جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
رویارویی چین و آمریکا؛ فرصتی برای روسیه
امیل آودالیانی در مطلبی که مرکز مطالعات راهبردی بسا آن را منتشر ساخت، نوشت: با توجه به فشار آمریکا بر روسیه و نظر به اینکه مسکو در سایه قدرت اقتصادی پکن قرار دارد، بررسی موضع روسیه در قبال تقابل نوظهور بین چین و آمریکا جالب توجه خواهد بود.
روسیه احتمالاً به رقابت آمریکا و چین بهعنوان فرصتی برای بهبود موقعیت ژئوپلیتیکی خود خواهد نگریست.
چین به لطف رشد اقتصادی و پیشرفت نظامیاش آمادگی تبدیل شدن به یک بازیگر قدرتمند در سیاست بینالمللی را دارد و از الزامات استراتژیکی برخوردار است که با الزامات آمریکا در تقابل است. پکن نیازمند تضمین واردات نفت و گاز است که در حال حاضر از طریق تنگه مالاکا قابل دسترسی است. در عصر سلطه دریایی آمریکا، چین ناچار است وابستگی اقتصادی و همچنین مسیرهای واردات خود را تغییر دهد.
این امر دلیل و انگیزه اصلی ابتکار چند میلیارد دلاری موسوم به یک کمربند – یک راه است که هدف آن اتصال مجدد آسیا- اقیانوسیه به اروپا از طریق روسیه، خاورمیانه و آسیا مرکزی است. همزمان، پکن انگیزه فزایندهای برای دور کردن سلطه دریایی آمریکا از سواحل خود دارد. باوجود این عوامل، سوءظن متقابل بین پکن و واشنگتن در سالها و دهههای آینده افزایش خواهد یافت.
تحلیلگران سناریوهای سیاست خارجی مختلفی در مورد احتمال وقوع یک زورآزمایی بین دو قدرت چین و آمریکا ارائه دادهاند. در اکثر این تحلیلها موقعیت روسیه نادیده گرفته شده است. روسیه کشوری است که از دریای بالتیک تا اقیانوس آرام امتداد دارد و بین غرب و چین واقع شده است و با توجه به ظرفیتهای جغرافیایی، نظامی و اقتصادیاش آماده ایفای نقشی محوری در تقابل احتمالی بین آمریکا و چین است.
مسکو بر این عقیده است که درگیری بین آمریکا و چین میتواند این کشور را قادر سازد تا دستور کار ژئوپلیتیکی خود را که در سه دهه اخیر توسط اروپاییها و آمریکاییها محدود شده بود، بهپیش ببرد.
بحران فعلی بین روسیه و غرب محصول تفاوتهای اساسی ژئوپلیتیکی هم در فضای شوروی سابق و هم در مناطق دیگر است. از اینرو، در آینده ممکن است مناسبات فیمابین وارد بنبست شود و مانع از هرگونه امتیاز از سوی طرفین شود. گسترش موفقیتآمیز غرب به سمت مناطقی که حیاط خلوت روسیه خوانده میشد نمایش قدرت روسیه را متوقف کرد و دسترسیاش را به شمال اوراسیا (سرزمینی وسیع بین چین با توسعه سریع، ژاپن و دیگر کشورهای آسیایی و اروپای مدرن) محدود ساخت.
روسیه بر این نظر است که مرزهای غربیاش در حال حاضر آسیبپذیر است، چرا که ناتو و اتحادیه اروپا در حال پیشروی به سمت شرق هستند. در حقیقت روسیه قلمروهای بسیار آسیبپذیرتری مانند قفقاز شمالی و آسیای میانه پر منفذ دارد.
از بعضی جهات، روسها بخش زیادی از انرژی ملی خود را صرف مشکلات با غرب میکنند. برنامه روسیه برای نوسازی نظامی هزینهبر است و حمایت از رژیمهای جداییطلب مانند مولداوی، اوکراین و گرجستان بر بودجه این کشور سنگینی میکند.
امروزه اروپا به همراه ژاپن و چین منبع پیشرفت تکنولوژیکی به شمار میروند. در تاریخ روسیه هرگز چنین فرصتی برای توسعه مناطق مختلف از جمله سیبری و تبدیل آن به پایگاه نیروی اقتصاد جهانی وجود نداشته است.
موقعیت ژئوپلیتیکی روسیه منحصر به فرد است و با توجه به ذوب شدن یخهای شمالگان، موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور تا چند دهه آینده نیز به همین ترتیب خواهد بود. قطب شمال به اقیانوسی از بزرگراههای تجاری تبدیل خواهد شد و یک فرصت تاریخی در اختیار روسیه قرار میدهد تا به قدرت دریایی تبدیل شود.
منابع انسانی و تکنولوژیکی چین و ژاپن در شرق روسیه و منابع اروپاییها در غرب روسیه میتواند این کشور را به سرزمین فرصتها تبدیل کند.
برای تحلیل موضع مسکو در قبال رقابت بین چین و آمریکا باید موقعیت ژئوپلیتیکی روسیه را مد نظر داشت. هرچند جدای از کشش اقتصادی و ژئوپلیتیکی که آسیا – اقیانوسیه توسعهیافته بر استانهای شرقی روسیه دارد، نخبگان سیاسی روسیه تقابل نوظهور بین آمریکا و چین را فرصتی برای تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی خود در محدوده شوروی سابق قلمداد میکنند. روسها درست تصور میکنند که هم واشنگتن و هم پکن به حمایت مسکو نیاز دارند و این منطق، رویکرد غیر تعهدآور مسکو را در قبال پکن و واشنگتن سوق میدهد. روسیه دوست دارد خود را در موقعیتی ببیند که آمریکا و چین برای جلب حمایت این کشور بهشدت رقابت کنند.
روسیه در اتحاد با چین، انتظار دارد تأثیر خود را بر آسیای میانه افزایش دهد کند، جایی که چین قدرتش را از زمان فروپاشی شوروی سابق در سال 1991 به مقدار زیادی افزایش داده است. هرچند که مسکو هیچوقت بهطور رسمی نگرانیهایش را در این خصوص ابراز نکرده است، اما این امر نمیتواند بهمنزله انکار وجود چنین نگرانیهایی در بین نخبگان سیاسی روسیه باشد.
البته اگر روسیه طرف آمریکا را بگیرد، امتیازات حاصله از طرف آمریکا میتواند بهمراتب زیادتر از امتیازهای طرف چینی باشد. در کنار توقف گسترش ناتو در حیاط خلوت روسیه، اوکراین و قفقاز جنوبی بهترین جوایز و مابهازای حمایت از واشنگتن خواهد بود. خاورمیانه (برای مثال در سوریه چنانچه درگیری ادامه یابد) ممکن است منطقه جذاب دیگری باشد، جایی که مسکو امتیازات اساسی دریافت میکند.
فراتر از تفکرات استراتژیک بزرگ، این تصمیم یک انتخاب مدنی برای روسیه در مناظره همیشگی است که آیا این کشور اروپایی، آسیایی یا اوراسیایی (تلفیقی از هر دو) خواهد بود. جغرافیا روسیه را به سمت شرق میکشاند، اما فرهنگ، این کشور را به سمت غرب سوق میدهد. درحالیکه تصمیماتی از این دست معمولاً بر پایه محاسبات ژئوپلیتیکی اتخاذ میشود، وابستگی فرهنگی نیز در این تصمیمات نقش دارد.
در کنار جنبه فرهنگی، روسیه نگرانی دارد (مانند بقیه دنیا) که نمیداند جهان تحت رهبری چین چگونه خواهد بود. آمریکا ممکن است خطری برای روسیه محسوب شود، اما برای نخبگان سیاسی روسیه «شناخته شده» است. با توجه به باز بودن استانها و مرزهای روسیه بر بخش عظیمی از جمعیت چین، اوراسیای تحت رهبری چین میتواند برای روسیه پرچالشتر باشد.
رویکرد روسیه به تقابل نوظهور بین آمریکا و چین احتمالا فرصتطلبانه خواهد بود. انتخاب بین این دو طرف به این امر بستگی دارد که کدام طرف کمکهای بیشتری برای حل مشکلات روسیه در سراسر فضای شوروی سابق ارائه خواهد کرد.
0 Comments