متن یادداشت ابوطالبی به شرح زیر است:
توییت های اینجانب درعصرجمعه درخصوص روش مقابله با اقدام مجلسین نمایندگان وسنای آمریکا درتمدید تحریم های ISA بحث های مهمی را درفضای مجازی ومکتوب کشور ایجاد نموده است؛ که اگرچه دیرهنگام است، ومی بایست شکل علمی آن – ونه تهمت ها وتوهین ها – بسیارپیش ازاین عنوان می شد ولی به هررو ودرهمین میزان هم قابل احترام وارزشمند است. درجراید کشور ودر فضای مجازی، واز میان مطالبی که درخصوص توییت های اینجانب نگاشته شده است، دو روزنامه محترم جوان وکیهان نکات قابل توجهی نوشته اند:
الف)برجام چیست؟
درحدود یکسال وچندماه پیش ودرآستانه امضای برجام ودرراستای پاسخ به این سوال که ماهیت حقوقی برجام چیست؟ مطالبی نوشتم که مفصلا درجراید وفضای مجازی منتشرشد. دریکی ازآن مطالب آورده بودم:’…تفاهم نهایی کنگره و دولت آمریکا برتلقی نکردن برجام به عنوان یک معاهده، وعدم تصویب آن به عنوان یک معاهده یا… درسنا، برحفظ منافع ایالات متحده درعدم ایجاد اختلاف کلان داخلی مبتنی بوده است؛ تا درصورت عدم توافق بر برجام، این اتفاق به معنای نقض یک تعهد بین المللی بویژه نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل توسط آنان تلقی نشود. ولوآنکه نقض برجام نیزنتایج سیاسی و ضمانت اجراهای سنگینی داشته باشد… بنابراین ازمنظرحقوق آمریکا، برجام یک معاهده نیست؛ یک توافق قابل تصویب نیست؛ یک… نیست؛ وبه همین جهت، سرنوشت برجام به نزاع میان دولت وکنگره و رای سرنوست ساز کشیده شده است… براین مبنا وازمنظرحقوق بین الملل، وشرائط ونظرات طرفین، ونحوه مذاکرات، و چگونگی هدایت آن، باید بپذیریم که برجام، امری تقریبا نادراست؛ ملاحظات 5+1 ونظرات طرف ایرانی در بافت آن تنیده شده است؛ وبه همین خاطر: نه معاهده است، نه موافقت نامه، نه…، نه صرفا متاثرازفرمان اجرایی رییس جمهورآمریکا به مانند مورد چین، ونه همگون با معاهدات آنها با شوروی سابق؛ که البته شاید بعدها بتوان برای آن درحقوق بین الملل جایگاهی تعریف کرد…این خصوصیت برجام است، برجام را وکشور را متعهد به چیزی نکنیم که نیست. برجام همین است که هست…’
به زعم اینجانب وهمانگونه که درآن متون نوشته ام:
1. برجام نه معاهده است، نه موافقت نامه، نه …، نه صرفا متاثرازفرمان اجرایی رییس جمهور آمریکا به مانند مورد چین، ونه همگون با معاهدات آنها با شوروی سابق و…؛ لذا همانجا نوشتم که چنین متونی هیچ بهره ای ازاعتماد نبرده و کلا بربی اعتمادی استوارند؛
2. برجام اگرچه ضمیمه قطعنامه شورای امنیت است، ولی معلوم نیست تعهدی چندجانبه باشد – یا حداقل من تردید دارم -؛ چراکه ازمنظرحقوقی، مکانیسم هایی انفرادی درآن قراردارد که آن را بیشتربه یک ‘توافق شرافتمندانه’ شبیه می نماید؛
3. نه برجام ونه بیانیه ای که ضمیمه قطعنامه شورای امنیت شده اند، هیچ کدام بر ‘اصل حسن نیت’، ‘اصل اعتماد’ و… بنا نشده اند تا ما به آن اصول استدلال نماییم؛
4. دراین مقطع که برجام براساس مصوبات کنگره آمریکا ‘نقض محتوایی’ شده، ولی ازلحاظ اجرایی ووفق دستورالعمل های اجرایی رییس جمهورفعلی آن کشور،جلوی ‘نقض عملی’ آن گرفته می شود، می بایست صرفا ازطریق مکانیسم های برجام اقدام متقابل نماییم؛
5. ما نباید ناقض عملی برجام شویم؛ بلکه می بایست صرفا مبتنی برمکانیسم های درون برجامی حرکت نماییم؛ اگرچه می توانیم همانند آنان مصوباتی وضع واقداماتی راتصویب کرده و اجرای آنها را منوط به اجرایی شدن ISA نماییم.
ب)روزنامه جوان دریادداشت خود آورده است:’درمیان پاسخ ها ومواضع اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان درمواجهه با وضع مجدد تحریم ها، اظهارنظرمحمدجواد ظریف وحمید ابوطالبی – (اینجانب اگرچه درشرائط پسابرجام دفاع ازآن را یک ضرورت می خوانم؛ ولی به هیچ روی عضو تیم مذاکره کننده هسته ای نبوده ودرمذاکرات ونوشتن متن دخالتی نداشته ام؛ اگرچه نظراتم را درجلسات ودرمشاوره ها ونوشته هاازهمان آغاز مذاکرات به صورت روشن مطرح کرده ام) – بیش ازدیگرمقامات دولتی دارای اهمیت است…معاون سیاسی دفتررییس جمهوردرموضع گیری قابل تاملی مطرح می کند: ‘اگربرجام تعهدی چندجانبه است،نقض آن توسط یکی از اعضاء رانمی توان یک جانبه پاسخ گفت…’ ومشابه باچنین مواضعی رییس جمهورکشورمان نیزمی گوید…’ که وجه مشترک این موضع گیریها به معنای ‘عدم تمایل دولت’ جهت مقابله ‘قاطع حقوقی’ با نقض برجام است…’ این روزنامه محترم درادامه آورده است:’…آنچه می تواند طرف آمریکایی را ملزم به اجرای تعهدات کند وموقعیت ایران را در تراز مناسبی دردوران پسابرجام قراردهد… به کارگیری ابزاری حقوقی است…براساس قواعد حقوق بین الملل روند کنونی دولت وکنگره آمریکا خلاف ‘اصل حسن نیت’ و ‘روح برجام’ است، چراکه مطابق ‘عهدنامه وین درزمینه حقوق معاهدات’حسن نیت یکی از قواعد اساسی دراجرای معاهدات بین المللی به شمار می رود…’
این استدلال دوستان درروزنامه محترم جوان را دربالا پاسخ گفته ونشان داده ام که نمی توان گفت چون ‘حسن نیت’ ازقواعد اساسی دراجرای معاهدات بین المللی به شمارمی رود، ویا ما براساس ‘اصل اعتماد’ گام برداشته ایم پس آنها مرتکب نقض شده واقدام آمریکا خلاف ‘اصل حسن نیت’ و ‘روح برجام’ است. چراکه ما با هیچ معاهده ای روبرو نیستیم که چنین استدلال نماییم. به علاوه واژه هایی چون ‘روح برجام’ و… بیشترسیاسی است تا حقوقی؛ ولذا نمی توان برآن ها ایستاد.
روزنامه محترم جوان درادامه آورده است:’درمتن برجام حق کناره گیری ایران ازچنین توافقی… توسط طرف غربی به رسمیت شناخته شده است…’ این سخن درستی است؛ ولی آنچه من تاکید کرده ام این است که استدلال وفق برجام باید مبتنی بر مکانیسم های برجام باشد، ونه اقدامات ‘برون برجامی’. دوستان دراین روزنامه نوشته اند:’..اقدام اخیرآمریکا خلاف ‘روح برجام’ هم به شمار می آید و براساس آن باید دولت اقدام متناسب بااین رفتارازخود نشان دهد…’ ولی همین دوستان نگفته اند کجای برجام چیزی ویا کلمه ای به نام ‘روح’ آمده است که بر آن ایستاده واستدلال می کنند؟ آنها سپس درانتها، همان مطالب اینجانب را دسته بندی کرده وبه: روش های دیپلماتیک درون برجامی؛ مستند به رجوع به وزرای خارجه 5+1؛ درخواست پاسخ گویی؛ و… متوسل شده وارائه طریق کرده اند، که امری پسندیده بوده ودرواقع همان توییت های اینجانب است. نظرات مطروحه ازسوی ریاست محترم جمهوری ووزیرمحترم امورخارجه وسایراعضای محترم هیئت نظارت نیزبرهمین مبنا، سخنانی دقیق والبته هرکدام ازمنظری خاص می باشد.
درهمین راستا روزنامه محترم کیهان هم دررابطه با توییت ها آورده است:’…چگونه می توان برای مقابله بااقدامات مستکبرانه آمریکا چشم امید به هماهنگ شدن کشورهایی مثل انگلستان، آلمان، یا فرانسه داشت؟ سوابق این کشورها دردشمنی باملت ایران امری پوشیده نیست…دریغ ازیک گام همراهی و یک لحظه هماهنگی.’ من بااین سخن دوستان محترم درکیهان درخصوص تاریخچه پرمخاطره روابط برخی کشورهای اروپایی باایران موافقم، وسخنم نیزبه هیچ روی این نیست که آنها با ما آن خواهند کرد که ما انتظارداریم؛ بلکه می خواهم بگویم دردوران پسا شکایتِ ما، وفق مکانیسم های درون برجامی، آنها هستند که باید پاسخ گوی اقدامات خود باشند. وما که تااینجا باراتهامات ناروای هسته ای وسپس محدودیت های برجام را بردوش خود کشیده ایم، برای اقدام درآن دوران مُجاز به هرکاری خواهیم بود، حتی – در دورترین امکان و بعیدترین احتمال- عمل به بند10 ان. پی. تی.، آنجا که می گوید:
Article X
1. Each Party shall in exercising its national sovereignty have the right to withdraw from the Treaty if it decides that extraordinary events, related to the subject matter of this Treaty, have jeopardized the supreme interests of its country. It shall give notice of such withdrawal to all other Parties to the Treaty and to the United Nations Security Council three months in advance. Such notice shall include a statement of the extraordinary events it regards as having jeopardized its supreme interests.
آن هم وفق این استدلال حقوقی که: ‘extraordinary events’ یعنی’تمدید لجبازانه تحریم ها’ برمبنای عدم رعایت برجام، عدم احترام به قطعنامه 2231 شورای امنیت، تداوم مخالفت های خصمانه، وعدم توجه اعضای دائم شورای امنیت، ‘supreme interests ‘ کشور ایران را در اِعمال ‘ its national sovereignty’ به مخاطره انداخته است. بااین روش وبه لحاظ حقوقی، حتی توسل سیاسی آنهابه مکانیسم های موجوددرقطعنامه نیزبرای مااین امکان را فراهم خواهد کرد.
بااین توضیحات واگرچه سخن دوستان درجریده کیهان سیاسی است، ولی برمن روشن نیست که چه تفاوتی در سخن حقوقی روزنامه محترم جوان وسایرعزیزانی که دراین مقوله سخن ‘حقوقی ودرون برجامی’ و نه سیاسی ‘غیرحقوقی وبرون برجامی’ رانده اند، با توییت های اینجانب وجود دارد؛ با این تفاوت که من موکدا اصرار دارم که ما نباید ناقض متقابل ویک طرفه برجام باشیم – حداقل تا پیش ازآغازاقدامات ضدبرجامی ریاست جمهوری جدید آمریکا وفق اصرارفعلی آنها بربی اعتباری برجام-. لذا مجددا برآنچه نوشته ام – با دقت های موجود درآن وبکارگیری اگر و…- تاکید می کنم، یعنی آنچه درآن توییت ها آمده است که:
‘ اگربرجام تعهدی چندجانبه است، نقض آن توسط یکی از اعضاء را نمی توان یک جانبه با نقض پاسخ گفت؛ هرنقضی، اقدام برعلیه تمامی متعهدین خواهد بود. مشروع ترین و شدیدترین روش مقابله با هر نقض برجام، برخورد هماهنگ، پاسخ شدید و یکپارچه تمامی متعهدین، اقدام براساس اجماع، و انزوای ناقضان است.’
منبع: ایرنا
0 Comments