جدیدترین مطالب
تحلیلی بر سفر نخست وزیر عراق به انگلیس
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل، سفر نخستوزیر عراق به انگلیس و توافقهای حاصله در این سفر را برای آینده عراق در غرب آسیا حائز اهمیت دانست و گفت: عراق در مسیر عبور از یک دولت “نابسامان” به لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی به سمت یک دولت با ثبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی در منطقه است.
چرا سیاست خارجی ترامپ به سختی قابل تعریف است؟
شورای راهبردی آنلاین – رصد: معمولاً دونالد ترامپ در عرصه روابط خارجی یک انزواگرا توصیف میشود. به گفته منتقدان، ترامپ سزاوار این عنوان است، زیرا او راهبرد دیرینه آمریکا در زمینه مداخله عمیق را رها میکند، راهبردی که خواستار ترویج و حفاظت از نظم جهانی لیبرال با استفاده از قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا است؛ اما این توصیف انزواگرایانه دقیق نیست.
أحدث المقالات
چهار نکته اصلی درباره تحولات “جدید” کنفرانس آستانه
عبدالباری عطوان در تحلیلی که در رای الیوم منتشر شد، نوشت: چهار نکته اصلی که تحولات “جدید” کنفرانس آستانه و اسرار آن را به صورت خلاصه بازگو و خطوط کلی “روز بعد” [از جنگ] را در عرصه سوریه ترسیم می کند… آیا پیش گویی الجعفری حقیقت دارد و جریان های مخالفان مسلح برای از میان بردن “دولت اسلامی” و “جبهه النصره” زیر بال ارتش سوریه می جنگند؟
کنفرانس آستانه با دیدار مستقیم برای نخستین بار میان هیئت دولت سوریه از یک سو و هیئت مخالفان مسلح از سوی دیگر پایان یافت. درست است که دیداری بی سر و صدا بود و با بیانیه ای پایانی امضا نشده [از سوی آنان] خاتمه یافت و تنها سه کشور ضامن توافق آتش بس یعنی روسیه، ترکیه و ایران آن را امضا کردند اما یخ ها را ذوب کرد و مرحله جدیدی را پایه گذاری کرد که بحران سوریه در آستانه آن قرار گرفته است.
مهم ترین و بارزترین نکاتی را که می توان از وقایع این کنفرانس و اظهارات مسئولان شرکت کننده در آن بدست آورد و هر ناظر یا تحلیلگری باید درباره آن ها تامل کند؛ به شرح زیر خلاصه کرد:
نخست: کنفرانس با ایده دو طرفه شروع شد و در راستای اجرای توافق روسیه و ترکیه بود و سپس سه جانبه پایان یافت و ایران را به عنوان تضمین کننده اصلی بندهای مربوط به آتش بس شامل شد، در حالی که تمام طرف های عربی دیگر به علاوه اروپا و آمریکا کنار گذاشته شدند و ما در این جا از دو کشوری سخن می گوییم که نقش اصلی را در حمایت از مخالفان مسلح از نظر مالی و تسلیحاتی ایفا کردند. این کنار گذاشتن چگونه و چرا صورت گرفت؟ این مسئله در روزهای آینده آشکار خواهد شد.
دوم: جدایی و تفکیک کاملی رخ داد که همیشه مسکو خواستار آن بود و برای آن تلاش می کرد، تفکیکی در درجه نخست میان مخالفان مسلح و همتایان آن ها که در فهرست تروریست قرار دارند و میان این جریان ها و هیئت های سیاسی مخالفان که بیشترشان از شخصیت های مقیم در تبعید هستند. این جریان های مسلح تعهد دادند در جنگی مشارکت کنند که هدف از آن نابودی آن گروه های طبقه بندی شده به عنوان تروریست است. ما در اینجا از “دولت اسلامی” و “جبهه النصره” و شاید بعدا “احرار الشام” صحبت می کنیم.
سوم: روسیه از کشور اشغالگر سوریه و حامی اصلی حکومت این کشور به “میانجی بی طرف” تضمین کننده توافق آتش بس و راه حل سیاسی تبدیل شد. حتی محمد علوش رئیس هیئت مذاکره کننده مخالفان و فرمانده “جیش الاسلام” با یک صمیمیتی درباره روسیه سخن گفت و دیدارهایش با هیئت این کشور را ستود و نسبت به آنان اظهار اطمینان کرد.
چهارم: الکساندر لاورنتیف، رئیس هیئت روسیه در کنفرانس آستانه تحویل پیش نویس قانون اساسی جدید سوریه از سوی مسکو را به هیئت مخالفان مسلح اعلام کرد. این همان قانون اساسی است که او گفت گروهی از کارشناسان روس بر تهیه آن نظارت داشتند و ما نمی دانیم آیا هیئت رسمی سوریه نسخه ای از آن را نیز دریافت کرده است یا خیر و سپس واکنشش نسبت به آن چه می باشد؟ برجسته ترین مباحث آمده در آن چیست؟
با توجه به چهار نکته بالا می توان گفت کنفرانس مذکور “موفقیت های” بزرگی محقق ساخته و از طریق مشخص کردن هویت بازیگران اصلی در طرف سوری (دولت و مخالفان) و طرف منطقه ای (ترکیه و ایران) و ابر قدرت روسیه تصویر جدیدی از عرصه سوریه را ترسیم کرد هماهنگونه که تمامی طرف های ضامن و مشارکت کننده را در یک جبهه واحد با وجود اختلافات میانشان در مقابله با “دشمن مشترک” یعنی گروه های اسلامی تندرو متحد کرد.
جنگ میان جریان های مسلح طبقه بندی شده به عنوان میانه رو و تحت حمایت ترکیه و حکومت سوریه احتمالا به پایان خود می رسد، تا جنگ دیگری آغاز شود میان این گروه ها و دولت اسلامی و جبهه النصره یا فتح الشام که شاید شدیدتر از جنگ های پیشین باشد.
نامحتمل است طرف های عربی و بین المللی که به حاشیه رانده و از آنچه در آستانه تدارک دیده شده کنار گذاشته شدند برای به شکست کشاندن آن از طریق ارائه حمایت مستقیم و غیر مستقیم از جریان های دیگر تلاش کنند که هزاران جنگجو زیر پرچم آن ها هستند چه جریان های کردی یا اسلامی تا از این طریق پاسخی به تلاش ها برای کنار گذاشتن و به حاشیه رانده شدن خود نشان دهند و [و نیز بعید است] دستورکارهایی در تناقض با دستورکار اصلی خود اتخاذ کنند تا نقش ایران را تقویت کنند یا به هرگونه راه حل سیاسی برای بحران اتکا کنند که بر بقای رئیس جمهور سوریه بشار اسد و دولت مبتنی است.
در این جا عبارتی وجود دارد که از اهمیت فراوانی برخوردار است و آن عبارتی است که آقای بشار الجعفری در کنفرانس مطبوعاتی در اختتامیه کنفرانس آن را بیان کرد به این ترتیب که” از مخالفان مسلح انتظار داریم به ارتش عربی سوریه در جنگ با النصره و داعش بپیوندند”. باید درباره این عبارت تامل کرد زیرا هدف اصلی کنفرانس آستانه را خلاصه می کند و نقشه تحرکات آینده را حداقل از نظر ما ترسیم می کند.
ضرب المثل مشهوری در منطقه شام رایج که شاید انقلابی را که اتفاق افتاد و در مواضع همه طرف ها از دولت گرفته تا ترک ها و در آخر مخالفان مسلح رخ می دهد بیان می کند و این ضرب المثل می گوید” هر رقص و پایکوبی موزون و آهنگین در ابتدا با حرکات ناموزون آغاز می شود” بنابراین هنگامی که آقای بشار الجعفری رو در رو با آقای علوش سر یک میز و زیر یک سقف می نشیند پس عاقلانه است هیچ مسئله ای را در روزها و هفته های آینده نامحتمل ندانیم از جمله جنگ نیروهای مخالفان مسلح زیر چتر ارتش سوریه علیه گروه های طبقه بندی شده در فهرست تررویسم.
مجادلات شدید میان الجعفری و علوش می تواند در چارچوب “پیش درآمدی” بر گفتگوهای بعدی باشد چون این گونه مسائل به طور کلی در قاموس مذاکرات معمول است.
مذاکرات به خانه نخست خود یعنی مذاکره میان نظام و مخالفان داخلی چه مسالمت آمیز چه نظامی بازگشت، اما در مورد مخالفان در تبعید چنین به نظر می رسد که توافقی درباره خروج آن ها به صورت تدریجی از عرصه مذاکراتی وجود دارد یا تبدیل نقش آن ها و کشورهای حامی این گروه ها به نقش مشورتی، و این مساله ای است که لاورف آن را بهتر از دیگران می داند.
0 Comments