*مهدی اسکندری
پدافندغیرعامل از جمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر در ادبیات راهبردی کشور مطرح شده است. اگرچه آنچه امروز به عنوان پدافند غیرعامل شناخته میشود، سالها با زندگی بشر گره خورده اما امروزه به عنوان یک گرایش یا نگاه، حوزههای گستردهای را شامل شده و به یک موضوع میانرشتهای تبدیل شده است که در کنار علوم فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و انسانی را هم دربرمیگیرد. عرصه بینالملل نیز یکی از مواردی است که به پیچیدگیهای پدافند غیر عامل افزوده است.
پدافند غیرعامل و تهدیدات چندلایه
پدافند در مفهوم کلی، دفع، خنثی کردن و یا کاهش تاثیرات اقدامات آفندی دشمن و ممانعت از دستیابی به اهداف خودی است. پدافند به دو بخش تقسیم میشود 1- پدافند عامل 2- پدافند غیرعامل
پدافند با تهدید گره خورده است. یعنی آنچه که پدافند را لازم میکند، تهدیدِ آفندِ دشمن است. اما تهدید چیست؟
وضعیتی است که در آن مجموعهای از ادراکات و تصورات انسان نسبت به پدیدهها و رابطه آنها به بقا کمیت یا کیفیت ارزش مورد احترام، احساس خطر جدی با نابودی القا شود. درک چیزی به نام تهدید، درکی پسینی، زمینهای و نسبی است.[1]
پدافند غیرعامل در اصل ممانعت از دسترسی دشمن به اهداف خود است که جنبه های غیرنظامی دارد و بستگی به مراکز حساس دارد و نکته در همین مسئله است؛ ممانعت از دسترسی دشمن به اهداف خود که جنبههای غیرنظامی دارد.
امروز اقدامات دشمن و تعریف از جنگ، تفاوتهای ماهوی کرده است. تغییر در تسلیحات نظامی، تهدیدات سخت را تنوع بخشیده و از سوی دیگر جنگهای امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و… به میدان آمده و هرکدام تلفات خاص خود را بر جای میگذارد.
انسانها، تهدید را به صورت یک گستره و نه یک نقطه تصور میکنند. این امر باعث میگردد تا تهدیدات اشکال، اقسام، انواع و سطوح مختلف داشته باشند. این گستره گاه به صورت طولی مانند کم، زیاد، گاه در عمق مانند میزان تاثیر و در برخی موارد به طور عرضی مانند اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… خودنمایی میکند.[2] امروزه نبردهای چندلایه که مجموعهای از تحرکات سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و… را در بر میگیرد، گستره تهدید را تا بدین شکل، گسترده کرده است.
متناسب با تهدیدات مختلف، باید اقدامات متناسب نیز صورت بگیرد. این مسئله از چند جنبه قابل توجه است. تهدیدات سخت همچون نظامی، امنیتی و اقتصادی، همیشه بدون مقدمه و خلقالساعه پدید نمیآیند. بسیاری از اقدامات صورت گرفته از این دست در سطح بینالملل، برای خود، یک توجیه حقوقی پیدا کرده است.
از طرف دیگر فعالیتهای سخت برای تاثیرگذاری، نیازمند ایجاد شبکهای از اقدامات مختلف در جبهههای مختلف است. گاهی تغییر محاسبات رقیب، بسیار کارآمدتر از بمب اتم عمل میکند. از سوی دیگر بسیاری از ارزشها، فراتر از سرزمین و حیات است.
سیاستخارجی و پدافندغیرعامل
جمهوری اسلامی ایران در کنار بقا، حفظ هویت اسلامی و همچنین حفظ پرستیژ را از اولویتهای مهم خود میداند. از ابتدای انقلاب، ایرانهراسی راهی برای جلوگیری از صدور انقلاب بوده است. از این رو مقابله با ایرانهراسی همواره یکی از دستورکارها در سطوح مختلف دولتی و حاکمیتی بوده است. دلیل آن نیز مشخص است. جمهوری اسلامی ایران، فراتر از دستاوردهای مختلف علمی، نظامی، امنیتی، اجتماعی و… دارای یک گفتمان متفاوت با آنچیزی است که جهان سلطهگر به دنبال بسط و تثبیت آن است. در راس همهی پیشرفتهای ایران، گفتمان انقلاب اسلامی است و حد نهایی انقلاب اسلامی، برقراری نظم مبتنی بر عدالت در سطح جهان است.
شاید اقدامات مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران و به ویژه در زمینه پرونده هستهای را نمونهای بارز از جنگ چندلایه علیه ایران دانست.
مصلحت چراغ راهنمای سیاست خارجی دولت اسلامی محسوب میشود که به معنی جلب منافع دینی و دنیایی یا دفع مفاسد و ضررهای دینی و دنیایی است.[3] به گفتهی امام محمد غزالی مقصود شرع نسبت به خلق، پنج امر حفظ دین، عقل، جان، نسل و اموال است[4] و مصلحت، به دنبال تأمین مقصود و هدف شرع است.
مهمترین مصلحت، حفظ موجودیت اسلام و نظام اسلامی و گسترانیدن عدالت است؛ مطلبی که در نظریههای اسلامی سیاست، از آن بهعنوان راهبردی که حکومت اسلامی را موظف میکند برای تحقق مصالح شریعت و مسلمانان، آن را در عمل سیاسی خود مدنظر قرار دهد، یادشده است.[5]
از این رو سیاست ایرانهراسی، کلان_راهبرد آمریکا در قبال ایران است که اعتبار و گفتمان انقلاب اسلامی را هدف قرار داده است و از طرف دیگر زمینه را برای هر اقدام خصمانهی دیگر علیه ایران فراهم میکند.
این راهبرد، عرصههای مختلفی را برای مقابله با ایران، پیش روی آمریکا قرار داده است. از هجمههای رسانهای تا جنگ دیپلماتیک.
بخشی از فعالیتهای علیه ایران نیز به عرصه دیپلماسی چندجانبه و مجامع مختلف بینالمللی اختصاص دارد. به ویژه آنکه جدای از فضای تعاملی و گفتمانی، ایجاد زمینه حقوقی برای اقدامات سخت علیه ایران نیز در سازمانهای بینالمللی وجود دارد که مشابه آن در پرونده هستهای ایران وجود داشت.
به طور کلی نهادها و سازمان های بین المللی در حال حاضر نقش موثری در تقویت و یا تضعیف قدرت و منافع کشورها دارند. نحوه تعامل با این سازوکارهای بین المللی اثر زیادی بر تامین منافع کشورها برجا میگذارد.[6]
دیپلماسی چند جانبه؛ پدافند غیرعامل
با توجه به هستهی اصلی تفکر پدافند غیرعامل مبنی بر اصلِ ممانعت از دسترسی دشمن به اهداف خود از طریق اقدامات غیرنظامی، و همچنین تغییر و چندلایه شدن مفهوم جنگ، عرصهی سازمانهای بینالمللی، به فرصت و تهدید برای امنیت کشورهای مختلف تبدیل شده است.
مجامع بینالمللی این فرصت را فراهم میکنند تا با تحرک دیپلماتیک، از اجماعسازی علیه مواضع خود، جلوگیری و از سوی دیگر، دستورکارهای مناسب را در دید نمایندگان کشورهای جهان گذاشت. اگرچه هرآنچه که در مجامع و سازمانهای بینالمللی میگذرد، به تحرک دیپلماتیک جاری در این مجامع برنمیگردد اما بسیاری از اقدامات نیز وابسته به همین فعالیتهای سازنده است. سازمانهای بینالمللی فرصتهایی را ایجاد میکند که در روابط دوجانبه و یا بسیاری از حوزههای دیپلماتیک ایجاد نمیگردد. به طور مثال همکاریهای متعدد ایران و مصر در قالب سازمانهای بینالمللی در حالی است که روابط سیاسی دو کشور قطع میباشد.
یکی از اهداف مهم پدافند غیرعامل حفظ سرمایههای کلان ملی کشور است[7]و به همین دلیل باید عرصه سازمانهای بین المللی را میدان رزمی دانست برای آنکه از رسیدن دشمن به اهدافش جلوگیری کرد و از سوی دیگر هزینه رفتارهای خصمانه علیه ایران را با تشریک مساعی با کشورهای مختلف جهان، بالا برد.
با توجه به اینکه ایجاد آمادگیهای لازم برای مقابله با دشمن در شرایط تهدیدات نامتقارن[8] از رئوس پدافندغیرعامل است، سازمانهای بینالمللی را باید در جبههی مقابله غیرنظامی با دشمن تلقی کرد. این مجامع بینالمللی فرصت برجستهای برای مقابله با کلان-راهبردِ ایرانهراسی است و میتوان با اتخاذ سیاست تنشزدایی و ایجاد توازن صلحآمیز در روابط بینالملل، برای ممانعت نسبی کشور برای ورود به مخاصمه[9] برنامهریزی کرد.
نتیجهگیری
پدافند غیرعامل در هستهی اصلی خود فراتر از الگوهای ساخت و ساز و طراحی برای کاهش تلفات سخت است. امروزه جنگ، ابعاد مختلف عرضی و طولی پیدا کرده است. از یک سو مدل جنگیدن از میدانهای نظامی به عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سایبری و… کشیده شده است و از طرف دیگر، جنگ سخت به مقدمه و موخرهی خود گره خورده است و تنها در عملیات نظامی نمیگنجد. چه بسا فعالیتهای فرهنگی مختلف، زمینه را برای تعارضات و تهاجمات سخت فراهم کند.
یکی از میدانهای مهم برای مقابله با تهدیدات دشمن، مجامع بین المللی است. به ویژه آنکه پرستیژ برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشورِ با گفتمانِ متفاوت، در سطح بالای اولویت قرار دارد. از سوی دیگر بسیاری از اقدامات سخت علیه ایران از طریق سازمانهای بینالمللی کلید خورده است و زمینهسازی شده است. قطعنامههای غیرعادلانه و ظالمانهی شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران از جمله مثالهایی است که زمینه را برای ایجاد اقدامات سخت همچون تحریم اقتصادی فراهم نمود.
از این رو نگاه به مجامع بینالمللی به عنوان مراکز حساسی که فرصت را برای دشمن جهت هدف قرار دادنِ پرستیژ و آبروی نظام اسلامی و از سوی دیگر شریانهای حیاتی همچون اقتصاد فراهم میکنند، لزوم حاکم کردن تفکر پدافندغیرعامل را بر تعاملات و دیپلماسی چندجانبه جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد.
منابع
[1] جلالی، غلامرضا. سیرتاریخی و مفهومی پدافند غیرعامل. سیاست دفاعی. شماره 71. تابستان1389. ص208
[3] دهقانی فیروزآبادی، سید جلال. نظریه اسلامی سیاست خارجی: چهارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه روابط خارجی.بهار 1390.ص40
[4] فاضل میبدی، محمدتقی. شریعت و مصلحت، نامه مفید. شماره 12.زمستان 1377. ص 22
[6] مهاجرپور،حامد. دیپلماسی چندجانبه انرژی ایران. فصلنامه سیاستخارجی.سال بیست و هفتم. شماره1.بهار1392. ص2
[7] جلالی، غلامرضا. سیرتاریخی و مفهومی پدافندغیرعامل. سیاست دفاعی. شماره71.تابستان1389. ص234
[9] آرمانفر، محمدعلی. نقش پدافند غیرعامل در تنش زدایی. فصلنامه دانش مدیریت بحران. بی تا. ص78
*کارشناس مسائل بین الملل
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین
بازنشر یادداشت به معنای رد یا تایید نظرات نویسنده از سوی پایگاه اینترنتی شورای راهبردی روابط خارجی نیست.
0 Comments