جدیدترین مطالب

رژیم صهیونیستی پس از ۶ ماه همچنان سردرگم است

عضو دفتر سیاسی حماس گفت تلاش‌های نتانیاهو و کابینه او برای آزادی اسرای اسرائیلی با گزینه نظامی شکست خورد و هیچ جایگزینی برای یک توافق حقیقی برای مبادله اسرا با مقاومت وجود ندارد.

ایران در حمله به اسرائیل از حق قانونی دفاع از خود استفاده کرد

نماینده مجلس انگلیس خطاب به اسرائیل و حامیانش گفت: شما تصور می‌کردید صبر راهبردی ایران، یک بلوف است و فقط حرف می‌زند و از عمل خبری نیست، آنچه روی داد نشان داد که درباره جمهوری اسلامی ایران، اشتباه می‌کردید.

نتانیاهو تصمیم گرفت جنگ غزه را بین المللی کند

تحلیلگر فرانسوی گفت: این نتانیاهو بود که تصمیم گرفت جنگ غزه را با حمله به کنسولگری ایران بین المللی کند و اکنون به جای آنکه موضوع روز ادامه کشتار در غزه باشد، رهگیری ۹۰ درصد موشکهاست.

Loading

أحدث المقالات

ببینید | کره شمالی موشک مافوق صوت جدید آزمایش کرد

موشک مافوق صوت جدید این کشور که با سوخت جامد کار می‌کند، با «موفقیت» آزمایش شده است. کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی که بر این آزمایش موشکی نظارت داشت، پس از صدور دستور پرتاب آن، گفته است که «کره شمالی یک سلاح تهاجمی استراتژیک قدرتمند دیگر را توسعه داده و به هدف خود برای دستیابی به موشک‌هایی بر پایه سوخت جامد با بردهای مختلف و قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دست یافته است». منبع: اعتماد

Loading

شعاع های بدون پرواز درسوریه

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورای راهبردی آنلاین- رسانه ها:یوگنی کروتیوف، تحلیلگر نشریه وزگلیاد چاپ روسیه با تمجید از روسیه، ایران و ترکیه به عنوان کشورهای ضامن برقراری آتش بس در سوریه، نوشت : روسیه، ترکیه و ایران کاری را انجام می دهند که آمریکا موفق به انجام آن نشد.

روز پنجشنبه در آستانه، نمایندگان روسیه، ایران و ترکیه به عنوان کشورهای ضامن برقراری آتش بس در سوریه، یادداشت تفاهم پیرامون تشکیل شعاع «عاری از تشنج» در سوریه را امضا کردند. در حال حاضر، از تشکیل چهار شعاع سخن در میان است که به احتمال زیاد، همان طور که آمریکایی ها می خواستند، بدون پرواز خواهند بود. اما، این اقدام گامی برای نشان دادن نرمش در برابر واشنگتن نیست، بلکه بخشی از استراتژی پیچیده و غیر قابل دسترسی برای آمریکا می باشد.
بر اساس نتایج امضای یادداشت تفاهم در آستانه، حسین جابری انصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اعلام کرد که برای فراهم آوردن مقدمات اجرای کامل توافق پیرامون تشکیل چهار شعاع امنیتی، به مدت زمان یک ماهه نیاز است و بعد از آن، یادداشت تفاهم به اجرا در خواهد آمد. دمیتری پسکوف، منشی مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه، نیز چند روز پیش، در تفسیری از نتایج مذاکرات رهبران روسیه و ترکیه، اعلام کرد که اگر در شعاع عاری از تشنج در سوریه آتشی گشوده نشود و اگر در آنجا، آتش بس برقرار شود، در این مناطق پروازی صورت نخواهد گرفت.
مخالفان مسلح سوری نیز به نوبه خود، آمادگی دارند تا مسئله تشکیل شعاع امنیتی را بحث و بررسی کنند که خود نیز یک جهش به حساب می آید. در حال حاضر، همه بر روی جزئیات مسئله تمرکز کرده اند – جغرافیای این شعاع، ساختار جمعیتی و مهم تر از همه این که چه کسانی و با کدام نیرو بر روند رعایت رژیم آتش بس و نشان دادن حسن نیت در قبال توافقنامه آن دست از افرادی که در این مناطق سکونت خواهند کرد، کنترل خواهند داشت.
بسیاری نیز این تفکر را نوعی توافق غیر مستقیم میان روسیه و آمریکا در رابطه با تقسیم مسئولیت ها در سوریه و یا پیش نمونه چنین توافقنامه ای تعبیر کرده اند. موضوع از این قرار است که در ابتدا، واشنگتن حتی در دواران ریاست جمهوری اوباما، تفکر «شعاع امنیتی» را مطرح کرد. واشنگتن تشکیل «شعاع امنیتی» بر اساس طرحی را پیشنهاد می کرد که زمانی، آمریکا و ناتو در مورد عراق اجرایی کردند – یعنی تقسیم کشور به صورت افقی. دونالد ترامپ نیز در عمل، بدون ایجاد کمترین تغییری این تفکر را دنبال می کند، به جزء آن که دیپلماسی وی از حذف روسیه از این روند صرفنظر کرده است.
در مجموع، اصل «بعد از این، به معنای نتیجه آن نیست» به قوانین دوران حکومت روم بر می گردد که فراموش کردنش کوته نظرانه می نماید. این تصور که نخستین مطرح کننده این تفکر، کنترل هم زمین و هم هوا در سوریه را در دست خواهد داشت، جای انتقاد دارد. آمریکا به جزء چندین منطقه کردنشین، به بخش اعظم خاک این کشور عربی دسترسی ندارد و نیروی هوایی آمریکا با اجازه قوای روسیه وارد حریم هوایی این کشور می شود. در دوره کوتاهی که کار «خط بحرانی » در راستای پیشگیری از وقوع حملات هوایی، متوقف شده بود (این پاسخی بود به حمله موشکی علیه پایگاه هوایی سوریه)، هواپیماهای آمریکایی به طور کلی به سوریه پرواز نکردند. برای استقرار قوای زمینی آمریکا در منطقه ادلب نیز خود واشنگتن آمادگی ندارد.
در حال حاضر، مذاکرات در شرف آغازین است و ابعاد پیشنهادها بارها، تغییر خواهند کرد، اما اکنون مشخص شده است که تفکر تشکیل نیروهای صلح بان بر پایه ارتش کشور ثالثی که پیش از این در این مناقشه شرکت نداشته است، در مقایسه با خود تفکر «شعاع های بدون پرواز»، از چشم انداز بهتری برخوردار است. و اینجا، «از برخی از کشورهای عرب» و بریکس سخن در میان است.
در جهان عرب تعداد کشورهایی که در سطح دولتی به جنگ داخلی در سوریه جذب نشده اند، انگشت شمار است – مراکش، الجزایر و تونس. البته، امارات متحده عربی نیز است که از لج عربستان سعودی، موضع نرمی را در قبال مسئله سوریه در پیش گرفته است و برای این کشور، مهم، عدم مداخله در امور داخلی دمشق است.
در رابطه با بریکس نیز باید گفت که بعید به نظر می رسد که یک سرباز چینی در جایی دورتر از شرق مغولستان مستقر شود. پکن به دلایل ایدئولوژیکی، وارد مناقشه هایی که به طور مستقیم منافعش را تحت تأثیر قرار نمی دهند، نمی شود. دستیابی به چیزی در آفریقا از طریق دمپینگ، سرمایه گذاری و یا تطمیع – تاکتیک و استراتژی جمعی چینی است و رفتن به استقبال خطر برای چیزی بیشتر از یک بسته یوان، کار آنان نیست.
هند نیز وارد این جنگ نمی شود. از نظر اسلام گرایان تندرو، هندوها و سیک ها – در مجموع، جزء مشرکان هستند و حتی مانند علوی ها، نه از ملحدان، بلکه از مخلوقات پست و بدتر از مسیحیان به حساب می آیند (در سطح ایزدی ها که مستحق نابودی هستند). حضور قوای نظامی هند در سوریه می تواند نه فقط آنان را به یک هدف بی پناهی تبدیل کند، بلکه به توسعه مناقشه نیز نیروی تازه ای ببخشد. «شیطان عالم به پیروان ایمان راستین، باور بر وجود مشرکان مورد لعنت خداوند را تحمیل کرده است» – پس برای احیای روح جهاد که در سال اخیر خدشه دار شده، دیگر به چه چیزی نیاز است؟
ارتش آفریقای جنوبی نیز تا حدودی با همین جریان مواجه بوده است که با وجود وفور افسران – بورئی، از مدت ها پیش، از یگان های «سفید» در آن اثری نمانده است. در اینجا، باید نزاکت سیاسی را کنار گذاشت و قبول کرد که در مجموع، مسلمانان عرب نسبت به نژاد سیاه پوست نگاه منفی دارند. گفتنی است که مسلمانان آفریقایی و یا، مسلمانان آفریقایی – آمریکایی بخشی از امت جهان اسلام هستند، اما هنوز با آنان رفتار خوبی نمی شود. در آفریقای جنوبی، نیز در عمل، مسلمانی وجود ندارد: بر اساس آخرین سرشماری، در حدود ١,٣ درصد از مردم – نسل مهاجران بر جای مانده از دوران امپراتوری بریتانیا، یعنی پاکستانی هستند؛ از جمع آنان نیز حتی نمی توان یک گروهان را تشکیل داد.
چگونگی ارتش برزیل نیز جزء اسرار است. بله این کشور ارتش کوچک ٢٠٠ هزار نفره ای دارد. و البته، می توان آنها را به جایی اعزام کرد. البته، با در نظر گرفتن طرفدار آمریکا بودن رهبری آن، شاید هم بشود آنها را جایی اعزام کرد، اما برزیل به اندازه کافی برای خودش مشکل دارد و بعید به نظر می رسد که رئیس جمهور میشل تمر بخواهد کشورش را که در حال حاضر نیز از اصلاحات شوک برانگیز آن دچار ناآرامی است، بیش از این متشنج کند. این عامل که تمر یک عرب تبار و از نسل آوارگانی از لبنان است در این مورد ایفاگر نقش نمی باشد. در تاریخ برزیل او نخستین معاون رئیس جمهور عرب تبار نبوده است (او قبل از اعلام عدم کفایت دیلما روسف این مقام را داشت). در برزیل و کلمبیا این یک قشر با نفوذ کامل متشکل از آوارگان – مسیحی از همان لبنان و فلسطین است که بعد از اعلام موجودیت دولت اسرائیل و رادیکالی شدن جمعیت اسلامی بومی به وجود آمد. در این میان، او برای خود به اندازه کافی مشکل شخصی نیز دارد (برای نمونه با یک فوتو مدل ازدواج کرده که ۴٣ سال از او جوان تر است). برای او زمان آن رسیده که به هوای نفسش بپردازد، نه مأموریت صلح بانی در سوریه.
و این در حالی است که انتر ناسیونالیستی کردن مناقشات بین المللی از طریق گردآوری نیروهای صلح بان بین المللی (آنان را می توان محافظان نیز نامید) یک تفکر کاملاً امید بخشی است. و کمترین شباهتی به تبانی پنهان بین مسکو و واشنگتن ندارد. و اشاره مکرر به رژیم بدون پرواز نیز به معنای انتقام جویی از موضع هنوز تحکیم نیافته دولت آمریکا در سوریه می باشد.
مسئله دیگر مکان این شعاع ها می باشد. ابتدا به ابعاد آن می پردازیم که باید برای نیروی هوایی معاصر لغزش ریاضی به همراه نیاورد، به استثنای همان ادلب، البته اگر ادلب را در معنای ایالت به کار گیریم. مسئولیت رژیم بدون پرواز بر فراز ادلب می تواند بر اساس اولویت بندی در دست ترکیه قرار گیرد که در نهایت نیز نتوانسته حملات خود در مناطق کردنشین در الباب را توسعه دهد. در این یادداشت تفاهم همچنین اراضی از شهرک حمص در جنوب سوریه یاد شده است، اما خطوط مرزی به مراتب مشخص تر به معنای فراهم شدن بهانه ای برای آغاز مناقشه های داغ در آینده خواهد بود.
باید در نظر داشت که نخستین شلیک گلوله از هر یک از این شعاع عاری از تشنج همان دم به آغاز حملات پاسخی خواهد انجامید. تاکنون مهم ترین مسئله حل و فصل نشده است که بدون آن به وجود آوردن مکانیسم موثر کنترل بر رعایت رژیم برقراری آتش بس ناممکن خواهد بود. و همچنین مرز جدایی میان آن دست از گروه هایی که آماده سازش هستند و جهادیونی که گفتگو با آنان اصولاً بی نتیجه است، مشخص نشده است. حتی، تاکنون، در میان آنان که برای شرکت در مذاکرات در آستانه حضور یافتند و در مورد این که کی چه کاره است، وحدت نظر وجود ندارد. از این رو، برای پرداختن به این مکانیسم در زمینه سوریه نیز هنوز زود است.
در این میان، بشار اسد نیز بنا به برخی از خبرهای رسیده اکنون با تشکیل شعاع عاری از تشنجات موافق است، مشروط بر حفظ تمامیت ارضی این کشور و این که موقعیت خود و فرقه اش به مخاطره نیفتند. در مسکو نیز تأکید دارند که حفظ تمامیت ارضی سوریه به عنوان یک دولت ضرورت دارد که البته، مانع از اندک تصحیح نظام داخلی کشور به نفع مرکز گریزی و ارایه ضمانت های قانونی به اقلیت های ملی و مذهبی نخواهد شد. اما، گزینه های پیشنهادی در قانون اساسی جدید سوریه، موافق نظر مخالفان نمی باشد که خواهان لیبرالی شدن بیشتر هستند (نه در معنای آزادی بیشتر، بلکه اقتصاد لیبرالی و حاکمیت دولتی بیشتر با الگوی غربی می باشند) و وابستگی های مشخص جغرافیایی و قومی نیز به طور حتم وسیله ای خواهد شد برای تجارت.
از نقطه نظر تجارب دیپلماتیک بین المللی ورود یگان های صلح بان از کشور ثالث، مستلزم وجود طرحی تصویب شده از سوی سازمان ملل متحد و یا دست کم، برنامه ای نظیر اعتبارنامه خواهد بود. در حال حاضر، در ترکیب نیروهای سازمان ملل متحد جابجایی انجام گرفته و در آنجا، ریاست تغییر کرده است و احتمال دارد، خود تفکر تشکیل این نیروها نیز دستخوش تغییر شود. اما، در معنای محدود احتمال دارد در سوریه عملیات مداخله گرانه ای صورت گیرد، نه عملیات سازمان ملل متحد که در هر صورت نیازمند شالوده حقوقی خواهد بود.
صرف نظر از چگونگی شرایط برای پرداختن به مسئله تبانی بین مسکو و واشنگتن و یا دست کم مقدمات آن هنوز زود است. حتی نمایندگان آمریکا در آستانه نیز موقعیت ناظر، هر چند ثابت قدم را دارند. همچنین هنوز معلوم نیست که آمریکایی ها روی کدام یک از گروه ها نفوذ دارند. احتمال دارد هیچ گروهی مطرح نشده باشد. در نهایت، واشنگتن در تدوین طرح های خروج از بحران کمترین مشارکتی ندارد و فقط ابراز نگرانی می کند. اما، حقوق بشر و یا حقوق کشور برای حفظ اعتبار خود نیز مانند حق آزادی بیان، بخش لاینفک این حقوق است. گاه باید کاری کرد که نارضایتی ها گسترده تر نشوند.

منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ وارشاداسلامی 

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *