جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
تحلیلی بر سند امنیت ملی بایدن و تفاوت آن با دوران ترامپ
تهدیدهایی که دیوار و مرز نمیشناسند
مهدی شاپوری در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با بیان اینکه سند موقت امنیت ملی جو بایدن تهدیدهای امنیت ملی آمریکا را در پنج دسته تقسیمبندی کرده است، اظهار داشت: دسته اول تهدیدها، آنهایی هستند که دیوار و مرز نمیشناسند و مقابله با آنها نیازمند تلاش جمعی در سطح جهانی است. بحرانهای آبوهوایی، تهدیدهای سایبری و دیجیتال، مشکلات اقتصادی بینالملل، بحرانهای انسانی، تروریسم و افراطگرایی، خطرات بیولوژیکی و گسترش بیماریهای همهگیر و همچنین گسترش سلاحهای کشتارجمعی در این دسته قرار دارند.
دموکراسی؛ تحتفشار فزاینده
دسته دوم تهدیدهایی که در این سند به آن اشارهشده، تهدیدهایی است که متوجه دموکراسی هم در سطح جهانی و هم در درون آمریکا شده است. در این سند گفتهشده که دموکراسی بهطور روزافزونی تحتفشار است و جوامع باز در درون خود با فساد، نابرابری، قطبی شدگی، پوپولیسم و نقض حاکمیت قانون مواجه هستند.
تهدیدهای ناشی از تغییر توزیع قدرت
این تحلیلگر مسائل بینالملل در تشریح سومین تهدیدی که در سند امنیت ملی آمریکا به آن پرداختهشده است، گفت: تهدید سوم ناشی از تغییر توزیع قدرت در نظام بینالملل است. در این مورد، در درجه اول بر تهدید چین و افزایش قدرت این کشور در حوزههای مختلف تأکید و عنوانشده که چین در حال برگزیدن رویکردی تهاجمی در سیاست خارجی است. بعد از چین، روسیه قرار دارد که درصدد گسترش نفوذ خود در سطح بینالمللی به ضرر آمریکاست.
شاپوری بابیان اینکه بعد از چین و روسیه، ایران و کره شمالی در جایگاه دوم این نوع تهدیدها موردتوجه قرارگرفتهاند، ادامه داد: گفتهشده ایران و کره شمالی در تلاش برای دستیابی به توانمندیها و فنّاوریهای بهاصطلاح Game Changing هستند تا قواعد بازی را تغییر دهند. گفتهشده که این کشورها در حال تهدید متحدان و شرکای آمریکا و به چالش کشیدن ثبات منطقهای هستند.
وی دولتهای شکننده و همچنین تروریسم و افراطگرایی خشونتبار را تهدیدهای بعدی مورداشاره در این سند برشمرد و اضافه کرد: یعنی در سیاست خارجی آمریکا برخلاف گذشته، دیگر تروریسم و افراطگرایی در سطح اول تهدیدهای امنیت ملی آمریکا نیست؛ بلکه ابتدا چین و روسیه و بعد کشورهایی مثل ایران و کره شمالی و سپس دولتهای ورشکسته و بعدازآن تروریسم و خشونتگرایی قرار دارند.
لزوم اصلاح نظم بینالمللی
شاپوری بابیان اینکه بسیاری از این تهدیدها در سند سیاست خارجی دولت ترامپ هم مورداشاره قرارگرفته، گفت: دسته چهارم از تهدیدها مربوط به نقایص نظم بینالمللی است. در این سند گفتهشده که نظم بینالمللی لیبرال که متکی بر یک سری اتحادها، نهادها، توافقات و هنجارها بوده که با پشتوانه آمریکا ایجادشدهاند، در معرض آزمایش قرارگرفته و نقایصش مشخصشده است. آمریکا باید با کمک متحدانش تلاش کند که این نقایص و چالشها را برطرف و در نظم بینالمللی موجود اصلاحاتی ایجاد کند.
این کارشناس مسائل بینالملل با تأکید بر اهمیت این رویکرد، توضیح داد: در دولت ترامپ هم مطرحشده بود که نظم بینالمللی موجود دیگر منافع آمریکا را به شکل گذشته تأمین نمیکند و نقایصی که دارد باید اصلاح شود.
انقلاب در فنّاوری؛ دسته پنجم تهدیدهای امنیت ملی آمریکا
وی افزود: از دید این سند، دسته پنجم از تهدیدها، ناشی از انقلاب در فنّاوری است. در این سند گفتهشده انقلابی که در حوزه فنّاوری رخ داده، برای آمریکا میتواند هم فرصت باشد و هم تهدید؛ مثلاً به مباحثی مانند بیوتکنولوژی و ارتباطات اینترنت نسل پنجم اشاره شده است.
پیامدهای متفاوت نسبت به دولت ترامپ
شاپوری درعینحال بابیان اینکه دستهبندی جدیدی از تهدیدها در این سند مطرحشده که تفاوتهایی با دوران ترامپ دارد، گفت: مثلاً دستهبندی اول که به تهدیدهای فراتر از مرزها و دیوارها پرداخته، برخلاف رویکرد دیوارسازی و مرزبندیهای دولت ترامپ است. ترامپ تلاش میکرد دیوار ایجاد کند و مرزها را برای جلوگیری از تهدیدهایی که میتوانند برای آمریکا خطر ایجاد کنند، کنترل کند. همچنین، تهدیدی که راجع به دموکراسی در سند موقت دولت بایدن مطرحشده، در دوران ترامپ اصلاً مطرح نبود.
وی با تأکید بر اینکه تفاوتهایی که در این سند در مقایسه با سند امنیت ملی ترامپ وجود دارد، پیامدهای متفاوتی را ایجاد خواهد کرد، ادامه داد: مثلاً وقتی آمریکا قائل به تهدیدات جهانی بدون مرز و دیوار باشد، برای برخورد با این تهدیدها باید یکجانبهگرایی را کنار بگذارد و در راستای چندجانبهگرایی و همکاریهای جهانی گام بردارد. نشانههایی از این رویکرد در دولت بایدن در حال ظهور است؛ مانند بازگشت به پیمان آب و هوایی پاریس و تمدید پیمان استارت جدید برای پنج سال دیگر.
شاپوری با بیان اینکه بر اساس این سند، تقویت روابط آمریکا با متحدانش در نظام بینالملل موردتوجه قرارگرفته است، اضافه کرد: در بحث توجه به تهدیدهایی که متوجه دموکراسی است، شاهدیم که آمریکا به سمت همکاری با کشورهایی که آنها را بخشی از جهان آزاد میداند، رفته و خواهد رفت. مقامات دولت بایدن تأکید کردهاند که آمریکا با کمک دموکراسیها تلاش خواهد کرد با تهدیدهای ناشی از اقتدارگرایی که روسیه و چین را در رأس آن میداند، مقابله کند.
وی در ادامه گفت: دولت ترامپ در بحث رفع نقایص نظم بینالمللی، به دنبال این بود که بهتنهایی این سیستم را اصلاح کند؛ اما در دولت بایدن تأکید شده که آمریکا با کمک متحدانش این کار را خواهد کرد؛ مثلاً در حوزه تجارت، اگر قرار باشد در قواعد تجارت جهانی اصلاحاتی انجام شود، آمریکا بیشتر متکی خواهد بود به چندجانبهگرایی و بهخصوص همکاری با متحدان و کشورهایی که آنها را متحدان دموکراتیک خود میداند.
خاورمیانه و ایران در سند امنیت ملی موقت دولت بایدن
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه نگاه سند موقت امنیت ملی دولت بایدن به خاورمیانه تا حدودی متفاوت با رویکرد دولت ترامپ است، گفت: در این سند گفتهشده که راهحل مشکلات خاورمیانه، نظامی نیست و نکته مهم اینکه آمریکا چک سفید امضا به سیاستهایی که با ارزشها و منافع این کشور در تعارض باشند، نمیدهد. روی این سخن متوجه متحدان آمریکا بهویژه اسرائیل و عربستان سعودی است که دیگر مانند داوران ترامپ، تحت حمایت حداکثری آمریکا نخواهند بود.
شاپوری به تفاوت سیاستهای دولت بایدن با دولت ترامپ در رابطه با جنگ یمن و پرونده قتل خاشقچی اشاره کرد و افزود: در این سند، برخلاف رویکرد دولت ترامپ، بار دیگر بر راهحل دو دولتی در مورد مسئله فلسطین تأکید شده؛ درحالیکه این راهحل در دولت ترامپ کاملاً کنار گذاشته شده بود. البته همزمان بر تعهد آهنین آمریکا به امنیت اسرائیل نیز تأکید شده است.
این عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات راهبردی در رابطه با جایگاه ایران در این سند نیز اظهار داشت: در سند دولت بایدن نیز ادعاها و اتهامهای همیشگی آمریکا در مورد ایران تکرار و بر همکاری با شرکای منطقهای آمریکا بر مقابله با آنچه تجاوز و تهدید ایران علیه یکپارچگی و حاکمیت و سرزمین کشورهای منطقه خواندهشده، تأکید شده است. بااینحال، گفتهشده که درباره برنامه هستهای و دیگر اقدامات ثباتزدای ایران در منطقه، دیپلماسی اصولی را در پیش خواهیم گرفت. این را میتوان تغییری نسبت به سیاست دولت ترامپ در رابطه با ایران در نظر گرفت.
وی بابیان اینکه ماهیت بهاصطلاح تهدید ایران برای دولتهای مختلف آمریکا تفاوت چندانی نداشته و همه دولتهای آمریکا، سیاستهای منطقهای و پیشرفتهای هستهای و نظامی کشورمان را تهدیدی برای منافع آمریکا متصور بودهاند، گفت: باوجوداین، در دو مسئله نیز تفاوتهایی وجود داشته و دارد؛ یکی، اینکه ایران تا چه اندازه تهدید است و دوم، اینکه چگونه میتوان مشکل ایران را حل کرد.
شاپوری توضیح داد: دولت ترامپ، ایران را مشکل اصلی خاورمیانه میدانست و به همین دلیل، رویکرد «فشار حداکثری» بر ایران و در مقابل، حمایت حداکثری از دشمنان و رقبای منطقهای ایران را تعقیب میکرد. در مقابل، دولتهای اوباما و بایدن، علاوه بر ایران، متحدان آمریکا در منطقه را نیز در مشکلات منطقه دخیل دانستهاند؛ لذا ظاهرا، طرفدار رویکرد متعادلتری در فشار بر ایران و حمایت از متحدان منطقهای آمریکا بودهاند. درمجموع، میتوان گفت رویکرد دولتهای جمهوریخواه در مورد ایران به گزینه بهاصطلاح «تغییر رژیم» و رویکرد دولتهای دموکرات به گزینه «تغییر رفتار» نزدیکتر میباشد.
0 Comments