 

متحدان جدید و قدیم

تضمین ثبات مالی به یک چالش هولناک برای قاهره تبدیل شده است. هرچند که کمک های مالی، استقراض و سرمایه گذاری کشورهای حوزه خلیج فارس مانع از سقوط اقتصاد مصر شده است.

علاوه بر این، منابع کمک های خارجی و نفوذ برخاسته از این بخشش‌ها به میزان زیادی تغییر کرده است. در حالی که تا پیش از خیزش‌های سال 2011، آمریکا عمده ترین یاری‌رسان مصر در حوزه های اقتصادی و نظامی بود، در دوران مرسی، قطر و ترکیه به عنوان حامیان اصلی مصر بدل شدند. بعد از خلع مرسی نیز تعهدات عربستان، کویت و امارات 10 برابر از آمریکا ارزشمندتر بود.

تا سال 2014 دولت آمریکا از ارسال کمک‌های بیشتر به مصر مضایقه می کرد. اما از 2015 به بعد دولت آمریکا با هدف توانمندسازی دولت مصر برای مبارزه با داعش، کمک هایش را از سر گرفت. این اقدام به خوبی نشان داد که چگونه اولویت بخشی مقوله امنیت در سیاست خاورمیانه ای آمریکا، به نفع السیسی عمل کرد.

اگرچه اروپایی ها هم با بازگشت به حاکمیت نظامی در مصر بعد از مبارک موافق نبودند، اما آنها هم رفع نگرانی های بزرگ تر مانند ممانعت از شعله ورتر شدن افراطی گرایی و شکست دولت مصر در ساحل جنوبی مدیترانه را مبنای روابط آینده خود با دولت السیسی قرار دادند.

علاوه بر این، قاهره تا کنون به دنبال این بوده است تا از اهرم مسکو برای وارد کردن فشار به واشنگتن جهت احیای ارسال تسلیحات استفاده کند.

در چشم انداز امضای توافق هسته ای با ایران، مصر چنین توافقی را به نفع صلح خاورمیانه می داند که این می تواند به بهبود روابط حسنه میان تهران و قاهره منجر شود.

 

پیشگیری از سرایت

به دنبال احیای حاکمیت نظامی در سال 2013، قاهره درصدد بوده است تا تحت عنوان تروریسم، تصویر اسلام گرایی را از داعش تا اخوان المسلمین بسط داده و آن را در مرکز همه تلاش های امنیتی جمعی منطقه قرار دهد.

دغدغه های امنیتی قاهره در منطقه، تا حد زیادی مشروع و واقعی هستند. این کشور با لیبی در حال سقوط در غرب، سودان در حال زوال در جنوب و غزه و اسرائیل همیشه درگیر در شرق، هم مرز است.

یکی از چالش های پیش روی همه دولت ها در مصر، ایجاد توازن میان اتحاد استراتژیک با اسرائیل از یک سو و افکار عمومی طرفدار فلسطین از سوی دیگر بوده است.

از طرف دیگر وجود دولت در حال فروپاشی در لیبی، مرزهای خارج از کنترل و تکثیر سلاح و رشد افراط گرایی در لیبی یک خطر امنیتی شدید را برای مصر ایجاد کرده است.

دخالت بیشتر مصر در سیاست های داخلی لیبی، لیبی را به یک میدان نیابتی دیگر برای رقابت قدرت های منطقه ای تبدیل کرده است. اقدامات قاهره حاوی این پیام است که این کشور با تلاش های سازمان ملل برای رسیدن به یک راه حل ملی و فراگیر در لیبی همراهی نمی کند.

هر چند که تهدیدات امنیتی غیرقابل کنترل در داخل و خارج از مرزها، می تواند ثبات داخلی مصر را تهدید کند، اما وجود یک سطح کم و مداوم از ناامنی‌ها در حوزه منطقه ای به نفع السیسی است، به نحوی که می تواند هم توجیهی برای سرکوب تنش‌های داخلی باشد و هم ضمانتی برای حمایت سیاسی و مالی قدرت های موثر بین المللی و منطقه ای فراهم کند.

 

نتیجه گیری

مصر تحت حکومت السیسی به حاکمیت نظامی اقتدارآمیز و نقش‌آفرینی به عنوان میانجی ثبات منطقه‌ای بازگشته است. تضمین ثبات داخلی و بقای رژیم، پایه مرکزی سیاست خارجی حکومت السیسی را تشکیل می دهد.

رویکرد داخلی السیسی در سرکوب مخالفان از همه گرایش های سیاسی، تا حدی در تضاد با رفتار خارجی آن است که در گرو از دست ندادن متحدان مهم خلاصه می شود. السیسی ایجاد اتحادهای گوناگونی با بازیگران منطقه ای متفاوت و گاها رقیب را در دستور کار خود قرار داده است.

تثبیت موقعیت السیسی در مصر تا حد زیادی ناشی از ایفای نقش عمده این کشور در برابر افراط‌گرایی در قلب آشوب است. ظهور داعش نیز زمینه های لازم را برای تشدید سرکوب های داخلی در مصر فراهم کرد و در نتیجه آن احتمالا قدرت السیسی برای سال‌ها مستحکم خواهد شد. به علاوه، تقویت روابط السیسی با عربستان، امارات و روسیه به کاهش فشارهای واشنگتن بر این کشور منجر شده است.

با وجود موفقیت های اخیر مصر، سیاست خارجی این کشور تحت تاثیر اوضاع داخلی ممکن است معکوس عمل کند، به نحوی که افزایش تنش ها با متحدان اصلی در مورد اقدامات منطقه ای می تواند تصویر مصر را به عنوان یک متحد و ثبات ساز قابل اعتماد تحلیل برد.

و در انتها باید گفت تاثیر کشورهای حوزه خلیج فارس روی قاهره چگونه ممکن است افزایش یابد، همچنان نامشخص است، به ویژه در زمانی که چشم انداز تنش زدایی ایران – آمریکا به دنبال توافق هسته ای، تنش های ژئوپولیتیکی در منطقه را بالا ببرد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *