پیروزی غافلگیرکننده دونالد ترامپ در انتخابات اخیر ایالات متحده آمریکا، نقطه عطف مهمی در تاریخ انتخابات های ریاست جمهوری این کشور به حساب می آید؛ به جرأت می توان ادعا کرد غالب مقامات سیاسی، سیاستمداران، صاحبنظران، تحلیلگران یا رسانه های جمعی در سراسر جهان نسبت به این پیروزی اظهار شگفتی و حیرت کردند و به همین سبب، تحیر خود را از نتیجه انتخابات آمریکا با طیف متنوعی از واژه ها بروز دادند؛ شورش عوام علیه واشنگتن، زلزله و شوک با پسلرزههای فراوان، انتخاب بدتر از میان بد و بدتر، شکست جامعه روشنفکری و فرهنگی آمریکا، جدی شدن یک شوخی ترسناک، سونامی سیاسی آمریکا، پیروزی سکسیم، فاشیسم و افراطی گری و … تنها گوشه ای از صفات به کار رفته در مورد نتیجه انتخابات هشتم نوامبر ایالات متحده است. اما یک صفت خاص که متفقاً همه اظهار نظرکنندگان درباره شخص دونالد ترامپ به کار می برند، غیر قابل پیشبینی بودن اوست و باز هم نمی توان گمانه یا تحلیلی از کارشناسان مسائل سیاسی درمورد آینده نگری خط مشی های سیاسی و اقتصادی ترامپ مشاهده کرد که همراه با قطعیت و اطمینان ـ یا درصدی از اطمینان ـ ابراز شده باشد. این تردید و تذبذب در اظهار نظرها درباره سیاست خارجی ترامپ بیشتر به چشم می آید، چراکه وعده ها و اظهارات دونالد ترامپ در زمان رقابت های انتخاباتی با هیلاری کلینتون، با طیف عجیبی از مواضع متناقض و متضاد همراه بود؛ سیاست هایی که اجرای یکی منوط به نقض، یا موجب بطلان دیگری خواهد بود؛ یا با رویه های شناخته شده جمهوری خواهان و حتی از آن مهمتر، با سیاستگزاری های کلان آمریکا همخوانی نخواهد داشت. عجیب تر اینکه پس از اعلام قطعی نتایج شمارش آراء انتخاباتی، ترامپ در نطق پیروزی و سپس در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود باز هم در برخی مواضع از پیش اعلام شده اش، چرخشی آشکار نشان داد که همین باعث شد تحلیلگران مسائل سیاسی در مورد پیش بینی سیاست های ترامپ بیشتر دچار تردید شوند.
اما محتمل ترین رویکردهای دولت ترامپ در قبال منطقه غرب آسیا چیست؟
در این نوشتار ما کوشیده ایم ضمن یادآوری برخی از مشهورترین اظهار نظرهای ترامپ درخصوص مسائل منطقه در دوران مبارزات انتخاباتیش، با گریزی به اظهارات وی، ابتناء بر نظرات و مواضع مشاوران ترامپ و اصلیترین نامزدهای پست های کلیدی در کابینه او، رویکردهای معمول جمهوری خواهان، الگوهای رفتاری محافظه کاران و نیز بهره گیری از دیدگاه های کارشناسان، سیاست های احتمالی دولتمردان جدید ایالات متحده را به تفکیک در مورد رژیم اشغالگر قدس، عربستان، سوریه، حضور نظامی در منطقه و مبارزه با داعش طی چند شماره مرور کنیم.
۱ـ رژیم صهیونیستی و سرزمین های اشغالی
هرچند پس از تفاهم دوجانبه «واین برگر» و «آریل شارون» (30 نوامبر1981) و نیز امضای توافقنامه « همکاریهاى استراتژیک» میان آمریکا و رژیم صهیونیستی (29 نوامبر 1983) بود که جایگاه اسرائیل نزد ایالات متحده از «پیرو» به « شریک» ارتقاء یافت، اما جالب است که بدانیم دولتمردان آمریکا حتی پیش از تشکیل دولت اسرائیل، به تأمین منافع و رفاه صهیونیست ها ملتزم بوده اند؛ در واقع هیچگاه دولت یا رئیس جمهوری در ایالات متحده وجود نداشته که امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین نکند؛ بهتر بگوییم حفظ و ارتقاء موجودیت، امنیت و منافع اسرائیل به عنوان شریک استراتژیک آمریکا جزء اولین تعهداتی است که کاندیداهای ریاست جمهوری ـ چه دموکرات و چه جمهوریخواه ـ در رقابت های انتخاباتی، التزام خود را به آن مورد تأکید قرار می دهند؛ اساساً حمایت از اسرائیل یکی از پارامترهای اصلی سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود.
برجسته ترین مواضع و اظهارات ترامپ در مورد رژیم صهیونیستی و فلسطین
1ـ جدیترین موضع ترامپ در مورد مناقشه میان رژیم صهیونیستى و فلسطین وعده او مبنی بر پیگیری مذاکرات به اصطلاح صلح خاورمیانه میان دو طرف فلسطینی و اسرائیلی است؛ از نظر او این مذاکرات دو ویژگی متفاوت دارد:
الف: مستقیم است و بدون واسطه انجام خواهد شد.
ب: آمریکا موضعی کاملاً بی طرفانه اتخاذ خواهد کرد.
2ـ موضوع انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس یکی از موضوعات مورد تأکید ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی وی بود؛ در واقع او اولین رئیس جمهور آمریکا است که وعده داده قدس را پایتخت دولت رژیم صهیونیستی خواهد کرد.
3ـ ترامپ در مبارزات انتخاباتی اعلام کرده بود در صورت پیروزی در انتخابات، جزیره پورتوریکو، واقع در مجمع الجزایر کارائیب به پناهندگان فلسطینی داده می شود تا جبران چشم پوشی آنها از فلسطین باشد.
4ـ در مناظره های انتخاباتی، یکی از انتقادات ترامپ به دموکرات ها این بود که آنها بهترین دوست آمریکا در منطقه خاورمیانه (یعنی رژیم صهیونیستی) را آزرده خاطر کرده اند.
5ـ هرچند ترامپ در اوایل مبارزات انتخاباتی تأکید می کرد ایالات متحده باید به عنوان یک دلال بیطرف در مورد حل و فصل مصالحه وارد عمل شود، اما نتانیاهو را برای گسترش فرایند شهرکسازی در کرانه باختری تشویق کرده است.به پشتوانه چراغ سبزی که ترامپ به اسرائیل برای ادامه شهرک سازی در کرانه غربی و قدس نشان داد، بعد از اعلام خبر پیروزی ترامپ، «برکات» شهردار قدس اشغالی سریعاً از آغاز روند صدور مجوز و ساخت ۷۱۰۰ واحد صهیونیست نشین جدید در قدس خبر داد.
6ـ علیرغم اینکه ترامپ بارها گفته است کشورهای همپیمان و تحت حمایت نظامی آمریکا را در خاورمیانه به پرداخت هزینه های نظامی ارتش آمریکا مجبور خواهد کرد، اما حمایت هاى نامحدود از رژیم صهیونیستى را مطرح کرده و قول داده بهعنوان رئیس جمهور، کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل را افزایش دهد.
7ـ ترامپ در زمان کارزارهای انتخاباتی درباره مسأله اسرائیل ـ فلسطین گفته بود “جنگی که هرگز به پایان نمیرسد” اما پس از پیروزى گفت که به عنوان یک میانجی تمایل دارد توافقی میان طرفین حاصل شود.
8ـ ترامپ پس از پیروزی در انتخابات در اولین پیام خودخطاب به رژیم صهیونیستی گفت: من عاشق اسرائیل هستم. من در صددم تا پیوند ناگسستنی میان واشنگتن و تلآویو را تقویت کنم. اسرائیل تنها دموکراسی خاورمیانه است و مانند بارقهای از امید برای بسیاری از انسانهاست.
9ـ ترامپ گفته است دامادش «جارد کوشنر» را ـ که یک یهودی میلیاردر است ـ به سمت فرستاده ویژه برای ایجاد صلح در خاورمیانه منصوب می کند؛ او می گوید دامادم برای صلح در خاورمیانه تلاش خواهد کرد و می تواند برای حل مناقشه بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها بسیار مفید باشد.
10ـ ترامپ پس از پیروزی در انتخاباتدر سخنانی در مورد وضعیت فلسطین، با بیان اینکه مذاکرات صلح سختترین توافقنامه در جهان است، از اتخاذ موضع بی طرفانه سخن گفت و نیز وعده داد مذاکرات بین فلسطینیان و صهیونیست ها را امتحان خواهد کرد.
11ـ ترامپ پس از پیروزى در انتخابات گفت: دوست دارم فردی باشم که بین اسرائیل و فلسطین صلح ایجاد می کند؛ خیلی ها می گویند که این کار ناممکن است اما من مخالفم و دلایلی دارم که معتقدم می توانم این کار را انجام دهم.
۱۲ـ پس از تصویب قطعنامه محکومیت اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل (به سبب تداوم شهرکسازیها در سرزمینهای اشغالی) و عدم وتوی آن از سوی آمریکا (۱۳۹۵/۱۰/۳)، ترامپ صراحتاً گفت هنگامی که به کاخ سفید برسد اوضاع را به کلی دگرگون خواهد کرد؛ او همچنین گفت فلسطینی ها دیگر در سازمان ملل تریبونی نخواهند داشت. او حتی در اقدامی نامعمول، پیش از رأیگیری برای این قطعنامه به طور علنی و عمومی از اوباما خواست آن را وتو کند.
مهم ترین اظهارات و مواضع مشاوران ترامپ در مورد رژیم صهیونیستی و فلسطین
1ـ «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی ترامپ در یک سخنرانی (سال2014) در بنیاد شلدون آدلسون از طرح چشمپوشی ایالات متحده در ایفای هرگونه نقش برای صلح بین اسرائیل و فلسطین حمایت کرد و گفت: فکر نمی کنم صلحی بین اسرائیل و فلسطین اتفاق بیفتد. منظورم این است که نگاه کنید و ببینید چه تعداد از مردم طرفدار چنین چیزی هستند؟ پس صادق باشیم و به جای این نام های بزرگ بین دو کشور، چیزی را درک کنیم که مردم می خواهند.
2ـ برخی کارشناسان معتقدند فلین تمایلی به صلح اسرائیل و فلسطین ندارد.
3ـ فلین، جمهوری اسلامی ایران را تنها تهدید برای “صلح ماندگار و باثبات خاورمیانه” می داند؛ او معتقد است که ایران از زمان انقلاب اسلامی نسبت به آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی رفتاری تهاجمی دارد؛ او از ایران به عنوان «تک بازیگر متخاصم در خاورمیانه» یاد می کند.
4ـ فلین: تفوق ایران بر آمریکا در عراق، کشورهای کوچکتر خاورمیانه را مجبور خواهد کرد که به قواعد ایران گردن بگذارند؛ این امر باعث می شود منطقه نسبت به ما و “متحدینمان” بیش از پیش حالت غیردوستانه به خود بگیرد.
5ـ ژنرال «جیمز ماتیس»، نامزد وزارت دفاع ترامپ همواره از جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین تهدید در منطقه نام می برد؛ او برای دفع تهدید ایران همکاری گسترده تر با دوستان در منطقه و “سازمان های جاسوسی” آنها علیه ایران، همکاری نزدیکتر با متحدان منطقه ای در دفاع موشکی و قویتر کردن حضور نیروی دریایی آمریکا را در منطقه توصیه می کند.
6ـ «کالیان کانوی» مشاور ارشد ترامپ، انتقال سفارت آمریکا را به بیت المقدس در صدر اولویت های ترامپ برمی شمرد؛ او عقیده دارد این یک اقدام عالی است و با توجه به تعداد دفعاتی که ترامپ در این خصوص صحبت کرده است، انجام آن آسان خواهد بود.
۷ـ ترامپ « دیوید فریدمن»، وکیل و مشاور یهودی خود را به عنوان سفیر آتی ایالات متحده در اسرائیل معرفی کرده است؛ فریدمن پس از انتشار این خبر صراحتاً گفته کار خود را در اورشلیم (بیتالمقدس) آغاز خواهد کرد. این در حالیست که سفارتخانه آمریکا در اسرائیل از ۶۸ سال پیش تاکنون در تلآویو قرار دارد. فریدمن در هماهنگی با راستگرایان افراطی اسرائیل، بیتالمقدس را که فلسطینیان نیز آن را پایتخت خود میدانند، “پایتخت ابدی اسرائیل” خوانده و از اینکه مأموریت خود را به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل در این شهر آغاز میکند، ابراز خوشحالی کرده است.
۸ـ دیوید فریدمن احداث غیرقانونی شهرکهای یهودی در مناطق فلسطینینشین را مانعی بر سر راه برقراری صلح نمیداند؛ او همچنین با دیدی انتقادی به راه حل دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین مینگرد (هرچند این راهکاری است که واشنگتن تاکنون بر آن تأکید ورزیده است).
9ـ « استیفن.ک.بنون» که بهعنوان مشاور امور راهبردی ترامپ منصوب شده است، سابقاً مدیریت سایت « بریتبارت نیوز» را عهدهدار بود. این سایت حامی اصلی رسانهای ترامپ و دارای جهتگیری اسرائیلمحور است که جایگاهیابی اسرائیل را در صورت گسترش تقابل گروههای اسلامگرا با یکدیگر، امکانپذیر میداند.
۱۰ـ « مایکل پنس» معاون دونالد ترامپ، یک مسیحی کاملاً افراطی و سیاستمداری باسابقه است. نوآم چامسکی میگوید پنس جزء اوانجلیستهاست که داعشیها در قیاس با آنان افراد بسیار مهربانی هستند؛ نفرت از سیاهان، اسلام، کارگران مهاجر و ستایش کمپانیهای بزرگ جزو کار اوانجلیستهاست.
رویکرد نئوکان ها نسبت به مناقشه رژیم صهیونیستی و فلسطین
در این زمینه قبل از هر سخنی ذکر سه نکته اساسی ضروری است:
1ـ در «سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن 21» (منتشر شده در پانزدهم فوریه 2001) امنیت دوستان و متحدان آمریکا در رده “منافع حیاتی” ایالات متحده قرار گرفته است؛ بر همین اساس مهمترین محور استراتژی خاورمیانه ای آمریکا حفظ و تأمین امنیت پایدار اسرائیل است.
۲ـ سیاست خارجى آمریکا از لحاظ ایدئولوژیک و نظرى تحت تأثیر صهیونیسم مسیحى، از نظر عملى و اجرایى به دست نومحافظه کاران و نئوکان ها، و از حیث مالى و رسانه اى توسط صهیونیست هاى یهودى حمایت و پشتیبانی مى شود.
۳ـ برخی اعضای متنفذ نئوکان ها سعی دارند جنگ علیه تروریسم را به جنگ علیه اسلام تبدیل کنند؛ به زعم آنان مسلمانان اعم از مرد، زن و کودک به دلیل هویت فرهنگی و مذهبی شان دشمن محسوب می شوند.
با توجه به نکات فوق، رویکرد غالب نئوکان ها نسبت به رژیم صهیونیستی و فلسطین تاکنون چنین بوده است:
۱ـ این جریان همچون صهیونیست هاى یهودى، حمایت از رژیم صهیونیستی را اصل می داند و براى حفاظت از آن ایده خاورمیانه بزرگ (یا خاورمیانه متکثر) را با مرکزیت اسرائیل، طرح و تعقیب می کند.
۲ـ نئوکان ها به دنبال برقراری صلح و عدالت در فلسطین نبوده و نیستند؛ آنها به دنبال هژمونی رژیم صهیونیستی در منطقه هستند حتی در شرایطی که آوارگان فلسطینی حق بازگشت هم نداشته باشند و حتی اگر کشور فلسطین ارتش و نیروی دفاعی متعلق به خود را هم نداشته باشد.
۳ـ نئوکان ها، اسرائیل را به عنوان پایگاه تمدن غرب معرفی مینمایند؛ لذا مسیحیان راست افراطی احساس میکنند که اسرائیل باید حتماً وجود داشته باشد و حمایت شود. اسرائیل برای نئوکانها به لحاظ ایدئولوژیک یک محور مرکزی و شعار اصلی آنها این است: تنها آمریکایی که به لحاظ نظامی قوی، آماده، تهاجمی و در عین حال مداخلهگر باشد، میتواند از اهداف اسرائیل حمایت و موجودیت آن را تضمین کند. در واشنگتن نیز تأثیر نئوکان ها در نمایندگی از منافع اسرائیل، بیش از تأثیر دیگر سازمانهاست.
۴ـ جورج بوش پسر (که در دوران ریاست جمهوری او جریان نئومحافظه کاری به اوج رسید) بعد از ورود به فرآیند صلح فلسطین و رژیم صهیونیستی اعلام کرد در صورتی از تشکیل دولت فلسطینی حمایت می کند که این دولت موجودیت اسرائیل را به عنوان یک حق به رسمیت بشناسد و شرایط را برای زندگی صلح آمیز با اسرائیل فراهم کند.
منبع : خبرگزاری صداوسیما
0 Comments