جدیدترین مطالب

آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟

آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟

رسول اسماعیل زاده دوزال در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با توجه به تحلیل ها و گزارش ها و موضع گیری های اخیر پیش بینی می شود در صورتی که دو کشور با یک توافق منطقی و مبتنی بر اصول بین المللی و لحاظ منافع همه کشورهای درون قفقازی و همسایگان قفقاز مانع ورود و دخالت قدرت های بیگانه شوند، این توافق پایدار بستر مناسبی برای صلح دائمی در قفقاز خواهد بود.
Loading

أحدث المقالات

وتوی روسیه به نفع پیونگ یانگ؛ قدرت‌های بزرگ باید از خفه کردن کره شمالی دست بردارند

روسیه روز جمعه اعلام کرد که قدرت‌های بزرگ به رویکرد جدیدی در قبال کره شمالی نیاز دارند و ایالات متحده و متحدانش را به تشدید تنش‌های نظامی در آسیا و تلاش برای «خفه کردن» این کشور منزوی متهم کرد.

Loading

نگاهی به سلفی گری در شمال آفریقا

۱۳۹۵/۰۳/۱۱ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: در بحبوحه ناامنی ها و نوسانات اجتماعی پس از قیام های عربی سال 2011، کنشگری و ایدئولوژی سلفی در فرایند مشاجرات اجتماعی و بحث و جدل های سیاسی ظهور کرد. علما و صاحب نظران این مدل محافظه کار افراطی مذهبی، به بحث درباره پیچیدگی، تنوع بافتی و پویایی درونی آن پرداختند.

انور بوخارس در تحلیلی که اندیشکده کارنگی منتشر کرد، نوشت: ساده ترین توضیح کنشگری سلفی، افراط‌گرایی خشونت آمیز یا نمود تند وهابیگری سعودی را تداعی می کند، اما واضح ترین و دقیق ترین توضیح به تنوع مکتب سلفی می پردازد و عوامل اجتماعی و خط سیر ملی-سیاسی تقویت کننده خیزش آن را آشکار می سازد.

برای فهم پیچیدگی ها و ابهامات پدیده سلفی در دوره پس از خیزش های عربی، بررسی مجدد سیاست های ملی ایدئولوژی سلفی و تعامل آن با تحولات منطقه ای و فراملی حیاتی است. بررسی تکامل رگه های مختلف تفکر و کنشگری سلفی در مراکش، تونس و الجزایر فهم کاملی از عوامل دخیل در ظهور مجدد شکل های افراطی و سیاسی سلفی گری در بعد از خیزش های عربی را ممکن می سازد.

 شکل گیری سلفی گری شمال آفریقا

سلفی گری شمال آفریقا به دو دسته ملی گرای بومی و وارداتی منشعب می شود. این دو رگه در بازه های زمانی متفاوت با هم ارتباط یافته و رویکردهای متفاوتی را در اصلاحات اجتماعی و سیاسی به وجود آورده اند. از نظر تاریخی، قدرتمندترین گروه، سلفی گری را به عنوان ایدئولوژی و روشی برای اصلاح ملی برگزید.

مورد مراکش

آغاز شورش های 2011 عربی فرصتی را در اختیار سلفی های مراکش گذاشت تا بر قطار اعتراضات سوار شوند و عرصه عمومی را که از سال 2003 به بعد از آن طرد شده بودند، بازستانند. انعطاف راهبردی رژیم سلطنتی مراکش و تجدید نظر چشمگیر سلفی ها در ایدئولوژی سیاسی- مذهبی افراطی خویش، راه را برای آزادی شخصیت های مهم سلفی- جهادی نظیر محمد الفزازی از زندان هموار ساخت.

چندین روند در سیاست جنبش سلفی های مراکش پس از 2011  قابل توجه است: اولین تغییر عمده عبارتست از روی آوری سلفی- جهادی های سابق به کنشگری اجتماعی و سیاسی. دوم، تغییر اولویت سلفی ها از کنشگری مذهبی و اجتماعی به مداخله سیاسی، و سوم تشکیل شبکه های غیررسمی ایدئولوژی افراطی وفادار به جهان بینی متعصب القاعده که به جای تبلیغ مذهب محلی به سربازگیری برای جنگ های مسلحانه در سوریه و لیبی می پردازد.

خیزش سلفی ها در تونس

انقلاب  2011 در تونس، گسترش عظیم سلفی- جهادی ها را درپی داشت و باعث آزادی صدها سلفی از زندان و بازگشت شیوخ پرنفوذ از پناهگاه های خود در اروپای غربی شد. در این فضای سیاسی جدید، جهادی های سلفی راهبرد دوجانبه ای را اتخاذ کردند. از یک طرف با فعالیت های اجتماعی و تبلیغ ایدئولوژی سلفی، به تقویت پایگاه اجتماعی خود در نواحی فقیر شهری پرداختند و از طرف دیگر، برای گروه های جهادی بین المللی درگیر جنگ در سوریه و مالی، از میان تونسی های ناراضی سربازگیری می کردند. پیامد این کار ظهور نسل جدیدی از جهادی های تونسی بود که در موج اول جنگ جهادی در افغانستان در دهه 80 وجود نداشتند و در درگیری های دوم مربوط به حملات تروریستی 11 سپتامبر بسیار جوان بودند. این نسل سوم از جهادی ها عاملان حملات تروریستی سال 2015 به شمار می روند که حملات موزه باردو از آن جمله است.

سلفی گری افراطی در الجزایر

پس از شورش 2011 عربی، واعظان خود- خوانده سلفی به عنوان نیرویی فتنه گر و پرادعا ظهور کردند. در سال 2014، گروه بزرگی از پیشوایان سلفی با امتناع از امامت نماز میت سربازان الجزایری کشته شده در حادثه هواپیمای نظامی، خشم خود را نشان دادند. همچنین، عدم تحمل مذهبی در مساجد و بازارهای خیابانی تحت سیطره آنان مشهود شد و سلفی ها فروشندگان خیابانی و  مغازه داران را تحت فشار گذاشتند تا شرایط مورد نظر آنها را اتخاذ کرده و از فروش دخانیات خود داری کنند.

عدم قاطعیت دولت در برخورد با سلفی های افراطی باعث رنجش الجزایری هایی شد که دولت را به استفاده عمدی از سلفی گری متهم می کردند. دولت از یک طرف با گروه های تروریستی مبارزه می کرد و از طرف دیگر ظاهرا به کنشگری سلفی های جنجالی و تبلیغ عقاید افراطی شان عکس العملی نشان نمی داد.

حقیقت هر چه باشد ظهور مجدد سلفی های افراطی در فضای عمومی الجزایر باعث بروز بحث های عمومی شدیدی در مورد بحران نهادهای دولتی و بخصوص مذهبی شده است. تعداد قابل ملاحظه ای از مردم الجزایر اعتماد به نفس یا انگیزه ای در نهادهای سنتی مذهبی نمی بینند و پیشوایان محلی که زمانی نقش مهمی در شکل دهی جهان بینی مردم عادی ایفا می کردند، به طور فزاینده ای تحت الشعاع واعظان خود-خوانده سلفی قرار گرفته اند که با تسلط بر رسانه ها کمبود اعتبار و پیشینه مذهبی خود را جبران می کنند.

راهکار اصلی جلوگیری از گسترش سلفی گری

پس از خیزش های 2011 عربی، الجزایر و تونس تلاش کردند تا برای جلوگیری از گسترش بی وقفه سلفی گری در جامعه خود راهبرد منسجمی اتخاذ کنند. مراکش گام را از این هم فراتر گذاشت و برای استقرار نظم در آشوب بازار فتوای آنلاین، نهادهای مذهبی سنتی را قوت بخشید. الجزایر و تونس نیز برای بازسازی مدیریت مذهب در کشور خویش به دنبال  پیروی از الگوی مراکش هستند.

این اقدامات برای احیای روح تحمل سنت مذهبی شمال آفریقا ابزار مهمی برای پیروزی در نبرد عقاید علیه ایدئولوژی های انحصار طلب محسوب می شود. با این حال، پرورش روحانیون واجد صلاحیت و نهادهای مذهبی معتبر تنها یک ابزار مبارزه علیه افراط گری مذهبی است و تنها متخصصان معتبر و برجسته در زمینه الهیات می توانند تفاسیر خشونت آمیز از اسلام را خنثی کنند. با این حال متاسفانه، این متخصصان نمی توانند علل ریشه ای جنگ طلبی را که در اصل موضوعی سیاسی و اجتماعی-اقتصادی است، حل و فصل نمایند.

در هر دو کشور الجزایر و تونس، بازگشت سلفی گری، شورشی معنوی علیه بحران نهادهای دولتی، منجمله مذهبی، را مجسم می کند. در مراکش که حکومت سلطنتی از مشروعیت مذهبی و حمایت عمومی برخوردار است، سلفی گری برای محافظه کاران مذهبی که از میانه روی مذهبی و عمل گرایی سیاسی احزاب سیاسی اسلامی نظیر حزب عدالت و توسعه مراکش (PJD) سرخورده شده اند، گزینه دیگری فراهم می آورد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *