جدیدترین مطالب
پایبندی جمهوری اسلامی ایران به پیمان منع اشاعه هسته ای و موافقتنامه پادمان
أحدث المقالات
تحلیلی بر «نقش راهبردی» ایران در تحولات کنونی و آینده سوریه
جنگافروزی گروههای تروریستی و تکفیری، فشارها و حمایتهای بیحدوحصر خارجی از سوی آمریکا، عربستان، ترکیه، امارات و … از داعش و سایر معارضان، سوریه را در چنان موقعیت خطرناکی قرار داده بود که کمتر کسی تصور میکرد روزی از این وضعیت پیچیده رهایی یافته و به زندگی عادی خود برگردد، اما این اتفاق امروز رخ داده و سوریه پس از سالها، به یک ثبات نسبتاً پایدار رسیده و بخش بزرگی از تمامیت ارضی خود را نیز اعاده نموده است.
بازگشت تدریجی به دوران پیشابحران سبب شده است تا سوریه، بهویژه در هفتههای اخیر یکبار دیگر در کانون توجه کشورهای خارجی بهویژه امارات و ترکیه قرار بگیرد. در روزهای گذشته، وزیر خارجه امارات برای دومین بار در یک سال گذشته به سوریه سفر کرد و با بشار اسد دیدار و گفتگو نمود.
امارات در سالهای بحران، جزو حامیان سرنگونی بشار اسد از قدرت و از پشتیبانان مالی و سیاسی گروههای تروریستی و معارض در سوریه بهشمار میرفت. این کشور همچنین نقش مهمی در اخراج سوریه از اتحادیه عرب داشت.
علاوهبراین، دولت ترکیه نیز در ماههای اخیر در جهت عادیسازی روابط، لحن و سیاست «آشتیجویانهای» در قبال سوریه اتخاذ نموده است. بهطوریکه در این چند ماه، مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی دو کشور چندین بار به صورت رسمی و غیررسمی با هم دیدار داشتند و اردوغان نیز پیشنهاد دیدار با همتای سوری خود را مطرح کرده است.
تحولات سیاسی اخیر نشان میدهد، امارات با مشارکت ترکیه و روسیه، درحال تعریف «مناسبات جدید» با محوریت سوریه است.
با عنایت به آنچه اشاره شد، چند نکته مهم باید مورد توجه قرار گیرد:
نکته اول؛ از سال 2016 و بهدنبال عدم موفقیت روندهای قبلی صلح سوریه اعم از طرح اتحادیه عرب، دوستان سوریه، ابتکار روسیه، طرح کوفی عنان، روندهای ژنو و وین و … هرگونه گفتگو با موضوع سوریه در ابعاد مختلف آن، در چهارچوب سازوکاری با عنوان «آستانه» انجام میشود.
حال سوال این است، با وجود «روند آستانه» که کارآمدی خود را تا حدود زیادی نشان داده و تاکنون نیز 7 نشست در سطح سران و 19 جلسه در سطوح مختلف دیگر برگزار نموده است و پیوندهایی که در چهارچوب این روند بین کشورهای اصلی ذینفع ایجاد شده است، واقعاً چه ضرورت و یا نیازی به شکلگیری روند یا مناسبات دیگر در رابطه با موضوع سوریه هست؟! و انگیزههای آشکار و پنهان این تحرکات و ابتکارات چیست؟
شکلگیری هر عنوان جدید دیگری برای حلوفصل یک بحران یا مسئله در تنها دو حالت، منطقی، معقول و قابل توجیه بهنظر میرسد؛ نخست، در حالتی که سازوکارهای قبلی کارآمد و نتیجهبخش نبوده و بدون دستاورد قابل توجهی به پایان رسیده باشند. دوم، روند جدید، از تجربیات تازه، ضمانت اجرای قوی و اثرگذاری بیشتر نسبت به سازوکارهای قبلی برخوردار باشد، بهطوری که در کمترین زمان ممکن و با هزینه کم، منافع بیشتری برای سوریه ایجاد کند.
تجارب و کارآمدی روند آستانه و همچنین اعتماد و اطمینانی که به راهحلها و راهکارهای آن در منطقه وجود دارد، تشکیل هر نوع چارچوب جدید با عناوین مختلف پیرامون سوریه را غیرقابل توجیه میکند، مگر اینکه «موازی کاری» باشد یا در پشت پرده آن اهدافی فراسوریه دنبال شود.
نکته دوم؛ در صورت شکلگیری روند جدید که اولاً انگیزه، ابعاد و اهداف واقعی آن هنوز نامشخص است، ثانیاً از حضور مهمترین حامی دولت سوریه و مؤثرترین بازیگر سیاسی و میدانی تحولات داخلی این کشور یعنی جمهوری اسلامی ایران در آن خبری نیست، آیا واقعاً شاهد تحولات و گشایشهای خاصی در خصوص مسئله سوریه خواهیم بود؟!
پاسخ به این سوال ساده و آسان است؛ با وجود روند آستانه به عنوان «مدل مؤثرتر» که مورد توافق بسیاری از بازیگران بحران سوریه است، ضرورتی به ایجاد یک چارچوب دیگر نیست. آستانه یک روند اثبات شده و موفق است. در نتیجه نمیتوان بدیلی برای آن در نظر گرفت.
نکته سوم؛ تحرکات اخیر دیپلماتیک پیرامون سوریه که با نقشآفرینی روسیه، ترکیه و امارات درحال انجام است یک «نقطه برجسته» دارد و آن «غیبت» جمهوری اسلامی ایران است؟!
جمهوری اسلامی ایران مهمترین متحد سوریه است. کمکهای مستشاری، اطلاعاتی، فنی و سیاسی ایران «نقش بنیادین» در جلوگیری از سقوط بشار اسد، نابودی داعش، اعاده یکپارچگی سرزمینی و احیای حاکمیت ملی این کشور داشته است.
درنتیجه نادیده گرفتن کشوری که از روابط ممتاز با سوریه برخوردار است و نقش کلیدی در عبور این کشور از بحران داخلی داشته، در حلوفصل مشکلات آن و ایجاد ترتیبات منطقهای و بینالمللی احتمالی در رابطه با سوریه امکانپذیر نمیباشد. البته کاملا روشن است که برخی در منطقه، هریک به دلایل خاص و در راستای منافع خود، ترجیح میدهند که حضور ایران در روند حل و فصل بحران سوریه کمرنگ و یا محدود باشد، زیرا میدانند حضور ایران به معنی تقویت موضع و جایگاه دولت سوریه خواهد بود.
و نکته پایانی اینکه سیاست آشتیجویانه برخی کشورهای عربی و غیرعربی از جمله امارات و ترکیه که تا چندی پیش در صف مخالفان نظام سیاسی سوریه و در صدد سرنگونی بشار اسد از قدرت بودند، سیاست درستی است که جمهوری اسلامی ایران نیز از آن استقبال میکند. البته، روابط خارجی سوریه موضوعی است که به خودشان مربوط است،اگرچه دمشق تاکنون همواره تحفظات جمهوری اسلامی ایران را در این زمینه مدنظر قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران از یک سیاست ثابت و پایدار در قبال سوریه پیروی میکند که دربردارنده شاخصههای ذیل است و از هر سازوکاری که در این چارچوب باشد حمایت می نماید: 1- حفظ حاکمیت، تمامیت ارضی و ساختار سیاسی؛ 2- حل و فصل سیاسی بحران سوریه با استفاده از راهحلهای داخلی و درون منطقهای؛ 3- مشارکت در بازسازی سوریه؛ 4- همکاری در تأمین و تضمین امنیت و ثبات در این کشور؛ و 5- تلاش برای احیای مجدد جایگاه سوریه در منطقه، جهان اسلام و در بین کشورهای عربی.
0 Comments