شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات راهبردی بابیان اینکه جلوگیری از تقویت توانمندیهایی که بتواند در مقابل توانمندیهای اسرائیل بازدارندگی ایجاد کند و بازدارندگی اسرائیل را زیر سؤال ببرد، سیاست ثابت این رژیم است، گفت: اگر صبر استراتژیک را به معنای پاسخ ندادن تعبیر کنیم، ممکن است ضررهای بیشتری متوجه منافع و امنیت ملی ایران شود.
مهدی شاپوری در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی بابیان اینکه خرابکاری در تأسیسات نطنز در شرایط کنونی را باید در ارتباط با مذاکراتی که برای احیای برجام در جریان است، بررسی کرد، اظهار داشت: رژیم صهیونیستی خواهان این است که فشارها و تحریمها علیه ایران باقی بماند و مقامهای این رژیم بارها اعلام کردهاند که با احیای برجام، لغو یا کاهش تحریمها علیه ایران موافق نیستند و نباید شرایطی فراهم شود که ایران بتواند از فشارهای موجود رها شود؛ بنابراین، دنبال این هستند که در مذاکراتی که برای احیای برجام در جریان است، اختلال ایجاد کنند.
وی افزود: البته در یک سال اخیر اقدامات دیگری هم علیه برنامه هسته ای ایران انجامشده، ازجمله انفجاری که در تیرماه 1399 در نطنز رخ داد و همچنین ترور شهید «فخری زاده»؛ که باور بر این است که این موارد نیز از سوی اسرائیل صورت گرفته است. این نشان میدهد فراتر از بحث مذاکرات مربوط به احیای برجام، رژیم صهیونیستی در تلاش است تا از پیشرفتهای ایران بهویژه در بحث هستهای جلوگیری کند.
شاپوری توضیح داد: این مسئله از دو نظر قابلتحلیل است؛ یکی، اینکه رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی وجودی برای خود میداند و بنابراین، دستیابی ایران به برخی توانمندیهایی نظامی و هستهای را تهدیدی برای بقای خویش تصور میکند. دوم، اینکه این در ادامه سیاست پایدار این رژیم مبنی بر تخریب ظرفیتهای هستهای کشورهای منطقه بهویژه قدرتهای رقیب و دشمن است؛ چون ازنظر مقامات صهیونیستی، چنین توانمندیهایی میتواند در وضعیت موازنه قدرت و بازدارندگی تغییر ایجاد کند. اسرائیل درگذشته چنین اقداماتی را در رابطه با عراق و سوریه نیز انجام داده است.
جلوگیری از تقویت بازدارندگی ایران؛ سیاست ثابت رژیم صهیونیستی و آمریکا
این کارشناس مسائل راهبردی با اشاره به همراهی آمریکا با اسرائیل در برخی اقدامات خرابکارانه ازجمله انتشار ویروس «استاکس نت» در تأسیسات هستهای ایران، اضافه کرد: جلوگیری از تقویت توانمندیهایی که بتواند در مقابل توانمندیهای اسرائیل بازدارندگی ایجاد کند و بازدارندگی اسرائیل را زیر سؤال ببرد، سیاست ثابت این رژیم است. ضمن اینکه این در راستای سیاستها و منافع آمریکا در مورد جمهوری اسلامی ایران است. در سند موقت امنیت ملی دولت بایدن که اخیراً منتشر شده، آمده است: «بازیگران منطقهای مانند ایران و کره شمالی به تعقیب توانمندیها و فنّاوریهای تغییردهنده قواعد بازی (Game changer) ادامه میدهند؛ درحالیکه متحدان و شرکای آمریکا را تهدید و ثبات منطقهای را به چالش میکشند».
شاپوری تصریح کرد: بنابراین، آمریکا و اسرائیل در اینگونه اقدامات علیه تأسیسات هستهای و نظامی ایران یا باهم مشارکت دارند یا اینکه از اقدامات یکدیگر مطلع هستند.
واکنشهای جهانی نسبت به حمله به تأسیسات نطنز
وی با اشاره به واکنشهای جهانی نسبت به حمله به تأسیسات نطنز، ادامه داد: ممکن است برخی کشورها در مواضع اعلامی خود ضربه به تأسیسات هستهای ایران را محکوم کنند، اما باید در نظر داشت که برخی از کشورها هم در منطقه و هم در سطح جهان، درنهایت از این اتفاقات راضی هستند؛ چون این کار باعث کاهش ظرفیت یا سرعت فعالیتهای هستهای ایران میشود. بههرحال بهرغم سیاست پایدار و تأکید مکرر ایران بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای خود، تحت تأثیر فضای امنیتی سازی و تصویرسازی که از برنامه هستهای ایران توسط دشمنان صورت گرفته، در چارچوب بحثهای اشاعه هستهای به این برنامه نگریسته میشود.
شاپوری بابیان اینکه در بحث اشاعه هستهای نیز مرجع امنیت، جامعه بینالمللی است، بنابراین پاسخ به تهدید نیز جهانی و بینالمللی است، اظهار داشت: درواقع، جا انداختن تهدید برنامه هستهای ایران بهعنوان تهدیدی علیه جامعه بینالمللی، مشروعیت اقدام علیه آن را افزایش و هزینۀ اقدام علیه آن را کاهش میدهد. این مسئله بسیار مهمی است که جمهوری اسلامی ایران باید بهطورجدی در نظر داشته باشد و اجازه ندهد برنامه هستهای بهعنوان تهدیدی برای صلح بینالمللی معرفی شود.
مفهوم «صبر استراتژیک» در برابر دشمن
در ادامه این کارشناس مسائل بینالملل به سیاستی که با عنوان «صبر استراتژیک» از آن یاد میشود اشاره کرد و با یادآوری اینکه این مفهوم در سیاست رسمی اعلامی ایران وجود نداشته است، گفت: این مفهوم به این معنا نیست که هیچ اقدامی در برابر اقدامات رقبا و دشمنان صورت نگیرد، بلکه معطوف به این است که پاسخی ندهیم که دشمن میخواهد؛ بلکه پاسخی بدهیم که ضمن ایجاد بازدارندگی در برابر دشمن، برای منافع خودمان پیامدهای منفی نداشته باشد. درواقع، دقت در توازن منافع و هزینههای اقدام است.
شاپوری توضیح داد: معنای صبر استراتژیک در رابطه با اسرائیل و حتی آمریکا این بوده که پاسخ به اقدامات آنها بر اساس زمان و مکانی که جمهوری اسلامی ایران تعیین میکند و نه در چارچوبی که آنها فراهم میکنند، طراحی خواهد شد. درواقع، مسئله این است که نباید در دام بازی طرف مقابل افتاد. ضمن اینکه باید حتماً به این موضوع نیز توجه شود که پاسخ به اقدامات دشمن لازم است که متناسب باشد. اگر آنها اقدام پنهان انجام دادند، پاسخ متناسب جمهوری اسلامی نیز باید در حوزه اقدام و عملیات پنهان باشد و بالعکس، درصورتیکه دست به اقدام آشکار زدند، جمهوری اسلامی نیز لازم است اقدام آشکار انجام دهد؛ مانند حمله موشکی به پایگاه عین الاسد بهتلافی ترور سردار سلیمانی.
نبود پاسخ متقابل باعث شکست بازدارندگی میشود
وی بابیان اینکه بر اساس منطق پاسخ متناسب به اقدام پنهان دشمن، ایران ممکن است پاسخ بسیاری از اقدامات پنهان علیه خود را داده باشد، اضافه کرد: اگر صبر استراتژیک را به معنای پاسخ ندادن تعبیر کنیم، ممکن است زیانهای قابلتوجهی متوجه منافع و امنیت ملی ایران کند؛ چون به این معنا است که هزینهای متوجه اقدامات طرف مقابل نمیشود و او میتواند آنها را تشدید کند. در ادبیات بازدارندگی، این حتی میتواند زمینهساز بروز جنگ شود. درواقع، یکی از دلایل شکست بازدارندگی، مماشات (Appeasement) در برابر اقدامات رقیب یا دشمن است.
غنی سازی 60 درصد؛ پاسخی استراتژیک به اقدام دشمن و ابزاری قوی برای دیپلماسی
شاپوری با اشاره به تصمیم ایران برای انجام غنیسازی 60 درصد، آن را پاسخی به خرابکاری صورت گرفته در نطنز عنوان کرد و گفت: اگر آن اقدام صورت نمیگرفت، بعید میدانم غنیسازی 60 درصدی در شرایط کنونی در دستور کار قرار میگرفت. درواقع، این سطح از غنیسازی، یکی از پاسخهای ایران به خرابکاری در نطنز بود و تأکیدی است بر اینکه اقدامات برای ضربه زدن به تأسیسات هستهای ایران، نهتنها فعالیتهای ایران را متوقف نخواهد کرد، بلکه ایران میتواند فعالیتهای هستهای خود را در سطوح بالاتری پیگیری کند.
به گفته شاپوری؛ در شرایط کنونی که مذاکرات برای احیای برجام در جریان است، این اقدام به معنای آن نیز است که خرابکاری در تأسیسات هستهای نهتنها نمیتواند دست ایران را در این مذاکرات خالی کند، بلکه ایران در سطح بالاتری از چانهزنی قرار میگیرد.
این کارشناس مسائل بینالملل تأکید کرد: در بحث تبدیل توانمندیها به امتیازات در دیپلماسی هستهای و هم در بحث کلی قدرت ایران، غنیسازی 60 درصد با اطلاع رسانی به آژانس میتواند دستاوردهای خوبی برای منافع ملی به همراه داشته باشد؛ به شرطی که مراقبت شود که دشمن این اقدام را تبدیل به فشارهای بیشتر بر ایران نکند. در اینجا هنر دیپلماسی است که میتواند کارساز باشد. وی ادامه داد: باید تلاش کرد با ابزار دیپلماسی، این ظرفیتها را تبدیل به امتیاز برای کشور کرد.
0 Comments