جدیدترین مطالب
استفاده رژیم صهیونیستی از هوش مصنوعی در جنگ غزه و پیامدهای آن
شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: هوش مصنوعی اگرچه دارای قابلیتهای مهمی برای بهبود و افزایش سطح کارایی و بهرهوری در در حوزههای مختلف انسانی اعم از پزشکی، تشخیص سریع بیماریها، پیشرفت در حوزه درمان، صنایع، حمل و نقل، آموزش، ابزار کمکی مؤثر کاهش خسارات بلایای طبیعی و … است و میتواند دستاوردهای شگرفی برای جامعه انسانی به وجود آورد، اما این فناوری که یک نعمت بزرگ است، توسط رژیمصهیونیستی و مشخصاً در جنگ غزه در خدمت «پیشبرد اهداف نامتعارف» نظامی قرار گرفته است.
أحدث المقالات
مقایسه سیاست مهاجرتی باراک اوباما و دونالد ترامپ
حادثه 11 سپتامبر تاثیر بسزایی در سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده به جا گذاشت. ترس ناشی از حملات تروریستی مجدد، سبب شد تا اقدامات امنیتی بسیار شدیدی جهت ممانعت از ورود مهاجران اتخاذ گردد. بودجه امنیتی آمریکا افزایش چشمگیری یافت و سختگیریهای زیادی در خصوص تردد و آمد و رفت مهاجران در نظر گرفته شد. کنترل بر مرزها از زمان جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا تاکنون از اولویتهای سیاستهای مهاجرتی روسای جمهور آمریکا بوده است.
سیاست مهاجرتی باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا و دونالد ترامپ، رئیس جمهور فعلی آمریکا دارای شباهتها و تفاوتهایی است که هر دوی آنها را باعدم موفقیت روبرو کرده است.. تشابه سیاستهای اتخاذ شده دونالد ترامپ و باراک اوباما، امنیت مرزها بوده است که اولویت اصلی هر دوی آنان محسوب میشد به طوریکه هردو رئیس جمهور تدابیری امنیتی شدیدی را برای حفاظت از مرزها در نظر گرفتند اما هر دو در عملی ساختن این تدابیر با مشکل مواجه شدند. شاید بتوان تفاوت اصلی سیاستهای مهاجرتی اوباما با ترامپ را در همگون کردن و آمیختگی مهاجران در جامعه آمریکا دانست، اوباما در صدد بود تا جامعه میزبان نسبت به مهاجران احساس بیگانگی و ترس نداشته باشند و مهاجران نیز جامعه میزبان را خانه امن خود بدانند. حال آنکه ترامپ ورود مهاجران به کشور را به منزله عدم امنیت داخلی میداند.
مقایسه استراتژیها برای اعمال سیاستهای مزبور در دوره باراک اوباما و دونالد ترامپ، میتواند کاستیها و مزایای این سیاستها را آشکار کند.
سیاست مهاجرتی باراک اوباما
بر خلاف تصور عامه مردم، در دوره اول ریاست جمهوری باراک اوباما، سیاستهای مهاجرتی سختتر و شدیدتر از از دوره بوش بود. اوباما معتقد بود که آمریکا به طور اساسی سیستم مهاجرتی معیوبی دارد و نیاز به یک اصلاح کامل دارد تا مهاجران غیر قانونی را برای احراز شهروندی و تابعیت به این سیستم ملحق کند. وی به 12 میلیون مهاجر غیر قانونی بخشودگی اعطا کرد که غالبا در مشاغل کم درآمد مشغول کار بودند و غالبا بدون تخصص بودند وی اعتقاد داشت که این عده باید از سایه بیرون بیایند(1).
سیاستهای مهاجرتی اوباما در 3 مولفه گنجانده شدند؛ (الف) امنیت مرزها، (ب) مسئولیت و تعهد کارفرمایان (ج) و احراز شهروندی.
امنیت مرزهایی که از آن طریق مهاجران (قانونی و غیرقانونی) وارد کشور می شوند، اولویت اصلی دولت اوباما بود، امنیت مرزها دو مسئله را پوشش میداد. تردد مهاجرین و امنیت. تردد به معنای انجام تجارت (مشروع و غیر مشروع) و مسافرت (آمد و رفت اعضای خانواده شخص مهاجر) و نیز ارتباطات است . خطر تهدید امنیت، احتمال بروز جنایت، تنوع فرهنگهای نا متجانس و انتشار بیماریهای خطرناک واگیردار به همراه دارد. علاوه بر این، با توجه به عدم همگون سازی مهاجران غیر قانونی در جامعه آمریکا، ائتلاف برای اصلاح جامع مهاجرت با حمایت از امنیت ملی از طریق مشارکت مدنی مهاجران غیر قانونی، بازسازی مجدد خانوادههای غیرقانونی کارگران که در آمریکا زندگی میکنند، صورت گرفت. به منظور امنیت مرزها، اوباما میزان و شدت گشتزنی ها در مرزها را با استفاده از تکنولوژی بالا، تاسیسات بازداشتگاهی و کارکنان مرزی ارتقا داد.
سپس مجازاتهایی علیه کارفرمایانی که کارگران غیرقانونی را استخدام میکردند، در نظر گرفت. مسئولیت کارفرمایان کمتر از امنیت مرزها محسوب نمیشد و در آن تدابیر تنبیهی شدیدی علیه کارفرمایانی که مهاجرین غیر قانونی به خدمت گرفته بودند و از مدارک جعلی برای کارکنان غیر قانونی خود استفاده میکردند، در نظر گرفته شد. در نهایت، احراز شهروندی بود که مهاجران غیرقانونی در مسیر امورمدنی و شهروندی قرار میداد تا جذب آنها در جامعه میزبان به کاهش تأثیر منفی تنش های قومی، فرهنگی و منطقهای که مهاجران با خود به سرزمین میزبان میآورند، منجر شود (2).
سیاست اوباما در اصل کسب شهروندی برای مهاجران غیرقانونی بود. هم جرج دبلیو بوش و هم اوباما شرایطی را برای فرصت دادن به مهاجران غیر قانونی که شایستگی آن را داشتند تا شهروندی آمریکا را احراز کنند نظیرسخت کوشی، یادگیری انگلیسی، بررسی سوابق و پرداخت جریمه در صورت تخطی از قوانین مهاجرتی در . سیاست کسب تابعیت در سال 2007 شروع شد زمانی که جرج بوش با گروه کوچکی از حقوقدانان مذاکره کرد تا لایحه اصلاحات جامع مهاجرتی را تهیه کنند و پیشنهاد شد پس از پرداخت جریمه ها، به عنوان بخشی از برنامه کارگران میهمان ، این مهاجران مشغول کار شوند و در نهایت در مورد جذب آنها اقدام شود. سیاست مهاجرتی اوباما شامل شرکت مهاجران عیر قانونی در بازار کار برای بدست آوردن شغل بود که هم برای زندگی مدنی و هم برای بازار آزاد مهم بود. و هدف آن متوقف کردن ورود مهاجران غیر قانونی از طریق مرزها به کشور و کاهش تعداد این تعداد مهاجر غیر قانونی بود. به همین منظور او این سه فاکتور را در نظر گرفت. با این وجود پروسه قانونی کردن مهاجران غیر قانونی میتوانست پیامدهای منفی داشت نظیر افزایش متوسط درآمد مهاجرین غیر قانونی که حقوق شهروندی بدست آوردهاند که این موضوع برای کارگران بومی آمریکا خوشایند نبود. از سویی حقوق شهروندی به معنای انتظار داشتن بیمه و دیگر خدمات شهری است. بنابراین ممکن است منجر به کاهش بخشی از فقر شود برای کسانیکه اکنون شرایط پرداخت مالیات دارند (3).
اوباما سیاست جدید مهاجرتی خود بیان کرد که به دلیل اهمیت آموزش و پرورش، به عنوان یک راه حل، لازم است تا ابهامات و تهدید استرداد یا بازگرداندن کودکان مهاجرین از بین برود و سیاست مهاجرتی را موثر کرد. این سیاست یک برنامه جامعه برای منسجم و یکپارچه کردن مهاجرین غیر قانونی بود . زندگی مهاجرین غیر قانونی با سیاستهای مهاجراتی گره خورده است. بر طبق این سیاست ها آینده کودکان مهاجر که در ایلات متحده به دنیا آمدهاند و هیچگاه کشور والدین خود را ندیدهاند مورد توجه قرار میگرفت در حالیکه دانشگاههای آمریکا کمترین نرخ ورود دانشجویان آمریکای لاتین را دارد کسانی که کمتر از 16 سال داشتند توانستند به دبیرستانها بروند اگر اجازه اقامت در آمریکا را بگیرند(4) . این سیاستها در زمان اوباما توانست نظر مساعد دمکراتها و جمهوریخواهها را جلب کند نئو محافظه کاران عقیده داشتندکه منافع کارگران آمریکایی، با سیاستهای مهاجرتی اوباما تضعیف میشود. در برخی موارد دولت اوباما سعی کرد تا برخی از قوانین منفی در خصوص مهاجران اصلاح کند، نظیر بلوکه کردن 4 بخش از قوانین آریزونا تا با قوانین فدرال در خصوص سیاستهای مهاجرتی در مورد مهاجران غیر قانونی که قبلا دستگیر شدهاند، توقف دستگیری هر شخص مظنون که به صورت غیر قانونی یا به مشغول کار است تطابق یابد (5).
برخی از انتقادات نسبت به سیاستهای اوباما به دلیل نقض حقوق متقاضیان مهاجران قانونی بود. جانت ناپولیتانو، دبیر امنیت داخلی امریکا در مورد سیاستهای اوباما معتقد بود که تمرگز این سیاست بر اخراج جنایتکاران و مسئولیت کارفرمایانی است که مهاجران غیرقانونی را به کار گماشته اند که برای اجرای بهتر این سیاست بایستی هم قوانین مرزی و قوانین مهاجرتی باهم ادغام شوند تا بدین ترتیب مهاجر غیر قانونی مجبور نشود خود را پنهان کند و بتواند در جامعه امریکایی همگون شود و تحت ظلم دستمزدهای ناعادلانه قرار نگیرد و تنشها و چالشهایی که این مهاجران با خود به ارمغان آوردهاند کاهش یابد. جمعیت مهاجران آمریکای لاتین و دیگران، 13.5 درصد از کل جمعیت ایالات متحده است، این رقم بیش از آفریقا- آمریکایی است که 12.7 درصد کل جمعیت ایالات متحده را در سال 2002 تشکیل میدادند (6).
در دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، زمانی که نتوانست با کنگره برای اصلاح قانون مهاجرت به توافق برسد، در نوامبر سال ۲۰۱۴ اعلام کرد با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری، طرحی برای اصلاح قانون مهاجرت اجرا میکند. براساس این طرح او قصد داشت مانع اخراج بیش از چهار میلیون مهاجر غیرقانونی که در آمریکا زندگی میکنند، شود. طرح اوباما اجازه میداد کسانی که فرزندشان در آمریکا اقامت قانونی دارد یا افرادی که بیش از پنج سال در آمریکا زندگی می کنند، برای اجازه کار درخواست بدهند و در یک مسیر قانونی گرین کارت بگیرند. اما در تاریخ 23 ژوئن 2016، فرمان اجرایی اوباما برای ممانعت از اخراج گروهی از مهاجران غیرقانونی از آمریکا در دیوانعالی آمریکا رای نیاورد. از هشت قاضی، چهار نفر موافق و چهار نفر مخالف بودند. به این ترتیب رای دادگاه پایین تر که فرمان اوباما برای ممانعت از اخراج مهاجران غیرقانونی را رد کرده بود، به قوت خود باقی ماند و طرح او عملا شکست خورد.
سیاستهای مهاجرتی دونالد ترامپ
در انتخابات ریاست جمهوری، دونالد ترامپ با استفاده از تبلیغ مهاجر هراسی و اعلام مواضع سختگیرانه علیه مهاجران به موفقیت رسید (7). در همان شروع تصدی ریاست جمهوری، او ورود شهروندان هفت کشور اکثریت مسلمان را به آمریکا ممنوع کرد. کشورهای ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن که دارای ویزای مهاجرت یا بدون ویزای مهاجرت بودند و افرادی که دارای تابعیت دوگانه با سایر ملل بودند، برای سه ماه به حالت تعلیق درآورد. دلیل این امر را حمایت و حفاظت ملت آمریکا از تهدیدات احتمالی تروریسم دانست که به عقیده وی به صورت مخفیانه وارد آمریکا میشوند و تمام کسانی را که از این کشورها آمده بودند شامل کسانی بود که اقامت دائم با ویزا یا گرین کارت داشتند که قبلا اجازه اقامت در آمریکا را احراز کرده بودند. این عده اگر کشور را ترک میکردند و یا سعی به بازگشت به آمریکا را داشتند مانع از بازگشت آنان میشدند. این افراد حتی شامل دانشجویان، کارگران دائمی، استخدام شدگان ماهر، تجار، هنرمندان و ورزشکاران نیز میشد. تنها ویزای قابل قبول از آن دیپلماتها بود در عین حال ترامپ سعی داشت در صورت برداشتن تعلیق سیاستهای مهاجرتی تنها تعداد 50000 تا 110000 از پناهندگان اجازه اقامت دهد که البته هیچ تبعه سوری اجازه اقامت نمیداد. با وجودی که قبلا کنگره گفته بود که ملاک “ملیت” را نمیتواند معیاری برای پذیرفتن مهاجر در نظر داشت، قانون آمریکا اجازه میدهد که رئیس جمهور تابعیت افراد غیر آمریکایی مهاجر و غیر مهاجر را اگر آنان را برای منافع ملی آمریکا مضر تشخیص داده شوند، به حالت تعلیق در آورد.
ترامپ معتقد است که اوباما قبلا در سال 2011 سیاست مشابهی را تصویب کرده است، زمانی که ورود شهروندان عراقی را به مدت 6 ماه به آمریکا ممنوع کرد. این امر به دلیل وجود اثر انگشت پناهندهگانی بود که در کنتاکی زندگی میکردند و اثر انگشت آنان در روی دستگاه انفجاری در عراق پیدا شده بود که در نتیجه هزاران مهاجر در آمریکا و آنانی که هنوز وارد آمریکا نشده بودند در پروسه غربالگری قرار گرفتند سیاست مشابه ترامپ، با این حال، به هیچ تهدید مشخصی وابسته نیست و دولت اوباما برای بیش از یک سال حفظ کرده است که بررسی آن به اندازه کافی قوی بود تا از کشور محافظت کند(8).
دونالد ترامپ، رئیس جمهرر امریکا، سیستم مهاجرتی مبتنی بر شایستگی با اشاره به سیستم مهاجرتی کانادا در نظر گرفته است. لایحه اصلاح مهاجرتی آمریکا به منظور اقتصاد قوی با نام “ریز(RAISE)” که از سوی ترامپ پیشنهاد شده است، مهاجرتهای خانوادگی را تا 50 درصد کاهش میدهد و همانگونه که اشاره شد بر سیستم مهاجرتی شایستگی مبتنی است. تاثیر چنین سیاستهایی بر کشورهای در حال توسعه مبهم است. دو احتمال برای تاثیر چنین سیاستهایی وجود دارد، اول کاهش مهاجرتهای خانوادگی، دوم بر سیاستهای مبتنی بر مهارت با هدف تغییر ساختارمهارت مهاجران که وارد آمریکا میشوند.
سیاست مهاجرتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور کنونی آمریکا توسط سه دستور اجرایی صادر شده وی مشخص است که دو مورد ازسه مورد فوق در 25 ژانویه 2017 صادر شد. اولین دستور اجرایی، “امنیت مرزها و اجرای اصلاحات مهاجرتی” نامیده شد. ترامپ دولت فدرال را متهم به عدم اجرای مسئولیت ممانعت از ورود مخفیانه مهاجران از مرز به داخل خاک آمریکا کرد. وی به دنبال نظامیتر کردن مرزها و تسریع در بازگرداندن این مهاجران غیر قانونی است که اکثرا از آمریکای مرکزی و به دنبال پناهندگی میباشند (9). دستور اجرایی دوم ترامپ، “افزایش امنیت عمومی در داخل ایالات متحده”، برنامه اجرائی این دستورالعمل هنوز کاملا مشخص نیست (10). دستور اجرایی سوم، به نام “حفاظت از کشور از ورود تروریست های خارجی به ایالات متحده” است که به رد صلاحیت دارندگان کارت سبز که قبلا مورد تایید جهت شهروندی ایالات متحده رسیدهاند (11). در همین راستا، در 5 ژوئن 2017، شورای شهر کلمبوس ایندیانا دستورالعمل شماره 3 از سیاستهای مهاجرتی ترامپ را تصویب کرد و بعضی از این سیاستها را به قانون تبدیل کرد. هنوز مشخص نیست که آیا این تغییر سیاست منجر به کاهش معنی دار و قابل توجه مهاجرین از کلمبوس خواهد شد، این سیاست برای اولین بار پس از ترامپ به عنوان رئیس جمهور به تصویب رسید. (12).
سه دستور اجرایی وی ترس و وحشت زیادی را میان طرفداران پذیرش مهاجران ایجاد کرد که در قالب تظاهرات خیابانی به منظور ممانعت از از اخراج مهاجران غیر قانونی و خانوادههای آانان شد. دونالد ترامپ اجازه ساخت یک دیوار مرزی را درامتداد مرز آمریکا و مکزیک به طول 2000 مایل داده است، اما کنگره ابتدا باید 12.6 میلیارد دلار تا 21.6 میلیارد دلار برای انجام آن تصویب کند. این دستور اجرایی مکزیک را برای پرداخت آن ملزم کرده است که با کاهش کمک های خارجی و یا تحمیل 20 درصد مالیات وارداتی صورت میگیرد. به دستور ترامپ میزان اولویتها برای دستگیری مهاجرین غیر قانونی گسترش یافته است و حتی کسانیکه مرتکب جرائم جزیی شدهاند و یا مشکوک به اقدام به این جرائم بودهاند شامل آن میشود خصوصا در مورد مهاجرانی که کمتر از دو سال در آمریکا اقامت داشتهاند، اعمال میشود (13).
مقایسه سیاستهای مهاجرتی باراک اوباما و دونالد ترامپ گه هریک سه دستور اجرایی را در دستور کار خود قرار دادند، نشان میهد که سیاست مهاجرتی رئیس جمهور پیشین آمریکا از عقلانیت بیشتری برخوردار بود. هرچند هر دو رئیس جمهور امنیت از مرزها را در اولویت کار خود قرار دادند اما استراتژی بکار رفته در مورد حفاظت از مرزها در دوره اوباما به نظر کارآمدتر میباشد. استفاده از تکنولوژی مدرن و افزایش گشتزنیهای مرزی قابل دسترس تر از تهدید مکزیک برای پرداخت 20% مالیت پرداختی دیوار مرزی دو کشور است تا هزینه هنگفت این حائل مرزی پرداخت شود. دستور اجرایی دوم اوباما در خصوص فشار بر کارفرمایانی که مهاجران غیر قانونی را به کار میگیرند، میتواند سبب کاهش جنایات مربوط به قاچاق اعضای بدن مهاجرانی که هیچ نام و نشانی در کشور ندارند و تجارت روسپیگری زنان مهاجر غیر قانونی، پخش و توزیع مواد مخدر توسط این مهاجران و صدها جنایات ضد بشری که از طریق این مهاجران بینام و نشان صورت میگیرد. اما در دستور اجرایی دوم دونالد ترامپ، هنوز راهکار مشخصی برای افزایش امنیت عمومی ارائه نشده است. در دستور اجرایی سوم اوباما که احراز شهروندی مهاجران غیر قانونی طی پروسه همگون سازی آنان در جامعه آمریکایی بود، باز میتوان اثرات مثبت این راهبرد را در جامعه آمریکایی دید. مشارکت در وظایف مدنی برای آن مهاجران غیرقانونی که در رقابت برای کسب شهروندی مشارکت دارند، می توانند احساس تعلق به کشور میزبان را به دنبال داشته باشند که در نتیجه امنیت داخلی را بهبود میبخشد. به نظر میرسد دستور اجرایی سوم ترامپ، پیامد منفی داشته باشد دارندگان کارت سبز از طریق کانالهای قانونی مبادرت به اخذ شهروندی ایالات متحده آمریکا میکنند. این عده که یا سرمایه مالی (از طریق سرمایه گذاری) و یا سرمایه انسانی ( از طریق دانشجویی و یا کار) وارد این کشور میشوند سبب شکوفایی بیشتر آمریکا میشوند و تنها عده کمی سالانه به صورت تصادفی از طریق لاتاری وارد آمریکا میشوند که در میان این عده نیز افراد تحصیلکرده و هنرمند و… وجود دارد. بنابر این رد صلاحیت دارندگان گرین کارت نمیتواند سبب افزایش امنیت ایالات متحده شود.
منابع
1-Obama, Barack. (2011). President Obama’s State of the Union Address. Washington, D.C.
2-Dorsey, Margaret E, & Díaz-Barriga, Miguel (2007). Senator Barack Obama and Immigration Reform. SAGE, 38(1).
3-Camarota, Steven A. (2009). Illegal Immigrants and HR 3200: Estimate of Potential Costs to Taxpayers. Washington, DC: Center for Immigration Studies.
4-Preston, Julia. (2010b). Number of Illegal ImmigrantsiIn US Fell. from http://www.nytimes.com/2010/09/02/us/02immig.
5-Czenwonka, Michal. ( 2013). Immigration and Emigration. from http://topics.nytimes.com/top/reference/timestopics/subjects/i/immigration-and-emigration/index.html
6-Patterson, James T. (2005). Restless Giant: The United States from Watergate to Bush v. Gore. United States of America: Oxford University Press.
7-https://ir.voanews.com/a/us-obama-immigration/3389269.html
8-https://www.usatoday.com/story/news/nation-now/2017/01/30/trumps-immigration-order-explained/97270650
9-Exec. Order No. 13767 [Border Security and Immigration Enforcement Improvements], 3 C.F.R.8793 (2017). Retrieved from Government Publishing Office Website: https://www.gpo.gov/fdsys/pkg/FR-2017-01-30/pdf/2017-02029.pdf. Last accessed on: March 13, 2017.
10-Exec. Order No. 13768 [Enhancing Public Safety in the Interior of the United States] 3 C.F.R. 8799 (2017). Retrieved from Government Publishing Office Website: https://www.gpo.gov/fdsys/pkg/FR-2017-01-30/pdf/2017-02102.pdf. Last accessed on: March 13, 2017.
11-Exec. Order No. 13769 [Protecting The Nation From Foreign Terrorist Entry Into The United States] 3 C.F.R. 8977 (2017). Retrieved from Government Publishing Office Website: https://www.gpo.gov/fdsys/pkg/FR-2017-02-01/pdf/2017-02281.pdf. Last accessed on: March 13, 2017.
12-Galindo, R. (2012). Undocumented & Unafraid: The DREAM Act 5 and the Public Disclosure
13- Gostin, L. O. and K. E. Ó. Cathaoir (2017). “Presidential immigration policies: endangering health and well-being?” Jama 317(16): 1617-1618.
0 Comments